نظر علمای معاصر سید ابوالفضل برقعی درباره وی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی، ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است؛ دقت و مطالعه در آثار سید ابوالفضل برقعی که در قالب کتابها، تألیفات و یا فایلهای صوتی و تصویری از وی برجای مانده است، حکایتگر تغییر نگرشی جدی در اندیشههای وی است. آنچه مشهود است، این است که او در نیمه اول زندگی علمی خود، در اکثر عقاید و اصول مذهب، مانند دیگر علمای شیعه عمل میکند و دست به تألیفاتی منطبق با اعتقادات شیعی میزند؛ اما در نیمه دوم، با تغییری محسوس، سخنانی ابراز میکند که گمانه تأثیرپذیری او از وهابیت را پررنگ میکند.
امروزه کتابهای مختلفی به نام برقعی منتشر شده و در مقدمه تمامی این کتب، عیناً عباراتی ذکر شده که دیدگاه برخی از علمای معاصر را نسبت به ایشان ذکر کرده است. برقعی در این کتب با امتناع از ذکر انتقادها و اعتراضات به انحرافات اعتقادیاش، تنها به بیان برخی تأییدیههای بزرگان پرداخته و به این وسیله، سعی دارد که از خود رفع اتهام کند؛ به عنوان مثال، برقعی در مورد دیدگاه «آیتالله حاج شيخ ذبيح الله محلاتی» نسبت به خود مینویسد: «در پاسخ سؤال مردم از شیخ ذبیح الله محلاتی درباره كتاب «درسی از ولايت»، او مینويسد: كتاب درسی از ولایت حجتالاسلام عالمِ عادل، آقای برقعی را خواندهام. عقيده او صحيح است و ترويج وهابی نمیكند. سخنان مردم تهمت به ايشان است.»[1]
برقعی این نکته را بیان نمیکند که این دیگاه شیخ ذبیح الله محلاتی، مربوط به دوره اول حیات علمی برقعی و عدم انحراف ایشان است؛ زیرا شیخ محلاتی بعدها که ملتفت گرایش فکری برقعی شد، ایشان را نقد و کتابی در نقد افکار وی، با نام «ضرب شمشیر بر منکر خطبه غدیر» و... مینویسد و در آن به شبهات برقعی پاسخ میدهد.
برقعی همچنین سعی کرده است که با ارائه نظری از «آیتالله مشکینی» که مربوط به کتاب درسی از ولایت است، ایشان را موافق با عقیده خود نشان دهد؛ در صورتیکه آیتالله على مشکینی هم طی اعلامیهای جداگانه، از رویه برقعی اظهار تنفر کردند.[2]
همچنین پس از نشر کتاب درسی از ولایت و به وجود آمدن جنجالهایی پیرامون محتوای آن، چند تن از روحانیون استان خراسان از «آیت الله سید محمدهادی میلانی» که از فقهای بزرگ آن روزگار بود، در این مسئله استفتا کردند و ایشان چنین مرقوم فرمودند: «مطالب این کتاب، برخلاف فرموده قرآن کریم و مخالف با صریح فرمایش پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است. این کتاب از جمله کتب ضلال میباشد. نویسنده آن از ادله علميه، بیاطلاع و به خیالات و اوهام خود و امثال خود، نوشته و گفته است و مسلک تصوف بر باطل است. (معاذ الله من مضلات الفتن)»[3]
در نتیجه باید گفت که تأييد برقعی از سوی برخی علما، دلیلی بر موجه بودن افکار برقعی نخواهد بود؛ زیرا این تأییدات قبل از تغییر برقعی، از یک عالم شیعی به یک نویسنده با گرایشات وهابی است.
پینوشت:
[1]. برقعی، ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص18.
[2]. مهدینژاد، سميرا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف رايت هدايت؛ پاسخی به ابوالفضل برقعی در كتاب «بررسی علمی در احاديث مهدی»، ص34.
[3]. همان، ص34.
افزودن نظر جدید