نقد جزوه عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهداء (قسمت پنجم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعضی از بزرگان متصوفه و دلبستگان به آنها در روز عاشورا حالات وجد و سرور داشتهاند[1] و عدهای از طرفداران آنها تلاش کردهاند که برای این کار آنها وجهه دینی درست کرده و عمل آنها را در راستای تبعیت از حضرات معصومین علیهمالسلام نشان بدهند.
محمدحسن وکیلی در راستای توجیه حالات وجد و سرور «جلالالدین محمد بلخی (مولوی)»[2] و «سیدهاشم حداد»[3] در روز عاشورا مینویسند: «...واقعه عاشورا آمیختهای از حزن و سرور است؛ یعنی از سویی نهایت سرور و شادمانی اهلبیت علیهمالسلام در عاشورا متحقّق میشود، و از سوئی عمیقترین مصائب و دردناکترین حادثهها در این ایام اتّفاق افتاده است».[4]
جناب آقای محمدحسن وکیلی در توجیه حالات وجد متصوفه و دلبستگان آنها در روز عاشورا توجیهاتی بیان داشته و به این خاطر عبارتی منسوب به حضرت قاسم علیهالسلام را به عنوان شاهد مدعای خویش بیان داشته است: «حتماً در احوالات شب عاشورا شنیدهاید هنگامی که حضرت سیّد الشهداء علیهالسلام از حضرت قاسم علیهالسلام پرسیدند «قاسم جان مرگ از دید تو چگونه است؟» ایشان در پاسخ عرض کردند: أحلی من العسل... و روشن است با نوشیدن شربت شهادت که از عسل شیرینتر است انسان محزون و اندوهگین نمیشود».[5]
جناب آقای وکیلی تلاش داشته بیان کنند که حضرت قاسم به دلیل بیان این جمله، در حال شهادت، حالت سرور داشته و اگر عدهای از بزرگان متصوفه نیز در این روز(عاشورا) حالت وجد داشتهاند، گویی اقتدا به حضرت قاسم علیهالسلام کرده، به این خاطر نباید آنها را مذمت کرد. در صورتی که منابع معتبر تاریخی هنگامی که حالات حضرت قاسم و امام حسین علیهمالسلام را در هنگام شهادت این نوجوان نقل کردهاند هیچ اثری از سرور و وجد در حالات آنها وجود نداشته و کلام آنها نشان دهنده حزن شدید آنها است.
طبری و ابوالفرج اصفهانی کیفیت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنین آوردهاند: «نوجوانی به سوی ما آمد که چهرهاش همانند پاره ماه میدرخشید، و... عمرو بن سعید ازدی (عمرو بن سعد بن نفیل ازدی)... حمله کرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روی افتاد و فریاد برآورد «عموجان» (به فریادم برس)»[6] این گزارش بیان کننده حالات حضرت قاسم علیهالسلام در هنگام شهادت است و برخلاف مدعای آقای وکیلی، هیچگونه سرور و وجدی در حالات ایشان وجود نداشته و شیخ مفید و سید بن طاووس بعد از نقل شهادت حضرت قاسم علیهالسلام، حالت حزن شدید امام حسین علیهالسلام را نقل کرده و نوشتهاند که حضرت فرمودند: «ثمّ قالَ: عَزَّ واللّهِ علی عمِّکَ أن تدعوَه فلا یجیبکَ، أو یجیبکَ فلا ینفعکَ، صوتٌ ـ واللّهِ ـ کثرَ واتروه و قلَّ ناصروه»؛[7] «سوگند به خدا برای عموی تو بسیار دشوار است که او را بخوانی و نتواند به تو پاسخ دهد، یا به تو پاسخ گوید؛ اما به حال تو سودی نبخشد، در یک چنین روزی که دشمنان او بسیار و یاران او اندک باشند». آقای وکیلی باید پاسخگو باشد که این سخنان که از امام حسین علیهالسلام صادر شده، بهخاطر حزن شدید ایشان نسبت به شهادت حضرت قاسم بوده یا وجد و سرور علت بیان این سخنان بوده است؟!
خوارزمی نقل کرده که امام حسین علیهالسلام بعد از اینکه جسم مطهر حضرت قاسم را در کنار سایر اجساد قرار داد، قاتلین و دشمنان خویش را نفرین کرده و فرمودند: «خدایا! از تعدادشان بکاه و آنان را پراکنده ساز و به قتل برسان و هیچ کس از آنان را باقی مگذار و هرگز آنان را نیامرز! ای عموزادگانم! صبر پیشه سازید!»[8] در نتیجه باید گفت که با توجه به گزارشهای تاریخی معتبر، باطل بودن سرور و وجدی که آقای وکیلی برای زمان شهادت حضرت قاسم علیهالسلام ادعا کرده، به وضوح روشن شده و حتی امام حسین علیهالسلام در هنگام شهادت حضرت قاسم، حالت حزن شدید داشته است.
پینوشت:
[1]. الجیلانی (گیلانی)، عبدالقادر، الغنیه لطالبی طریقالحق، داراحیاء التراث العربی، الطبعة الأولی، ۱۴۱۶ م، بیروت، لبنان، الجزء الثانی، ص ۳۱۸.
[2]. مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی)، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، اول، ۱۳۷۳، ص ۸۴۶.
[3]. سید محمدحسین تهرانی، روح مجرد، ص ۷۸ .
[4]. وکیلی، محمدحسن، جزوه عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیهالسلام، سهشنبه ۴ محرم ۱۴۳۶، ص ۵.
[5]. همان.
[6]. الطبری، أبو جعفر، تاریخ الرسل و الملوک، وصلة تاریخ الطبری، دارالتراث، بیروت، الطبعة: الثانیة، ۱۳۸۷ هـ، ج ۵، ص ۴۴۷.
[7]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ ق، چ اول، ج۲، ص۱۰۸.
[8]. خوارزمی، مقتلالحسین علیهالسلام، انوارالهدی، دوم، 1423ق، ج ۲، ص ۳۲.
افزودن نظر جدید