باید در انتخابات شرکت کنیم
حاكمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش، حاكم ساخته است. هیچ كسی نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب كند؛ اگر برای خود و خواست خود ارزش قائلیم، باید از این حق استفاده کنیم. حقی که اگر در برخی از کشورهای همسایه بودیم، میبایست برای آن میجنگیدیم.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از انقلاب اسلامی ایران، نوع حکومت این کشور توسط آراء مردم انتخاب گردید. مردم به اتفاق آراء، به جمهوری اسلامی رأی دادند؛ به این معنی که ایران به صورت جمهوری و بر پایه احکام اسلامی اداره میگردد.
در جمهوری اسلامی ایران، امور كشور باید به اتكاء آراء عمومی اداره شود؛ انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و اعضای مجلس خبرگان و نظایر اینها، از راه انتخابات صورت میپذیرد که نماد جمهوریت این نظام است و نظارت بر انتخابات، مصوبات مجلس شورای اسلامی و ... با نظارت یا تأیید شورای نگهبان بوده که نماد اسلامیت این نظام است.
طبق قانون اساسی کشور که برگرفته از معارف حقه اسلام است، حاكمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خداست و او نیز انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاكم ساخته است. هیچ كس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب كند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی كه در قانون اساسی آمده است، اِعمال میكند.[1]
بر اساس قانون انتخابات ایران، هر فرد دارای تابعیت ایرانی بالای 18 سال حق رأی داشته و میتواند رئیس جمهور، نماینده مجلس و اعضای شورای شهر و روستا و نمایندگان مجلس خبرگان را انتخاب کند. (البته برای انتخاب نماینده مجلس و شورا باید در همان محل بوده و تبعه ایران در خارج از کشور چنین حقی را ندارد).
در برخی از کشورها که خود را مهد دموکراسی میدانند، برای شرکت نکردن در انتخابات، جریمه قرار دادهاند؛ برخی از کشورها، جریمه نقدی و برخی از کشورها، محرومیت از خدمات اجتماعی و یا ممنوعیت شرکت در انتخابات بعدی و ...؛ در بعضی از کشورها نیز نظام پادشاهی بوده و شاید انتخابات فرمایشی و صوری در برخی مناصب برگزار کنند و ممکن است به بانوان حق رأی ندهند. در برخی از کشورهایی که بانوان حق رأی دادن ندارند یا آراء مردم در تعیین سرنوشت به دست مردم نیست، قیام میکنند و عدهای زندان رفته، کشته میشوند تا این حق خود را به دست آورند (مثل عربستان و بحرین و ...)؛ اما در کشور ما، شرکت در انتخابات حقی برای مردم، -زن و مرد- از طرف خداوند دانسته شده و حال که تعیین سرنوشت به دست خود ما بوده، چه دلیلی بر عدم استفاده از آن داریم؟
اگر وضعیت معیشت و مشکلات اقتصادی و مخالفت با وضع موجود باعث شده در انتخابات شرکت نکنیم، این دلیل مخالف عمل ما بوده و کار را خرابتر میکند؛ چون انتخابات برگزار شده و کسی که انتخاب ما نیست، به عنوان نماینده ما انتخاب میشود و سیاستی که ما نمیپذیریم، به عنوان سیاست اجرایی آینده کشور در دستور کار قرار میگیرد. وضع موجود به دلیل انتخاب اشتباه دفعه قبل خود ما بوده یا اینکه در دفعه قبل هم رأی ندادیم و وضعیت موجود نیز با انتخاب ما (که همان انتخاب نکردن کاندیدای مورد پسندمان بوده) به وجود آمده است.
وقتی از همه طیفها و نظرات، کاندیدایی وجود دارد، این سخن صحیح نیست که رأی دادن ما تأثیری نداشته و انتخاب نظام از ابتدا مشخص است و به هر کسی رأی دهیم، فردی که میخواهند را از صندوق رأی در میآورند؛ این سخنان در برخی از دورهها مطرح میشد و بر روی نظر مردم تأثیر منفی میگذاشت و با لجبازی، نظر مردم را به سمت یک کاندیدا سوق میدادند و همان شخص، منتخب مردم میگردید. (در نیمی از دورهها، فردی که گمان میرفت، منتخب نظام است، در انتخابات پیروز نگردید).
بنابراین رأی ما در سرنوشتمان تأثیر دارد. این حق را خداوند به ما داده است و نظام جمهوری اسلامی نیز این حق را محترم شمرده است. اگر برای خود و خواست خود ارزش قائلیم، باید از این حق استفاده کنیم. حقی که اگر در برخی از کشورهای همسایه بودیم، میبایست برای آن میجنگیدیم.
پینوشت:
[1]. اصل 56 قانون اساسی.
افزودن نظر جدید