فتوی به سوء استفاده جنسی از زنان و دختران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ همه ما میدانیم که اهل سنت، سلفیون و تکفیریها اعتقاد بسیار زیادی به جناب عمر دارند و او را خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میدانند. از طرف دیگر ایشان وی را یکی از صحابه و نزدیکان شخص نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) دانسته و ارزش بسیار زیادی را برای گفتار، کردار و عملکرد او قائل میباشند.
ما در این نقد صرف نظر از عقیده شیعه پیرامون مسئله صیغه یا متعه، نظر جناب عمر را برای شما خوانندگان محترم بیان مینماییم.
عمر در ضمن کلامی در ارتباط با حکم متعه، به صراحت میگویند: متعه در زمان رسول الله به عنوان یک سنت، پا بر جا بوده و من آن را حرام کردم.(1)
حال سوال ما از سلفیون بر مبنای اعتقادات خود ایشان این است: شما که برای جناب عمر ارزش و احترام والایی قائلید، تا جایی که به او این اجازه را میدهید که کلام رسول خدا را نقض نماید و این سنت نبوی را از بین ببرد، چگونه میشود این روشی را که به زعم شما خلیفه مسلمین مطرود و حرام اعلام نموده است را به یکباره نادیده گرفت و فتوی به جواز جهاد نکاح صادر کرد؟ چیزی که در هیچ کتاب روایی اهل سنت از آن اثری یافت نشده و روایتی در این زمینه به چشم نخورده است.
اگر شخص و یا گروهی خود را پیرو یک آیین مشخص قرار میدهد باید همه آنچه را که رهبران آن دین برایش تعریف نمودهاند با جان و دل پذیرا باشد و به آن عمل کند و الا اگر بنا باشد انسان از هر مذهبی فقط آنچه را که خوشایندش است عمل نماید و بقیه را یا در کیش و آیین دیگر جستجو نماید و یا کلام بزرگان دینش را به نفع خود هموار سازد، در واقع باید پذیرفت که چنین شخصی پیرو هیچ آیین و مذهبی نیست. بلکه او انسانی هرزه است که برای گذران زندگی خود، سعی میکند دین را با خود موافق سازد و نه اینکه خود، اعمالش را منطبق بر دین گرداند.
در هیچ یک از منابع تاریخی یافت نمیشود که کسی فتوای خلاف بر آنچه از رهبران آن دین رسیده است را داده باشد. بنابراین این عمل ناشایست ( فتوای سلفیان به جواز جهاد نکاح ) فقط گواه بر تسلیم شدن به خواهشهای نفسانی و بهره برداری جنسی از زنان و دختران حتی در میدان قتال و مبارزه و تا مرز جان دادن است. و البته این استقبال و آمدن زنان و دختران بلاد دیگر و همسو شدن با جنگجویان سوری هم دلیلی بر عدم اطلاع و سستی عقاید ایشان و رغبت به خواهشهای نفسانی عامه مردم در آن بلاد را آشکار میسازد.
منبع:
[1] تاریخ خلفاء، جلال الدین سیوطی فصل فی اولیات عمر ص 111
افزودن نظر جدید