امامت با نبوت یا امام با نبی چه تفاوتی دارد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکند این مسئله است که امام با « نبی » چه تفاوتی با هم دارند که پیامبر اسلام را « نبیّ » و علی و فرزندان او را امامان خود میدانید؟
پاسخ: ابن خلدون، مورخ معروف متوفای 808 هجری قمری در مقدمۀ تاریخ خود به تشریح مفهوم امامت از دیدگاه تسنن و تشیع پرداخته است، هر چند دربارۀ مفهوم نبوت سخنی نگفته است. چه بسا علت آن این است که فریقین در مفهوم « نبیّ » وحدت نظر دارند، لذا تنها به تبیین مفهوم امامت پرداخته است، ولی ما به خاطر سؤال یاد شده، به تبیین هر دو میپردازیم.
« نبیّ » بر گرفته از نبأ است که به خبر بزرگ و قابل توجه میگویند، و در اصطلاح، آن انسان والایی است که از غیب خبر میدهد و یا از غیبت آگاه است. البته مراد از نباء، هر خبر غیبی نیست، بلکه خبری که مربوط به بیان وظایف مردم در قلمرو عقیده و شریعت باشد، مراد است .
انبیا بر دو دستهاند:
1. گروهی از طریق وحی، پایه گذار شریعت و آورندۀ قوانین حیات بخش در زندگی فردی و اجتماعی انسانها هستند، مانند شریعت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی ( علیهم السلام ) و حضرت محمد ( صلی له علیه و آله ).
2. گروهی دیگر از طرف خدا مأمورند که شریعت موجود را ترویج کنند، مثل انبیای بنی اسرئیل که همگان مروّجان شریعت حضرت موسی بودند.
نتیجه این که پیامبر، مخاطب وحی تشریعی است، خواه به صورت تأسیس، یا به صورت ترویج، فرشته بر او فرود میآید و او را در جریان امور تشریعی و دینی قرار میدهد و او مأمور است آنها را به مردم برساند. با آمدن آخرین حلقه از سلسلۀ پیامبران آسمانی، باب وحی تشریعی منقطع شده و دیگر پیامبری نخواهد آمد تا پیام های دینی را که قبلا بازگو نشده است، تبیین کند.
اکنون ببینیم امام کیست؟
ابن خلدون میگوید: امامت از نظر اهل تسنّن از امور عامّه است که تعیین آن به خود امّت بستگی دارد. هر کس را امت تعیین کند، او پیشوا خواهد بود.
اما از نظر شیعه امامت پایۀ دین و زیربنای اسلام است و هرگز برای پیامبر جایز نیست آن را نادیده بگیرد یا به امّت بسپارد، بلکه بر او لازم است امام را معین کند. امامی که از گناهان صغیره و کبیره پیراسته باشد.[1]
در اینجا لازم است تا یادآور شویم که امام از نظر شیعه کلیۀ وظایف پیامبر را بر عهده دارد، جز آن که وحی تشریعی بر او نازل نمیشود و فرشتهای در این مورد بر او فرود نمیآید. به تعبیر دیگر، « نبی » آن انسان والایی است که وحی الهی را دریافت میکند و دین از طریق او به مردم ابلاغ میشود؛ و امام آن انسان وارستهای است که از طرف پیامبر، مأمور پاسداری از دین پیامبر و رهبری امت پس از اوست. نتیجه اینکه پیامبر، پایهگذار دین است و امام حافظ و پاسدار آن. از آنجا که کلیۀ وظایف « نبی » به جز وحی تشریعی که فقط بر پیامبر فرود میآید، بر عهدۀ امام است، وی باید دو شرط مؤثر را داشته باشد تا بتواند وظایف خود را انجام دهد:
1. از همۀ افراد امت، به اصول و فروع اسلام، اعلم و داناتر باشد، تا بتواند مبیّن اصول و فروع اسلام و برطرف کنندۀ کلیۀ نیازهای علمی و معنوی امت باشد که با وجود او، امّت به کسی دیگر نیازمند نگردد.
2. در برابر گناهان مصونیت « عصمت » داشته باشد، زیرا بدون پیراستگی از گناهان نمیتواند اعتماد مردم را به گفتار و رفتار خود جلب کند و الگویی برای مردم باشد، همچنان که بدون مقام عصمت نمیتواند در قلوب و نفوس مردم نفوذ کند.
بنابراین امام به دو جهت باید از تمام لغزش های عمدی و سهوی مصون باشد:
1. برای جلب اعتماد مردم.
2. برای نفوذ در افکار و اندیشه های آنان ( الگو شدن ).
البته متکلمان شیعه دربارۀ لزوم این دو شرط بحث های گستردهای دارند که می توان برای آگاهی از آنها به کتاب های کلامی مراجعه کرد.[2]
منابع:
[1]. مقدمۀ ابن خلدون، چاپ مکتبۀ تجاری مصر، ص 196.
[2]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 298 ـ 300.
افزودن نظر جدید