الصلاة خیر من النوم بدعتی آشکار

  • 1395/11/10 - 14:39

در هنگام نماز موذن با ندای اذان مردم را از رسیدن وقت نماز باخبر می‌سازد. این روش سنتی از زمان پیامبر اکرم شروع شد، اما برخی اذان را جور دیگر هم با کمی اختلاف انجام می‌دادند، که البته این عمل بدعتی بیش نیست که یکی از آن‌ها اضافه کردن الصلاة خیر من النوم بود. حال نظرات صحابه در این زمینه همه‌ی مطالب را روشن می‌سازد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جمله «الصلاةُ خيرٌ من النوم» كه در اذان صبح در ميان اهل سنّت مرسوم است، ما را به این امر واداشته است، که آیا این عمل در زمان پیامبر بوده است یا بعد از ایشان این عمل داخل اذان شد. با اتکا به سخنان برخی از صحابه به بیان این مطلب می‌پردازیم:
1. در روایتی از کتاب المصنف این‌گونه آمده است: «عن ابن جريج: أخبرنى عمرو بن حفص أنّ سعدا (المؤذّن) أوّل من قال: الصلاة خير من النوم فى خلافة عمر... قال: بدعة، ثمّ تركه، وَ أنّ بلالاً لم يؤذّن لعمر،[1] ابن جُرَيج گفت: عمرو بن حفص به من خبر داد كه سعدِ مؤذّن، نخستين كسى بود كه گفت: «الصلاة خير من النوم» و اين، در خلافت عمر بود ... . [عمر] گفت: بدعت است؛ امّا بعدها آن را آزاد گذاشت. بلال براى عمر، اذان نگفت.»
2. در روایتی دیگر آمده: «عن إبراهيم ـ عن أبى حنيفة ـ قال: سألته عن التثويب ، فقال: هو ممّا أحدثه الناس ، و هو حَسَنٌ ممّا أحدَثوا. و ذَكَر أنّ تثويبهم كان حين يفرغ المؤذّن من أذانه أنّ الصلاةَ خيرٌ من النوم ـ مرّتين ـ أخرجه الإمام محمّد بن الحسن فى الآثار فرواه عن أبى حنيفة، ثمّ قال محمّد: و هو قولُ أبى حنيفةَ و به نأخذ.[2] از ابراهيم روايت شده كه گفت: از ابوحنيفه درباره «الصلاة خير من النوم» پرسيدم. گفت: اين، از چيزهايى است كه مردم، [پس از پيامبر (صلى الله عليه و آله)] بدعت نهاده‌اند، و در ميان چيزهايى كه به بدعت آورده‌اند، چيز خوبى است. ابوحنيفه گفت كه اعلام دوباره آن‌ها براى وقت نماز، به اين‌گونه بود كه مؤذّن، وقتى اذانش را به پايان مى‌برد، دوبار مى‌گفت: الصلاة خير من النوم.» این روایت به صورت کلی بدعت بودن این امر را ثابت می‌کند. اما با سخن ابوحنیفه روشن شد که این کار در وسط اذان نبوده، بلکه در آخر نماز مؤذن ندا سر می‌داده، ولی بعدها این عمل که بدعت شمرده شد، وارد اذان شد.
3. برخی هم قائل به این هستند که این عمل در زمان معاویه از اهمیت بیشتری برخوردار شد: «الصَّلاةُ خَيرٌ مِنَ النَّومِ، بِدعَةُ بَنى اُمَيَّةَ، و لَيسَ ذلِكَ مِن أصلِ الأَذانِ، وَ لا بَأسَ إذا أرادَ الرَّجُلُ أَن يُنَبِّهُ النّاسَ لِلصَّلاةِ أن يُنادِيَ بِذلِكَ، و لا تَجعَلهُ مِن أصلِ الأَذانِ، فَإِنّا لا نَراهُ أذانا.[3] جمله «الصلاة خير من النوم»، بدعت بنى اميّه است و جزء اذان نيست؛ امّا اشكالى ندارد كه شخص، هرگاه كه مى‌خواهد مردم را به نماز، متوجّه سازد، آن را بگويد؛ ولى آن را جزء اذان قرار مده؛ چون ما آن را جزء اذان نمى‌دانيم.»
با بیان تمام این احادیث روشن می‌شود که این عمل از زمان خلیفه‌ی دوم شروع شده و طبق روایت اول بعد از مدتی از آن ترک شد، ولی دوباره روی کار آمد. پس این امر طبق گفته و اعتراف برخی از صحابه بدعتی بیش نیست؛ چرا که از قبل در اذان نبوده، بلکه آخر اذان بوده، ولی بعدها وارد اذان شده است.  
امیر یمنى صنعانى نیز می‌گوید: بنابراین «الصلاة خیر من النوم» از الفاظ اذانى که براى دعوت به نماز و رسیدن وقت آن تشریع شده نیست، بلکه از الفاظى است که براى بیدار کردن خفته تشریع شده است و مثل الفاظ تسبیح اخیرى است که در این روزگار مردم عادت کرده‌اند، به جاى اذان اول بگویند. سپس گوید: چون این را دانستى، آن‌چه فقها عادت کرده‌اند که جدال کنند آیا آن از الفاظ اذان است یا خیر و آیا بدعت است یا خیر، برایت آسان خواهد شد.[4]

پی‌نوشت:

[1]. المصنّف، عبد الرزّاق، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج 1، ص ۴۷۴، ح ۱۸۲۹.
[2]. جامع المسانيد، ابن‌کثیر، دائرالمعارف هند، ج ۱، ص ۲۹۶.
[3]. مستدرك الوسائل، المحدث النوری، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج ۴، ص ۴۴.
[4]. سبل السلام، صنعانی، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج1، ص120.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.