قسم خوردن به غیر لفظ جلاله
در میان شیعیان چنین مرسوم است که به غیر از نام خداوند بر اشیاء و یا موارد دیگر قسم یاد میکنند؛ این فعل شیعیان از جانب غیر شیعیان مورد اعتراض واقع شد که علمای شیعه در دفاع از قسم خوردن شیعیان به غیر لفظ جلاله، موارد 40گانهای را از قرآن مجید متذکر شدند که خداوند به غیر نام خود قسم یاد کرده است و این مجوزی برای این کار است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قسم یاد کردن، یکی از واقعیات انکارناپذیر و متداول در بین مردم است که به جهات مختلف مانند تأکید بر راستی و حقانیت و یا دلیلی بر بیگناهی، از آن استفاده میشود. اما اینکه به چه چیز میتوان قسم یاد کرد، موضوعی است که مورد اختلاف وهابیون با دیگر اقشار مسلمانان است. البته قبل از وجه افتراق، خوب است وجه اشتراک آن را بیان کنیم و آن قسم خوردن به نام مبارک خداوند است که مورد اتفاق همه فرق اسلامی از جمله شیعیان است، کما اینکه علمای شیعه در اموری مانند تخاصم و قضاوت، فقط و فقط قسم به الفاظ جلاله را بهعنوان دلیل قبول میکنند و بجز آن را مکفی نمیدانند.
در خصوص قسم یاد کردن به غیر خداوند، بعضی آن را شرک دانسته و به نحوی از آن نهی کردهاند، که آن را باعث خلود در آتش و عذاب الهی دانستهاند.[1] این در حالی است که خداوند خود در قرآن مجید به امور و یا اشیائی قسم یاد کرده است. در اینجا پسندیده است به جواب یکی از علمای شیعه در این خصوص اشاره داشته باشیم. ایشان در پاسخ به این سؤال که شیعیان معمولاً به غیر لفظ جلاله سوگند یاد میکنند و آیا این کار جایز است یا نه؟ فرمودند: «در مقام فصل خصومت و قضاوت، جز سوگند به خدا، چيزى كارساز نيست. فقط سوگند به خدا و اسماى حسناى او مىتواند منكر را تبرئه كند، و اما در غير اين مقام، قرآن مجيد، قريب 40 سوگند به غير خدا دارد، و هدف از سوگندهاى قرآن يكى از دو چيز است:
1. سوگند به خورشيد و ماه و شب و روز در سوره «الشمس» براى راهنمايى انسان به رموز آفرينش و عظمت آن در اين دو موجود است. خدا با اين سوگندهاى متوالى در انسان، ايجاد انگيزه كرده كه با پىگيرى با عظمت خلقت، آشنا شود. به همين سبب، در جاى ديگر مىفرمايد: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ.[آل عمران/191] همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مىكنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند...»
2. سوگند به موجودى غير خدا، بهخاطر تكريم و تقديس او، چنانكه مىفرمايد: «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ.[حجر/72] به جان تو سوگند! اينها در مستى خود سرگردانند.»
«مردى حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! پاداش كدام صدقه بزرگتر است؟ فرمود: سوگند به پدرت! از آن آگاه مىشوى و آن اينكه صدقه دهى در حالىكه سالم هستى و به آن حرص دارى، از فقر مىترسى و به فكر زيستن در آينده هستى.»[2] و «مردى از اهل نجد به حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله) رسيد و از اسلام سؤالاتى نمود، پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: پايههاى اسلام امور زير است: الف. پنج نماز در روز و شب، مرد نجدى گفت: آيا غير از اينها باز نمازهايى هست؟ فرمود: بلى! بهطور مستحب. ب. روزه ماه رمضان، آن مرد پرسيد، غير از آن باز روزهاى هست؟ فرمود: به طور مستحب. ج. زکات، آن شخص پرسيد، آيا زكات ديگرى هست؟ فرمود: بهطور مستحب. آن مرد حضور پيامبر را ترك كرد، در حالىكه مىگفت: نه كم مىكنم و نه زياد. پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر پدر وى سوگند ياد كرد و گفت: سوگند به پدرش! رستگار مىشود، اگر راست بگويد. يا فرمود: به پدرش سوگند كه اگر راست بگويد وارد بهشت مىشود»[3]و[4]
توضیح اینکه پیامبر در جواب این شخص که میگفت آیا به جز نمازهای پنجگانه نماز دیگری هم هست یا نه؟ فرمود مستحب؛ یعنی اینکه به جز این نمازهای واجب نمازهای دیگری نیز وارد شده که مستحب میباشند و در مورد زکان و غیره نیز به همین ترتیب. در نهایت این شخص کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بدون کم و کاست پذیرفت و بیان میداشت که چیزی بر آنچه پیامبر فرموده از جانب خود اضافه نمیکنم و چیزی هم از کلام ایشان را حذف نخواهم کرد؛ کنایه از اینکه هر آنچه را که پیامبر فرمود را میپذیرم.
پینوشت:
[1]. علامه محمد جواد مغنیه، هذه هی الوهابیه، ص75، به نقل از فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، 1957م، ص414
[2]. مسلم، صحيح مسلم، ج3، ص 94، باب أفضل الصدقة از كتاب زكات
[3]. مسلم، صحيح مسلم، ج1، ص 32، باب ما هو الإسلام
[4]. شیعه نیوز، پاسخ آیه الله سبحانی به سوگند خوردن شیعیان به غیر از خدا، کدخبر: 67550، تاریخ: 26 بهمن 1392.
افزودن نظر جدید