نقد تفکرات انحرافی مدعی یمانی در دزفول
جلسه نقد و بررسی فرقه احمد الحسن یمانی در روز 20 اسفند 95 با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین شیخ منصور کیانی مدیریت محترم حوزه آیت الله قاضی در دزفول برگزار شد. در این جلسه به تفکرات انحرافی مدعیان دروغین پرداخته شد و با استقبال چشمگیر مردم همراه بود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به گزارش خبرنگار پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب جلسه نقد فرقه احمدالحسن یمانی مورخ 20 اسفند 95 در دزفول برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین شیخ منصور کیانی مدیریت محترم حوزه آیت الله قاضی به نقد و بررسی تفکرات انحرافی این فرقه پرداخت که مشروح سخنرانی ایشان به شرح ذیل میباشد:
مبنای شناخت امام عصر باید از شناخت خالق به مخلوق باشد زیرا از معلول به علت پی بردن راه خطا دارد ولی از علت به معلول رسیدن معمولا اشکال پیش نمیآید، اگر توحید انسان درست شود مشکلی ایجاد نمیشود و فتنههای آخرالزمان او را اذیت نمیکند.
وقتی انسان سرخورده شد انسان گرفتار میشود. حدود ۲۳۰ سال پیش ایرانیها دو شکست سنگین خوردند و پس از این دو شکست سنگین بابیت ایجاد شد و مردم چنگ به دامانش زدند در عراق ۱۸-۱۹سال پیش یعنی سال ۱۹۹۹ هم شکست سختی پیش آمد و پس از آن در سنیها داعش و در شیعیان احمد الحسن ایجاد شد و کم کم سازمان یافتهتر شد و تبدیل به سازمانی پنهانی و قدرتمند به نام یمانی شد.
اول مسئلهای که مطرح است آیا این احمدالحسن همان یمانی موعود است؟ در روایت است امام باقر(علیه السلام) فرموند: پنج علامت قطعی برای خروج امام عصر میباشد یکی از آنها عبارت است از خروج السفیانی من الشام و الیمانی من الیمن، احمد فرزند اسماعیل اهل بصره است و خودشان در کتاب ادله جامع معتقدند وی اهل بصره است و در توجیه روایت میگویند یمن به معنای راست است نه سرزمین یمن، آیا امام معصوم که میخواهد علامت بدهد و مردم را نسبت به ظهور آگاه نماید علامتی مبهم میدهد؟ این که نقض غرض است و باعث گمراهی مردم میشود پس یا امام اشتباه کرده یا شما غرض و هدفی دارید؟
سوالی که مطرح است این است که از بصره چه خیراتی به ما رسیده و از یمن چه خیراتی؟ یمن پیوسته با اهل بیت بوده است، یکی از برکات یمن مالک اشتر است از دیگر برکات یمن عمار، اویس قرنی و کمیل زیاد است.
اما در مقابل بصره است شهری که آنقدر حضرت امیر را اذیت کردند که حضرت ایشان را نفرین کرد حضرت امیر چند خطبه در مورد بصره دارد بروید آنها را بخوانید، شهرها مانند انسانها شخصیت و شاکله هویتی دارد کمتر پیش میآید تغیر کلی کند، امام حسین (علیه السلام) سفیرش را به بصره فرستاد او را دست بسته گرفتند و تحویل حکومت دادند و حکومت در میان مردم سفیر امام را اعدام کرد، بله بصره مردم خوب هم دارد ولی شاکلهاش اینچنین است.
نکتهی بعد این است که خود احمدالحسن روایات متعددی را در کتبش آورده و از علمایی چون کلینی و مجلسی روایت آورده است و بعد میگوید دشمنترین دشمنان امام عصر فقها هستند! تو که بر سفرهی علما نشستهای چرا آنهارا دشمنترین دشمنان میدانی. فقهایی که در روایت آمده است مقابل امام زمان میایستند را فقهای شیعه میداند و اسم هم میآورد ولی فقهای عربستان که بر ضد انسانیت فتوا میدهند را منظور روایت نمیداند در کتبش به قم و نجف و فقهای شیعه حملهور میشود ولی اسمی از وهابیت عربستان و یهودیت نمیآورد او میگوید فقهای شیعه قاتل امام عصراند و قاتل امام زمان در لباس روحانیت است و این فتنه بر نمیخیزد مگر از فقهای نجف و قم ولی اضافه میکند که امام عصر در خواب به من گفت برو حوزههای علمیه را اصلاح کن و من برای انجام ماموریت به حوزهها سر کشیدم و دیدم باید فلسفه و منطق و اصول از حوزهها جمع شود و چیزی که باید بماند روایت است و این یعنی تعطیلی عقل. او میگوید مردم سالاری یعنی چه؟ در کتاب هایش مینویسد: الان در میدان چه میبینی در ایران سید علی خامنهای در عراق سید علی سیستانی دعوت به انتخابات میکنند و تنها این دعوت یمانیه مبارکه است که به تنصیب الهی دعوت میکند و نه غیر. این همان لا حکم الا لله است که خوارج میگفتند بله حکومت باید مشروع باشد ولی باید مقبولیت مردمی هم داشته باشد حضرت امیر در خطبهی شقشقیه میگوید تا مردم نخواهند فایده ندارد.[1]
[1]. جلسه نقد و بررسی تفکرات انحرافی مدعی یمانی در دزفول مورخ 20 اسفند 95.
افزودن نظر جدید