اثبات حجیت سنت با کتاب
قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) را اسوه و الگوی مؤمنان معرفی کرده است. در نتیجه این اسوه بودن به این معناست که تمامی افعال، تروک و سخنان ایشان، شایسته الگوبرداری و پیروی و حجت است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صبحی منصور از جمله عالمان معاصر اهل سنت و فارغ التحصیل دانشگاه الازهر به عنوان یکی از متفکرین فرقه قرآنیان مطرح است و کتاب «القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلام» را نگاشته است؛ وی در راستای اعتقاد بنیادین خود (قرآن بسندگی) با استفاده از آیات قرآن، تنها منبع تشریع اسلامی را قرآن دانسته و از این روی سنت را تخطئه میکند.
یکی از آیات مورد استفاده وی، آیه «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ [انعام/153] و اين (دستورها) راه مستقيم من است. پس آن را پيروى كنيد و راههاى ديگر را پيروى نكنيد» است.
احمد صبحی منصور با منحصر دانستن رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به تبلیغ وحی، معتقد گردیده است که اگر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) حق اجتهاد و تشریع در دین را داشت، دین باید دارای دو مصدر باشد و مصدر دوم نیز مانند قرآن مورد حفظ و صیانت الهی قرار گیرد، درحالیکه این اتفاق روی نداده است و با تکمیل وحی، دین کامل گردید و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) پس از ادای امانت و تبلیغ رسالت خود، دار فانی را وداع گفت.[1]
وی می نویسد: «دستهای از آیات قرآن بر این مطلب دلالت دارد که تنها قرآن، صراط مستقیم است و غیر آن را خروج از راه راست دانسته است؛ همچون آیه «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ [انعام/153] و اين (دستورها) راه مستقيم من است. پس آن را پيروى كنيد و راههاى ديگر را پيروى نكنيد.»»[2] از نگاه صبحی منصور، مراد از «هذا» در آیه مذکور، قرآن و مراد از «سبل» نیز احادیث منسوب به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.
در نقد این مطالب باید گفت:
اصلی ترین دلیل اعتبار سنت و کلام نبوی برای مسلمانان، پذیرش رسالت ایشان است. زیرا مهمترین سخن و ادعای پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) ادعای پیامبری از جانب باری تعالی و نزول فرشته وحی بر ایشان است.
پذیرش این جایگاه و منصب از جانب مسلمانان، مستلزم آن است که سخنان دیگر ایشان نیز معتبر شمرده شود. حتی می توان گفت که پذیرش پیامبری رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و نپذیرفتن سخنان و افعال دیگر او، همچون اجتماع نقیضین خواهد بود که به لحاظ عقلی محال است.
همچنین از آنجایی که مبنای قرآنیون، قرآن بسندگی است می توان گفت که آموزه های قرآنی فراوانی در حجیت و اعتبار سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و لزوم پیروی از ایشان وجود دارند و امر و توصیه به اطاعت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و برابری اطاعت از خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و پرهیز از پیروی نکردن از ایشان، مورد تأکید قرآن است.
آیاتی از قرآن دلالت بر این مطلب دارند که سخنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، معتبر، واقع نما، حقیقت و حجت هستند؛ مانند این آیات: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکمْ [نساء/59] ای کسانیکه ایمان آوردهاید! خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را [نیز] اطاعت کنید.» «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُون [آلعمران/132] از خدا و پیامبر فرمان بَرید، باشد که مشمول رحمت قرار گیرید.»
بنابراین از منظر قرآن، سخن، فعل و تقریر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) معتبر بوده و پیروی از آن، پسندیده و واجب است. همچنین می توان گفت از آنجایی که قرآن کریم، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را اسوه و الگوی مؤمنان معرفی کرده است، در نتیجه این اسوه بودن به این معناست که تمامی افعال، تروک و سخنان ایشان، شایسته الگوبرداری و پیروی و حجت است.
پینوشت:
[1]. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدراً للتشريع الاسلامی، بيروت: مؤسسةالانتشار العربی، ص77.
[2]. همان، ص26.
افزودن نظر جدید