مخالفت عبدالحمید با اعدام همه قاتلین
عبدالحمید گفته است که اصل قطعی نزد علما این است که تلاش میکردند اجرای حد را از مجرمها دفع کنند و داستانی را در این زمینه از پیامبر (ص) نقل میکند. حکم او و انتساب آن نسبت به علما و اسلام صحیح نیست، بلکه در اسلام بنا نیست جرم افراد، به هر قیمتی اثبات گردد، ولی اگر جرمی ثابت شد (با اقرار یا شاهد و...)، اجرای حد الهی برای جامعهی اسلامی پر برکت است و مسامحه در این کار، اصل اسلام را تهدید میکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید ترجیح داد به جای بحث در مورد انتخابات در هفتهی قبل از آن، به گفت و گوی علمی پرداخته و گفت و گوی سیاسی نکند. وی در بحث علمی خود، به طور مفصل به مخالفت با اعدام پرداخت؛ سپس این قاعده را مطرح کرد که قاضی باید تا جایی که ممکن است، برای دفع اجرای حد تلاش کند؛ وی گفت: «یکی از اصول مسلّم نزد علما و فقها و اندیشمندان جهان اسلام از گذشته این بوده که همواره تلاش کردهاند، دو چیز را رد کنند؛ یکی «حد» و دیگری «قصاص». فردی که مرتکب سرقت یا عمل زنا میشد و برای اجرای حد شرعی میآمد، آنها سعی میکردند حتیالامکان اجرای حد را از او دفع کنند».[1]
سپس او جریانی را از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل کرد که: «شخصی نزد آن حضرت آمد و اعتراف کرد که مرتکب عمل زنا شده است، آن حضرت او را رد کرد و خطاب به او فرمود: شاید مرتکب عملی پایینتر از زنا شدهای. آن حضرت چهرهی خود را از آن شخص برگرداند؛ آن شخص دوباره مقابل آن حضرت آمد و اقرارش را تکرار کرد و آن حضرت مجدداً رد کرد. در اصول فقهی آمده است که اگر شخصی نزد قاضی آمد و به عمل زنا اقرار کرد، قاضی از او نپذیرد، مگر اینکه چهار مرتبه بیاید و اقرار کند؛ حتی اگر فردی آمد و گواهی داد، قاضی گواهی شاهد را نیز رد کند و جزئیات را از او بپرسد؛ لذا قاضی باید تا جایی که ممکن است، اجرای حد را رد کند».[2]
دربارهی این سخنان که با ادعای بحث علمی آغاز شده، باید گفت، نظر اشتباهی را عبدالحمید به عنوان اجماع بین علما و بزرگان اسلامی مطرح کرده و گفته اصل در بین بزرگان این بوده که حد بر متخلف اجرا نشود؛ در حالی که باید گفت این مسئلهی علمی، درست بیان نشده و قاعدهی اسلامی این است که اسلام، به دنبال اثبات جرم نیست. اگر کسی گناهی در پنهانی انجام داد که پس از اثبات، باید حد بر آن جاری شود، به دنبال اثبات جرم برای مجرم نیستیم (البته این در گناههایی است که جنبه عمومی و اجتماعی نداشته و گناه فردی است).
اسلام نمیخواهد به هر روش ممکن، جرمی را برای فردی اثبات کند، ولی اگر گناه برای فردی اثبات شد، اجرای حد برای جامعهی اسلامی، منفعت فراوان دارد.[4] عبدالحمید داستانی را برای اثبات نظرش تعریف میکند که در این داستان هم ثابت نمیشود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میخواسته که حدی را بر مجرمی اجرا نکند؛ بلکه جرمی برای آن فرد، ثابت نشده بود. نخست میبایست جرم او ثابت شود که با 4 بار اقرار، این اتفاق میافتاد و وقتی جرم او ثابت گردید، حد او اجرا شد.
در گناه زنا، باید 4 نفر شهادت دهند که با چشم خود، آن گناه را کاملاً دیدهاند یا اینکه خود مجرم، 4 مرتبه به گناه خود اقرار کند، که در این دو صورت، جرم ثابت شده و حد بر آن فرد باید اجرا گردد؛ در داستان یاد شده، فردی به گناه مخفی خود، نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله، اقرار کرد؛ حضرت اشتیاقی به اثبات این جرم مخفی او نداشت و به گونهای قصد انصراف آن فرد از اقرارهای بعدی را داشت یا اینکه باید برای اثبات جرم، کیفیت خاصی از وقوع جرم مشخص میشد و حضرت خطاب به او فرمود: شاید مرتکب عملی پایینتر از آن جرم شدهای که در اقرارهای بعدی، آن کیفیت هم بیان شد و اعتراف به حدی رسید که حد بر او جاری گردد.
بنابراین چنین داستانی ثابت نمیکند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله از اجرای حد در جرم ثابت شده، طفره میرفت و آن را انجام نمیداد؛ اصل قطعی نزد علما این است که جرمی که پیامدهای اجتماعی ندارد و در پنهانی انجام شده، مخفی بماند، ولی اگر چنین گناهی آشکارا انجام شد، یا به صورتی اثبات شد، در اجرای حد (بدون اغماض) مخالفتی ندارند و هرگونه آسان گرفتن در این امر، باعث بیاعتباری احکام اسلامی میگردد.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 4 اسفند 1402.
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. «اجرای حد، برای جامعه اسلامی با برکت است»
افزودن نظر جدید