وجه نیاز قرآن به تفسیر

  • 1401/02/08 - 12:53
قرآنیون، قرآن را یگانه منبع تشریع دانسته و خود را بی نیاز از احادیث و روایات می دانند و بر این عقیده اند که هر کس که با زبان عربی آشنا باشد، می تواند از قرآن، تمام چیزهایی که لازم دارد را برداشت کند در حالیکه در عمل چنین نیست.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

بخشی از معارف قرآن که در مرتبه ای فراتر قرار دارد، حتی با کمک تفسیر مفسران و یا تحصیل مقدمات تفسیر و کسب شرایط و دانشهای لازم نیز قابل دسترسی نیست و فهم آن ویژه راسخان در علم است و تنها از طریق روایات صادره از راسخان در علم، یعنی اهل بیت (ع) به دست می‌آید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شریعت سنگلجی یکی از سران جریان قرآن بسندگی شیعه است که معتقد است قرآن قابل فهم است و اینکه فهم قرآن نیازمند شناخت احوال عرب در آن عصر است و قرآن از چنان جامعیتی برخوردار است که تمام نیازهای انسان را برطرف می‌سازد و تحریفی در آن صورت نگرفته است و ادعای نسخ قرآن بی‌ مبنا است؛ زیرا احکام کلی عقلی، قابل تخصیص و نسخ نیست.[1]
در قرآن، آیات متشابه به طور کلی و یا دست‌ِ کم در حوزه مبدأ و معاد و نبوت و نیز در حقوق و سیاست و اخلاق وجود ندارد. در تفسیر قرآن باید تفسیر قرآن به قرآن را در دستور کار قرار داد و به گفته مفسران توجه نکرده و باید به ظاهر قرآن بسنده کرد.[2]

در پاسخ و نقد سخنان سنگلجی می توان گفت:
اگر چه خداوند برای قرآن کریم اوصافی، مانند: هدی، نور، بیان، تبیان، کتاب مبین، شفا، فرقان، و ... ذکر کرده، ولی هر اندیشمند بصیری که اندک آشنایی با قرآن و معارف آن داشته باشد، به خوبی می‌داند که علوم و معارف نهفته در قرآن کریم دارای سطوح و مراتب مختلف است و دلالت آیات کریمه بر آن معارف، یکسان نیست، فهمیدن قسمتی از این معارف، برای عموم آسان و دلالت آیات کریمه بر آن، آشکار و نمایان است و هر کسی در صورتی که به زبان عربی آشنا باشد، بدون نیاز به تفسیر می تواند آن معارف را از قرآن کریم فرا گیرد ولی فهمیدن بخش عمده ای از معارف بلند این کتاب عظیم که در سطحی فراتر از فهم توده مردم است، برای بسیاری از افراد - هر چند از ادبیات عرب هم بهره وافری داشته باشند - بدون تفسیر و مفسر میسر نیست و دلالت آیات کریمه بر آن معارف، برای آنان آشکار نیست و در فهم و درک این معارف،‌ از الفاظ و عبارات قرآن، سخت نیازمند به تفسیر و مفسر است.

به فرمایش حضرت علی (علیه السلام) : «و هذا القرآن انما هو مستور بین الدفتین لاینطق بلسان و لابد له من ترجمان و انما ینطق عنه الرجال.[3] این قرآن پوشیده در میان دو جلد است و به یک زبان سخن نمی گوید و برای آن مترجم لازم است و مردان (الهی) از آن سخن می گویند.»

همچنین خداوند خود در قرآن می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ [نحل/44] (ای پیامبر) و ما قرآن را بر تو نازل کردیم، تا تبیین کنی و روشن سازی برای مردم، آنچه به سویشان نازل شده است.»
لذا یا باید خود مقدمات لازم برای توانایی بر تفسیر را طی کرده و دانش و شرایط لازم برای تفسیر را کسب کنیم و به تفسیر آیات بپردازیم و یا از تفاسیر مفسران مورد اعتماد بهره گیریم.

علاوه بر این، بخش دیگری از معارف این کتاب عظیم که در مرتبه ای فراتر قرار دارد، حتی با کمک تفسیر مفسران و یا تحصیل مقدمات تفسیر و کسب شرایط و دانشهای لازم نیز، قابل دسترسی نیست و فهم آن، ویژه راسخان درعلم [نبی اکرم و اوصیای گرانقدر آن حضرت (علیهم‌السلام)] است و تنها راه پی بردن به آن معارف بلند، رجوع به آنان و تفسیر منقول از آنان است.

پی‌نوشت:
[1]. شریعت سنگلجی، کلید فهم قرآن، ‌ص17 - 27 و ‌ص33 - 41 و ‌ص9 - 16
[2]. همان، ص162 - 179.
[3]. نهج البلاغه، خطبه 125.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.