نقدی بر احمد بن اسماعیل بصری

  • 1395/12/23 - 15:06

وجود راویان اهل‌سنت در سند روایات اهل بیت (علیهم‌السلام)، وجود افراد درغ‌گو و دشمنان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در میان راویان حدیث، وجود کتب رجالی در بین اصحاب معصومین (علیهم‌السلام) و آیه نبأ، همه و همه دلالت بر لزوم رجوع به علم رجال می‌کند تا خبر ضعیف از خبر صحیح تفکیک داده شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احمد بصری و اتباعش برای اثبات ادعاهای خود خط و مشی اخباری‌گری گرفته و علم رجال را به هیچ عنوان قبول نمی‌کنند و خود را پیرو محض اخبار و احادیث می‌دانند. به کلام آن‌ها چند اشکال وارد است؛
1. بر اساس توصیه قرآن کریم، بایستی در خصوص خبری که از جانب فردی فاسق رسیده است، تحقیق شود، و به گفته وی بدون تحقیق و تبیین اعتنا نگردد: «يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن جَآءَكُمْ فَاسِقٌۢ بِنَبَإٍۢ فَتَبَيَّنُوٓا۟ أَن تُصِيبُوا۟ قَوْمًۢا بِجَهَٰلَةٍۢ فَتُصْبِحُوا۟ عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَٰدِمِينَ. [حجرات/6] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!»
عبارت فاسق در آیه؛ دلالت بر بررسی سندی دارد. چنان‌چه برخی  تببین آیه را ناظر به حالات فاسق دانسته و برخی آن‌را ناظر بر متن خبر دانسته‌اند که البته در هر دو صورت دلالت بر بررسی حالات راوی دارد. بدین معنا که اولین وظیفه هر شخصی در مواجهه با خبر، بررسی حالات راوی است. که از آن با عنوان «رجال الحدیث» یاد می‌شود.
2. در زمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر اثر شیوع کتب حدیث، فن رجال نیز رونق گرفته و در آن زمان کتاب‌های زیادی در این فن توسط اصحاب تألیف شده است. کتاب‌هایی مانند؛
الف) کتاب ابومحمد عبدالله بن جبلة بن حیان بن ابجر الکنانی (متوفای 219 ق) که یکی از اصحاب امام کاظم (علیه‌السلام) است.
ب) کتاب طبقات الرجال؛ تألیف احمد بن ابی عبدالله برقی (م 274 ق) که از اصحاب امام جواد و امام هادی (علیهم‌السلام) بوده و صاحب کتاب المحاسن است.
ج) رجال حسن بن علی بن فضال، (م 224 ق) که از اصحاب خاص امام رضا (علیه‌السلام) بوده است.
د) کتاب معرفة رواة الاخبار؛ تألیف حسن بن محبوب، که از اصحاب امام کاظم، امام رضا، و امام جواد (علیهم‌السلام) و یکی از ارکان چهارگانه شیعه در فقه و حدیث است.
3. وجود افراد درغ‌گو و دشمنان اهل‌بیت (علیه‌السلام) در میان راویان حدیث؛ ما هیچ سندی مبنی بر مصون ماندن روایات معصومین (علیه‌السلام) از شرّ تحریفات، دستبردها و فراموشی‌های برخی از روایان در دست نبوده و اعتماد کورکورانه به تمامی اخبار، عقلا مورد قبول نمی‌باشد. مضاف که، روایاتی در دست است که حاکی از جعل جاعلان حدیث می‌باشد؛ «زیاد بن ابی حلال گفت: مردی درباره روایت‌ها و کارهای عجیب جابر بن یزید اختلاف کردند. من خدمت حضرت صادق (علیه‌السلام) رسیدم می‌خواستم در این مورد از او سؤالی بکنم. قبل از این‌که من چیزی بپرسم فرمود خدا رحمت کند جابر بن یزید جعفی را که احادیث ما را درست نقل می‌کرد ولی خدا لعنت کند مغیرة بن سعید را که بر ما دروغ می‌بندد.»[1] همچنین امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: ما خاندانی راستگو هستیم ولی همواره دروغ‌گویانی هستند که بر ما افتراء می‌بندند تا سخن راست ما به وسیله دروغ آنان نزد مردم بی‌اعتبار شود.[2]
4. وجود راویان اهل‌سنت در سند روایات اهلبیت (علیه‌السلام)؛ وجود دسته‌ای از راویان سنی مذهب در سلسله راویان که اولا؛ بسیاری از پاسخ‌های معصومین (علیهم‌السلام) به آن‌ها با تکیه بر تقیه صادر شده است در حالی‌که حکم واقعی الهی نبوده است. ثانیا؛ هیچ تضمینی وجود ندارد که راویان اهل‌سنت، روایات معصومین را به نفع مذهب خود تغییر داده و برخلاف واقع ثبت کنند.[3]

پی‌نوشت:

[1]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‌الله‌علیهم، صفار، محمد بن حسن، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، 1404 ق، ج1، 238.
[2]. عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، بحرانی، عبدالله بن نورالله، موسسه الامام مهدی (عج)، ج20، ص 1149.
[3]. درسنامه نقد و بررسی احمد الحسن البصری، علی محمدی هوشیار، نشر تولی، 1395، ص 196.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.