سلفی نادان و اعتقاد به «پا» داشتن خداوند!
در دین اسلام، اصول اعتقادات، با دلیل قطعی ثابت میشود، نه با خبر واحد! به همین جهت هر کس مخالفت اصول دین کند، کافر است. اما سلفیها بر این باورند، که پا داشتن خداوند نیز از عقاید است و با احادیث واحد ثابت میشود! و این از عقاید اسلامی و دیدگاه سلف امت است! و هر کس این اعتقاد را قبول نداشته باشد، به یقین کافر است!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در دانشگاه مشغول سخنرانی بودم و میگفتم: که اصول اعتقادی فقط با نص قطعی ثابت میشود[1] و این نظریهی جمهور ائمه است؛ ... در همین اوقات دانشجویی که معلوم میشد سلفی است، از میان جمیعت برخاست و گفت: اعتقادات با خبر واحد نیز ثابت میشود!
گفتم: در دین ما هیچ عقیدهای نیست، که با حدیث واحد ثابت شود! عقاید ما همه با دلیل قطعی ثابت است! و هیچکس از علماء در اینجا بحث و مناقشهای ندارد!
گفت: ولی عقیده به «قَدَم»[2] با احادیث واحد ثابت است! و این از عقاید اسلامی است و این رأی سلف امت است! و ما باید مردم را به این عقیده فراخوانیم!؟
من که از سخن این دانشجو بسیار ناراحت و خشمگین شده بودم، گفتم: منظور شما این است که خدا پا دارد!؟ چه چیز شما را اینگونه گستاخ کرده است! سلف امت، پا و قدم، نگفتهاند و از هیچ داعی مسلمانی شنیده نشده است، که مردم را به ایمان به آن مکلف ساخته باشند! عقیدهی تصور کردن پا برای خدا دیگر چیست!؟ در ادامه چند استدلال نقلی و روایی آوردم، که مراد سلف، از قدم یا رجل، پا نیست، بلکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: یعنی کسانیکه در علم خدا، اهل آتش هستند.
اما دانشجوی سلفی سخنان خود را تکرار میکرد! اینجا بود که دریافتم، این جوان آکنده از جهالت است و مانند سایر مدعیان سلفیت صلاح و اصلاح از آنها نمیرود![3]
این گفتگوی شیخ محمد غزالی، دانشمند بزرگ مصری با یک دانشجوی سلفی بود! که آنان بر این باورند، خداوند دارای پا است و هر کس چنین اعتقادی را نپذیرد، کافر است!
پینوشت:
[1]. اعتقادات پایه دین اسلام است و کسی که اصول اعتقادات را انکار کند کافر است. همه علما معتقدند که اصول دین با نص قطعی ثابت میشود نه با خبر واحد. ویکی شیعه، واژه «اصول اعتقادات».
[2]. «قدم» به معنای اینکه خداوند پا دارد. سلفیها معتقدند که خداوند دارای پا است و هر کس این اعتقاد را قبول نداشته باشد، کافر است. سلفیها برای اثبات این مطلب به حدیثی از صحیح بخاری و مسلم استناد میجویند. «لاَ تَزَالُ جَهَنَّمُ تَقُولُ: هَلْ مِنْ مَزِيدٍ، حَتَّى يَضَعَ رَبُّ العِزَّةِ فِيهَا قَدَمَهُ، فَتَقُولُ: قَطْ قَطْ وَعِزَّتِكَ، وَيُزْوَى بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ» بخاري، محمّد بن اسماعيل، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق، ج8، ص134؛ نيشابوري، مسلم بن حجّاج، المسند الصحيح المختصر، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا، ج4، ص2186.
[3]. غزالی محمد، چرا ما عقب ماندهایم، مترجم: مولود مصطفایی، نشر احسان، تهران، 1390ش، ص76-78.
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید