جمله علامه حسن زاده آملی در گذر از تقلید
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی و در شبکه های اجتماعی برخی از مردم از این جمله علامه حسن زاده که می گوید:
الهی شکرت که از تقلید رستم
و به تحقیق پیوستم.
برداشت درستی نداشته و گمان کردند که تقلید کار درستی نیست و گمان به بد بودن تقلید پیدا کرده بودند. در عمل به احکام و شریعت اسلام که برگرفته از قرآن و سنت است، اگر فردی بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، یا باید تقلید کند یا باید احتیاط کند یا اینکه اجتهاد کند.
در اجتهاد، شخص باید قرآن و تفسیر آن و علومی را كه وابسته به آن است، به طور تخصصّی بداند. همین طور باید سنّت را كه عبارت است از قول، عمل و تقریر معصومین (علیهم السلام) كاملاً بشناسد؛ و در علوم حدیث از علم رجال و درایه و شأن نزول روایات و مباحثی از این قبیل به صورت تخصصی آشنا باشد. چنین فردی كه به قرآن و سنّت با كیفیت مذكور آگاهی داشته باشد، می تواند بلكه باید طبق قرآن و سنت، آن طور كه می فهمد عمل نماید. به چینن فردی متخصّص علوم اسلامی یا مجتهد و فقیه می گویند و تقلید كردن بر او حرام است.
اما عمل به احتیاط یعنی عمل کردن به طوری که مطمئن شود وظیفهی شرعی خود را انجام داده است، مثلاً کاری را که بعضی از مجتهدین حرام می دانند و بعضی دیگر حـرام نمی دانند به جا نیاورد و کاری را که بعضی واجب می دانند و بعضی دیگر واجب نمی دانند، انجام دهد. ولی چون عمل به احتیاط مستلزم شناسائى موارد و چگونگى احتیاط و علم به مسائل و احتمالات فقهی است، بهتر آن است که مکلّف در احکام دین از مجتهد جامع الشرائط تقلید کند.
امّا اگر كسی از نظر علم و آگاهی به حدّ مذكور نرسیده باشد، عقل حكم می كند از یك یا چند متخصّص علوم اسلامی بپرسد و طبق آن عمل نماید. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ [انبیاء/۷] اگر نمى دانید، از آگاهان بپرسید.»
تقلید، سؤال از اهل ذكر یا رجوع به مجتهد و متخصّص است، همان طور كه مردم چه مسلمان و چه غیر مسلمان در مسائلی كه تخصّص ندارند، به متخصّصان مراجعه می كنند. حتی كسانی كه در یك رشته تخصص دارند، در رشته های دیگر تقلید می كنند، مثلاً مراجع تقلید در بیماری به پزشك مراجعه می كنند؛ مهندسان و معماران هنگامی كه ماشینشان خراب شد به مكانیك مراجعه می كنند.
پس تقلید از فقها نه تنها خلاف عقل و دین نیست بلكه از باب رجوع غیر متخصص به متخصص می باشد و مورد سفارش ائمه اطهار (علیهم السلام) است. کما اینکه امام عسكری(ع) می فرمایند: «امّا من كان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه فللعو ام أن یقلّدوه؛ از بین فقها آنان كه حافظ و نگهبان دیناند و خود را از گناه و آلودگی حفظ میكنند و با هواهای نفسانی مبارزه می كنند و مطیع اوامر الهی و جانشینان اویند، بر عوام لازم است كه از آنان تقلید كنند.» [1]
منظور از عوام یعنی کسانی که در علوم اسلامی و مورد نیاز برای فهم احکام و شریعت تخصص لازم را نداشته باشد. این افراد هرچند خود دکتر یا مهندس یا متخصص در علوم دیگر باشد بر آنها لازم است که برای شناخت احکام دینی به متخصص دینی که همان مجتهد است رجوع کنند. لذا هر فرد مسلمان وظیفه دارد بر اساس علم و جهل خود نسبت به احکام دین، به یکی از این سه مورد عمل کند.
اما این سخن علامه حسن زاد آملی و این گونه سخنان از عرفای شیعه دارای تفسیر و تاویلات خاصی است و سخن ایشان در جهت تقبیح و تحقیر مسئله تقلید نیست. بلکه نشان دهنده گذر از مرحله ای و رفتن به مرحله بالاتر دارد. چنانچه در شناخت احکام نیز مرتبه اجتهاد از تقلید بسیار بالاتر است.
اما این سخن علامه حسن زاده آملی که در قالب مناجات است، در عرفان نظری و عملی نیز صحیح و قابل تفسیر است. زیرا عارف در راه رسیدن به خدا و پیمودن منازل گوناگون و رد شدن از حجاب های گوناگون، به جایی می رسد که دیگر نیاز به تقلید و پیروی از استاد ندارد و به حقیقت و یقین قلبی می رسد. در نتیجه این صحبت علامه می تواند ناظر به هر یک از این موارد یا موارد دیگر باشد.
پی نوشت:
[1]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، 1403ق، چاپ اول، ج 2، ص 457
افزودن نظر جدید