لزوم شرکت در انتخابات
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قبل از ورود به بحث و لزوم مشارکت همهجانبه در انتخابات، در ابتدا میبایست به نکاتی چند در مورد انتخاب اشارهای داشته باشیم و سپس به موضوع مورد بحث بپردازیم.
ما در زندگی بشری با دو نوع انتخاب مواجه هستیم که باید نسبت به هر کدام، وظیفه و نوع برخورد با آن را بدانیم و پس از آن، اقدام لازم را انجام دهیم. انتخاب نوع اول مربوط به تکالیف ما نسبت به پروردگار است و نوع عملکردی که باید برای رسیدن به سعادت در جهان پس از مرگ داشته باشیم؛ که در واقع، هیچ نقشی در تعیین مصداق فردی که ما را در این مسیر هدایت نموده و به کمال مطلوب میرساند، نداریم و این مهم را خداوند برای ما تعیین نموده است. همانطور که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در تعیین امام هیچ نقشی نداشته و فقط مأمور ابلاغ آن به مردم بوده است: «يَا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغتَ رِسَالَتَهُ [مائده/67] اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى» البته ما نیز با توجه به اینکه در جای خود به دانایی و حکمت خداوند اعتقاد پیدا کردهایم، به راحتی میتوانیم بپذیریم که چون همه ما انسانها نسبت به عالم پس از مرگ و چگونگی تعبد و بندگی خداوند در ناآگاهی و عدم رسیدن به کمال مطلوب، برابر هستیم، انتخاب آن شخص از جانب خداوند و عدم ایفاء نقش در تعیین آن فرد، بنا بر استدلالات عقلی برایمان قابل هضم و پذیرش است.
نوع دیگر انتخاب مربوط به زندگی روزمره و شیوه زندگی اجتماعی ما است که انتخاب فرد مسئولی که باید در رأس کار باشد به مردم واگذار شده است و اگرچه ممکن است کاملا دنیوی و غیر الهی به نظر آید، ولی با دقّت نظر بیشتر، میتوان دریافت که این انتخاب، به لحاظ تأثیراتی که در زندگی مادی و معنوی ما خواهد داشت، وظیفه بزرگی است که خداوند بر دوش ما قرار داده است و به سادگی نمیتوان از آن گذشت و نسبت به آن بیتفاوت بود. مسلّماٌ هر چه اجتماعی که در آن زندگی میکنیم بزرگتر و دایرهی آن وسیعتر باشد، احتیاج به مدیریت قویتر و افراد بیشتری که در جهت سر و سامان دادن به وظایف محوله که به خاطر آن در رأس امور قرار میگیرند بیشتر لازم به نظر میرسد. در این جا چون امورات مدیریتی مربوط به زندگی افراد بشر میباشد، قدرت انتخاب و گزینش آن بر عهده مردم بوده تا هر کسی را که برای انجام مسئولیت، مناسبتر میدانند، انتخاب کرده و وی را در رأس کار قرار دهند.
اما همانگونه که بیان شد چون تصمیمات افرادی که در رأس کار قرار میگیرند به نحوی به امورات اُخروی ما نیز مربوط میشود (مثلا قوانین خیلی سادهای مانند اینکه وسایل نقلیه عمومی مانند قطار و ماشین در مسافرتهای طولانی حتما باید برای انجام نماز توقف داشته باشند و ...) بنابراین در انتخاب افراد، تکلیف برای ما به وجود میآورد همانگونه که بسیاری از مراجع نیز در بیانات خود در امر انتخابات، شرکت در آن و انتخاب افراد اصلح را جزء تکالیف دانستهاند. امام خمینی (ره) در بیانات قبل از انتخابات فرمودند: «انتخابات امتحان الهی است...»[1]
در اینجا هر کدام از ما به عنوان فردی از اجتماع و عضوی از شهروندان، باید در انتخاب و تصمیمگیریهای کلی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، تاثیرگذار باشیم. شاید در ابتدا از این حق انتخاب به عنوان یک اختیار و صرفا یک امر نهچندان مهم یاد شود به این عنوان که یک رأی و نظر من چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ و یا اینکه گفته شود ما قصد دخالت در امور کشوری و کلان را نداریم و از این بابت در این فراخوان عمومی شرکت نمیکنیم! اما اگر کمی عاقلانه و منطقیتر به مسئله نگاه کنیم میبینیم که هر تصمیمی که در سطح کلان برای جامعه گرفته میشود به ما مربوط است و ما در نهایت، زیر چتر قوانینی زندگی میکنیم که وضع کنندگان آن، از جانب مردم تعیین میشوند و ما با یک انتخاب آگاهانه میتوانیم افرادی را برای وضع قوانین تعیین کنیم که بازخورد آن خواه ناخواه به خودمان بر خواهد گشت. چرا که ما نیز موظف به رعایت همه قوانین مصوب کشور هستیم.[2]
بنابراین در اینجا به لزوم شرکت همهجانبه آحاد مردم برای تعیین سرنوشت خود میرسیم که این مهم تنها و تنها با شرکت همه دارندگان شرایط رأی میسور خواهد شد. هر کدام از افراد ملّت با رأیی که در صندوق انتخابات میاندازند به سهم خود در تصمیمگیری کلان مملکت مشارکت خواهند داشت. در گام دوم به انتخاب افراد شایسته و واجد شرایط میرسیم که باید با تحقیق و آگاهی لازم به شخص برتر که کفایت بیشتری برای تصمیمگیری کلان مملکتی داشته باشد رای بدهیم تا آینده خود و فرزندانمان را در حاشیه امنیت بیشتری قرار دهیم.
پینوشت:
[1]. محمد رضا اکبری، مواضع امام خمینی، اصفهان، پیام عترت، 1378، ص450
[2]. قوانین مدنی، اصلاحيه مصوب آبان ماه 1380، ماده 2
افزودن نظر جدید