ابن تیمیه
علم منطق به عنوان چارچوبی برای افکار بشریت سامان داده شده است که از آن به عنوان ابزار استفاده میشود. سلفیه از آن جا که با عقلگرایی خصومت دارند به دنبال این هستند که استدلالهای منطقی را به چالش کشانده و در مقابل استدلال هایی دیگری مثل میزان و قیاس اولویت را جایگزین کنند که از عواقب آن همچون تجسیم در خداوند بیخبرند.
اساس وهابیت بر پایه دوستی با کسانی بنیان نهاده شده است که آرمان آنان از بین بردن دین اسلام است. بنیامیه از جمله آن گروههاست که بنا بر اعتراف اهل سنت، پروژه نظام پادشاهی را جایگزین نظریه خلافت مردمی اهل سنت کردند و با این حال از سوی مبلغان وهابی مورد تمجید قرار گرفتند.
آیه ولایت از آیاتی است که در رابطه با امام علی (علیه السلام) نازل شده است. همه علمای شیعه و علمای زیادی از اهل سنت نزول این آیه در رابطه باحضرت علی (علیه السلام) را پذیرفته اند ولی با این اوصاف ابن تیمیه ادعای اجماع کرده است که این آیه در حق علی (علیه السلام) نازل نشده است.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
ابن تیمیه یکی از مشهورترین فضیلتهای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را منکر شده و دروغ خوانده و ادعا میکند که سند حسن یا صحیحی برای این حدیث نیست که نشان از این است که غرض او اظهار دشمنی با اهل بیت (علیهمالسلام) و نصرت دشمنان آنهاست،در حالیکه این روایت صحیح السند است و کسانیکه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) مطلبی نوشتهاند غالباً این روایت را جزء فضائل آن حضرت، ذکر کردهاند.
ابن تیمه حرانی، حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» را که علامه حلی آن را در حقانیت عقیده شیعه آورده بود حدیث جعلی و ساختگی و بی اصل میداند. ما در این جستار به خوبی به طرح سخن ابن تیمیه و پاسخهای مختلف به اشکالات او میپردازیم.
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت در مبحث عزاداری به شیعه وارد میکنند شبهه قرآن خواندن سر بریده امام حسین (علیه السّلام) بر فراز نیزه است که است مسئله برای آنان قابل هضم نمیباشد و غالبا با تمسخر و استهزاء آنان مواجه میگردد. این در حالی است که این مسئله یکی از مسلّمات تاریخی بین شیعه و اهلسنت میباشد.
ذهبی خطاب به ابن تیمیه میگوید: به خدا سوگند در میان دشمنانت، افراد صالح، شایسته، عاقل و دانشور، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بیعار زیاد به چشم میخورد.
ابن تیمیه حرانی تئوریستین و نظریه پرداز وهابیت متوفی قرن هشتم هجری، دچار افکار باطلی گردید که در همان زمان نیز پس از بیان اعتقادش در مورد قائل شدن جایگاه برای خداوند در اوج آسمانها، گروهی از فقهای زمان علیه او قیام کردند.
در روایات پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، فضایل اهل بیت به صورت روشن و هویدا بیان شده است، برخی از بزرگان سلفی که بغض اهل بیت، ریشه در مکتبشان دارد، چارهای در کتمان این حقایق ندارند؛ مثلاً روایتی که طبری در مورد زنانی که به کمال رسیدهاند را از قول او نقل میکنند، ولی قسمتی از آن را بدون اینکه کسی متوجه شود، حذف میکنند.
در طول تاریخ همیشه تکفیریها با زبان خشونت و فحش دیگران را تکفیر کردهاند. محمد بن عبدالوهاب رئیس فرقه وهابیت با الفاظ رکیک شیعیان را تکفیر کرده است و نسبت زنان به شیعیان داده است.
توسل از اعتقادات مسلمانان است. مسلمانان برای تقرب به خداوند از انبیا و اولیا استمداد میکنند، ولی محمد بن عبدالوهاب نه تنها توسل را جایز نمیداند، بلکه توسل کنندگان را نیز تکفیر میکند.
توحید در عبادت به معنای نگرش یکتایی خداوند عزوجل در پرستش است؛ در توضیح باید گفت که عبادت آن خضوعی است که با اعتقاد به معبود بودن خداوند صورت می گیرد و آن گونه که ابنتیمیه در تعریف عبادت گفته است صحیح نیست. وی میگوید که خشوع یا خضوع تنها در محضر کسی غیر از خداوند عبادت وی است.
محمد بن عبدالوهاب فقط برداشت خود از دین را درست میدانست. گویی فقط فهم او از دین درست است و دیگران همه اشتباه میکنند. به همین جهت عالمان معاصر خود را تکفیر میکرد.