استناد وهابیت به عدم توسل و شفاعت از آیات و ردّ سخن آنان

  • 1396/01/27 - 16:42

فرقه ضاله وهابیت با تفسیر به رای و برداشت‌های نادرست از آیات قرآن باعث گردیدند که برخی از موضوعات قرآنی را که به صورت اعتقادی بیان شده است و مذاهب اسلامی آن را به عنوان اعتقادی محکم و برداشت از قرآن به آن ایمان داشته باشند را نوعی بدعت قلمداد کنند و با افکار باطل خود نسبت کفر و شرک را به همگان بدهند.

توسل یعنی درخواست کردن از خدا برای تقرب به او، به‌وسیله چیزی؛ فلذا در آیات قرآن و هم‌چنین در روایات، این موضوع وارد شده است، مثلاً در قرآن آمده است که ای مؤمنین، برای تقرب به خداوند متعال، وسیله‌ای را انتخاب کنید. این وسیله برای ما مسلمانان، اهل بیت پیامبرند که دارای فضائل و ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که خداوند آن‌ها را به‌خاطر آن خصوصیات دوست دارد و اینان به‌وسیله همین کمالات نزد خداوند دارای صاحب آبرو هستند.
در خطبه حضرت زهرا نیز که بعد از رحلت پیامبر اکرم در مسجد ایراد شد، حضرت زهرا با صراحت، خود و خانواده‌اش را این‌گونه معرفی می‌کند، که ما اهل بیت وسیله تقرب به خداوند در میان خلق هستیم. (یعنی به ما پناه بیاورید، تا رستگار شوید.)

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ فرقه ضاله وهابیت به خاطر برداشت نادرست و تفسیر به رأی برای حرام بودن توسل و شفاعت، خصوصاً به شیعیان، آیاتی از قرآن را ملاک افکار باطل خود قرار داده و به آن استناد می‌کنند، آیاتی که مفسران بزرگ اهل سنت مثل فخررازی، زمخشری، سیوطی و دیگران ذیل آیات مورد بحث و ادعای وهابیت، دیدگاه و برداشت ناصحیحشان را ردّ می‌کنند، و این در حالی است که معمولاً جماعت اهل سنت در تمام کشورهای مختلف اسلامی به موضوع توسل و شفاعت اعتقاد دارند، چرا که در جای جای قرآن و روایات از پیامبر اکرم به این موضوع صحه گذاشته شده است. اما به هر حال با غلبه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این فرقه‌ی نامیمون و زشت سیرت بر مسلمین سنی مذهب، متأسفانه عقاید انحرافی خود را وارد کردند، و از طرف دیگر علمای اهل سنت به جای مبارزه با عقاید گمراه کننده‌ی اینان، با سکوت خود باعث همراهی با ایشان شدند. لذا در این نوشتار مختصر ابتدا ادعای آنان را بر عدم توسل و شفاعت مطرح و در ادامه با ردّ سخن ایشان از کتب معتبر اهل سنت حقیقت را بیان می‌کنیم؛ باشد تا اهل سنت واقعی حقیقت موضوع توسل و شفاعت به اولیاء الهی را بهتر بفهمند.

توسل طبق تعاریف کتب لغت: یعنی خواستن چیزی، درخواست از خدا برای امری، و در اصطلاح، توسل جستن به خدا و انتخاب وسیله‌ای که انسان به وسیله‌ی آن عملی انجام دهد، برای تقرب به خدا و انسان به کمکش به چیزی نزدیک شود...
در قرآن خداوند با صراحت می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ ...[مائده/35] ای مومنان! تقوای الهی پیشه کنید و برای نزدیکی به خداوند وسیله‌ای را انتخاب کنید...» و این وسیله همان چیزی است که دختر پیامبر اکرم، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ذیل این آیه شریفه، طی آن خطبه‌ی معروف و تاریخی خود در مسجد پیامبر، در حضور اصحاب پدر بزرگوارشان اشاره فرمودند به این‌که: «... نحن وسیلته فی خلقه...[1] ... ما اهل بیت وسیله تقرب به خداوند در میان خلق هستیم.»
در کتاب روایی اهل سنت، خصوصاً صحیح بخاری احادیث توسل و شفاعت وارد شده است، مثلاً بخاری از انس نقل می‌کند که: «انّ عمر بن خطاب کان اذا قحطوا استسقی بالعباس بن عبدالمطلب فقال: اللهم انّا کنّا نتوسل الیک بنبّینا فتسقینا و انّا نتوسل الیک بعم نبیّنا فیسقنا. قال فیسقون.[2] همانا عمر در زمانی که قحطی آب و باران بود به‌وسیله عباس بن عبدالمطلب طلب باران کرد و گفت خداوندا! ما توسل می‌جوییم به حق پیامبرمان به سویت و به‌وسیله عموی پیامبر به سویت دست به دعا برمی‌داریم، پس باران بفرست. گفت: پس باران آمد.»

اما متاسفانه وهابیت و تابعین آنان با فهم نادرست و تفسیر به رأی خود طبق این آیات وارده عدم توسل و شفاعت را مستند می‌کنند و آن را از هر مسلمانی خصوصاً شیعیان نمی‌پذیرند و برچسب کفر و شرک و بدعت را سر می‌دهند. از جمله آیات این است که خداوند می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ ...[رعد/14] دعوت خدا (رسولانش) به حق و حقیقت است و به کسانی‌که مشرکان به جای خدا می‌خوانند، هیچ حاجتی را از آن‌ها برنیاورند و تنها مانند آن کسی هستند که به سوی آبی دست دراز کنند که بیاشامند، ولی آب به دهانشان نرسد و دعای کافران جز در ضلالت نیست.» هم‌چنین این آیه شریفه که خداوند می‌فرماید: «أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِیَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَی اللَّهِ زُلْفَی إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ...[زمر/3] آگاه باشید که دین خالص مخصوص خداوند است و کسانی به جای خداوند معبودهایی را برگزیدند، ما آن‌ها را نمی‌پرستیم، مگر برای آن‌که ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک کنند، همانا خداوند درباره‌ی آن‌چه آنان بر سر آن اختلاف می‌کنند، میانشان داوری کرد...»
این نمونه‌ی برخی از آیاتی بود که وهابیت به آن استناد می‌کنند و حال این‌که پیشوایان آن‌ها یعنی ابن تیمیه در کتاب «القاعدة الجلیه فی التوسل و الوسیله»[3] و احمد بن حنبل در مسند خود[4] و دیگران، صحت توسل و شفاعت به‌سوی خداوند را با اعمال درست به اثبات رسانیده و به آن تصریح می‌کنند. لذا بحث توسل و شفاعت از اموری است که بزرگان اهل سنت در کتب خود ذیل روایات فراوانی از پیامبر و اصحاب و تابعین آنان ذکر کرده‌اند و به آن معتقدند و چرا وهابیت حکم حرمت توسل و شفاعت را این‌گونه از آیات وارده استخراج می‌کنند. والله العالم

از طرف دیگر در منابع اهل سنت شفاعت و توسل در کنار یکدیگر قرار گرفته و صحت آن نیز بر اساس احادیث صریح پیامبر اکرم اثبات شده است. مثلاً نوشته‌اند: مرد کور و نابینایی نزد پیامبر اکرم آمد و عرض کرد: یا رسول الله! از خداوند بخواه مرا شفا بدهد، پیامبر به ایشان فرمودند، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و بگو: «اللهم انّی اسئلک و اتوجه الیک بنبیّک محمد نبیّ الرحمه یا محمد انّی اتوجه بک الی ربیّ فی حاجتی لتقضی اللهم شفّعه فیّ.[5] خدایا! من به وسیله پیامبرت محمد تو را می‌خوانم و به سویت متوجه می‌شوم، ای محمد! من به وسیله تو متوجه خدایم می‌شوم تا حاجتم را روا کند، خداوندا! محمد را در حاجتم شفیع قرار بده.»
دارمی[6] و رفاعی[7] و دیگران تصریح کرده‌اند که روایات شفاعت جویی و توسل به پیامبر صحیح السند و قطعی الصدور می‌باشند و جواز عمل به آن معلوم و روشن است.
در نتیجه با این مطالب گفته شده، بی‌اساس بودن حکم کفر وهابیون بر شیعیان از یک طرف و ادعاهای باطل آنان از طرف دیگر محرز است و حرفی را باقی نمی‌گذارد.

پی‌نوشت:

[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج16 ص211.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، فضائل الصحابه، ج3 باب 41 حدیث 229.
[3]. القاعدة الجلیه فی التوسل و الوسیله، ابن تیمیه، دارالعاصمه، ریاض، عربستان، ص16-17.
[4]. المسند، احمد بن حنبل، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، الطبعه الاولی، ج4 ص138.
[5]. سنن، ترمذی، داراحیاء العربی، بیروت، لبنان، باب 121 ص948 حدیث 3578.
[6]. سنن، دارمی، داراحیاء التراث العربیه، بیروت، لبنان، ج1 ص43.
[7]. التوصل الی الحقیقه التوسل، رفاعی، داراللبنان، بیروت، لبنان، ص329.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.