تصوف و مخالفت با روحانیت
روسای صوفیه با تمام قوا می کوشند که خود و هواداران خود را یک طبقه عالی و ممتاز اجتماع معرفی کنند, خود را اهل یقین, اهل دل, اهل معنی و دیگران را اهل ظاهر, و قشر بی مسلک قلمداد می کنند.
سعی آنها بر این است که طرفداران خود را از علما و روحانیت دور نگه دارند, چون ممکن است علما با منطق نیرومند علمی زحمات آنها را در جذب مریدان بر هم بریزند.لذا یکی از حربه های مهمی که صوفیها برای بدبین کردن توده مردم نسبت به علمای دین بکار می برند این است که آنها را اهل دنیا و آلوده به ریا و خودنمائی و دوروئی معرفی نماید, که نمونه هایی از این اتهامات ناروا را نسبت به علمای دین در شعر شعرای وابسته به این تفکر انحرافی مثل صفی علیشاه مشاهده می کنیم .
همچنین برای تحقیر سرمایه علمی علما که خطرناکترین اسلحه برای کوبیدن منطقهای غیر علمی صوفی ها به شمار میرود از آن بعنوان علم رسمی, علم ظاهر, و علوم قیل و قالی و الفاظ و اصطلاحات یاد می کنند.
علم و تقوای علمای دین و رشد یافتگان مکتب تشیع زبانزد است و آنچه که تصوف از آن به علم ظاهر تعبیر می کند متون برگرفته از قرآن و حدیث است, ولی آنها بخاطر رسیدن به مقاصد خود و جذب مریدان و حفظ طرفداران خویش حاضر شدند این علما را متهم به ریاکاری کرده و علوم برگرفته از قرآن و سنت را قیل و قال معرفی نمایند. و این چیزی نیست جز آنکه برای شکستن سد روحانیت و علمای دین و تضعیف منطق محکم عقلی, علمی و دینی آنان به چنین روشی تمسک کرده اند.
افزودن نظر جدید