چله نشینی صوفیه مخالف سنت پیامبر (ص)
چلهنشینی صوفیه دقیقا در نقطه مقابل چلهنشینی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و سنت آن حضرت قرار دارد چرا که در برخی از طریقتها، سالک در مدت چله خود درحالیکه با سر در چاهی آویزان بود به ذکر و مراقبه میپرداخت و یا در این مدت فقط به یک مغز بادام بهعنوان غذای خود بسنده میکردند و برخی از صوفیه سالها به گوشهنشینی میپرداختند و از خانواده خود دور میشدند، حال آنکه حضرت آنان را مخالف سنت خود دانسته و آنان را از خود ندانسته است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چلهنشینی در تصوف از جمله اعمالی است که اکثر بزرگان صوفیه به آن تأکید کرده و در کتب خود به آن پرداختهاند. چلهنشینی در صوفیه دارای آداب و سنن زیادی است که هر یک از بزرگان صوفیه در کتب خود طبق سلیقه و اعتقاد خود به تعریف و تفصیل آن پرداخته است، اما آنچه از مجموع آداب و روش صوفیه در چلهنشینی آشکار است مغایرت و تضاد چلهنشینی صوفیه با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، چراکه حضرت، اینچنین آداب و روشی را در چلهنشینی و سیره خود نداشته اند، بلکه بارها و بارها با این آداب و روش غلط و انحرافی برخورد کرده است.
ازجمله آداب و روشی که صوفیه در عزلت و خلوتنشینی خود به خاطر آن به انحراف رفتهاند، مدت زمان عمل است که برخی از صوفیه و بزرگان آنها مدت عزلت و گوشهنشینی آنان از چله نیز گذشته و به ماهها، بلکه سالها عزلت و خلوتنشینی رسیده است، که در احوال ابوبکر بن معلم گفتهشده که به یک صوفی در انطاکیه میگفت: «حدود ده سال در این جا ماندم تا در خلوت، وردها معنا یافت و دلم صفا یافت.»[1] اما برخی از صوفیانی هم که به چلهنشینی در چهل روز اکتفا کردهاند، در تعداد دفعات چلهنشینی به خطا و انحراف رفتهاند، چنانچه برای شیخ اویس بن عبداللّه خُنجی بیش از پنجاه چلهنشینی[2] ذکر شده است که هر دو انحراف دقیقاً با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تضاد است، چراکه حضرت رسول، نه چندین سال خلوتنشینی داشتند و نه قائل به چلهنشینی با تعداد دفعات بالا بودند و بهشدت با کسانی که از خانه و خانواده خود دور میشدند برخورد میکردند، که از امام صادق(علیهالسلام) نیز نقل شده است که میفرماید: «همسر عثمان بن مظعون نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا، عثمان روزها روزه میگیرد و شبها را به شبزندهداری میگذراند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خشمگین، با پای برهنه نزد عثمان آمد، او را در حال نماز یافت، عثمان با دیدن پیامبر نماز را رها کرد، پیامبر فرمود: ای عثمان! خداوند مرا به رهبانیت مبعوث نکرده است، بلکه مرا به دین سهل و آسان برانگیخته است، من روزه میگیرم، نماز میخوانم ... کسی که روش مرا دوست دارد، باید به سنت من عمل نماید و از جمله سنت من نکاح است.»[3]
از دیگر آداب و سنن چلهنشینی در صوفیه، ریاضتهای غیرشرعی است که چلهنشینی در حجره تاریک و نخوابیدن در چند شب اول و چلهنشینی بهصورت معکوس، که در برخی طریقتها مرسوم بوده که سالک چهل شبانهروز را درحالیکه با سر در چاهی آویزان بود، به ذکر و مراقبه میگذراند[4] یا ترک حیوانی و گرسنگی ازجمله این ریاضات است که درباره احوالات افرادی همچون سهل بن عبدالله گفتهشده: «در 40 شبانه روز تنها یک مغز بادام غذای او بود» یا ابوسعید ابوالخیر که در طول هفت سال عزلت و ریاضتش در بیابان جز خار بیابان و سرگز و امثال آن چیزی نخورد[5] و دربارهی ریاضت در دوران چله هم میگوید: «چون خواهند که کلام خداوند عزوجل به سر بشنوند چهل روز گرسنه باشند و چون سی روز بگذرد مسواک کنند و از بعد آن ده روز دیگر باشند.»[6]
درعینحال، سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در میانهروی در این امور است نه افراط در این امور، چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مذمت و نکوهش عدهای از اصحاب خود که در خانه عثمان بن مظعون با یکدیگر به توافق رسیدند که روزها را روزه بگیرند و شبها را بیدار بمانند و هیچ گاه در بستر نخوابند و گوشت و روغن نخورند، به آنان فرمود: «من بدین کاری که شما انجام دادهاید فرمان داده نشدهام، سپس فرمود: شما خود بر خویشتن حقی دارید، بنابراین روزه بگیرید و افطار نمایید و شبزندهداری کنید و بخوابید، زیرا من نماز به پا میدارم و میخوابم و روزه میگیرم و افطار میکنم و گوشت و روغن تناول میکنم، هر کس از سنت وشیوه من سرپیچی نماید، از من نیست».[7] و قرآن کریم نیز دقیقاً برخلاف این افراطگرایی صوفیه میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ [مائده/87] ای اهل ایمان، حرام نکنید طعامهای پاکیزهای که خدا بر شما حلال نموده و(از حدود و احکام خدا) تجاوز نکنید، که خدا تجاوز کنندگان را دوست نمیدارد.»
لازمه اینگونه چلهنشینی و عزلت صوفیانه، تضاد و مخالفت با سنت و سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، چرا که گوشهنشینی های طولانی یا چلهنشینی های متعدد، باعث ترک شدن حضور در مساجد و معاشرت با مردم و باعث قطع شدن رابطه خویشاوندی و همچنین نقض حقوق خانواده خواهد شد. درنتیجه باید گفت نه تنها این چلهنشینیهای پیاپی و گوشهنشینیها، برخلاف سنت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) است، بلکه بدعت و انحرافی بزرگ در دین اسلام است که حتی برخی از صوفیه به این شیوه از چلهنشینی اعتراض کرده و تأکید میکنند که این رسم از اسلام نیست و نوعی بدعت به شمار میرود.[8] در حقیقت این نوع چلهنشینی دقیقاً مخالف روح عرفان محمدی و چلهنشینی عارفان حقیقی است.
پینوشت:
[1]. سراج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، به کوشش حسین رابطی، نشر اساطیر، تهران، 1382، ص 87
[2]. جنید شیرازی، جنید بن محمود، شدّ الأزار فی حطّ الاوزار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، چاپخانه مجلس، تهران، ۱۳۶۶ ش، ج ۱، ص ۲۷۲
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مترجم مصطفوی، نشر نور، تهران، 1365 ش، ج 5، ص 496[4]. میرخورد، محمدبن مبارک، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، لاهور، ۱۳۵۷ ش، ج ۱، ص ۷۸ و ۷۹
[5]. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات أبی سعید، تصحیح و تنظیم شفیعی کدکنی، محمدرضا، انتشارات آگاه، تهران، 1386، ص 27
[6]. هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشفالمحجوب، به تصحیح و.ژوکوفسکی، چاپ دهم، 1387 ش، ص 418
[7]. حر عاملی، محمد بن حسن، ترجمه رساله الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه، مترجم جلالی، نشر انصاریان، قم، 1386 ش، ص 144
[8]. نسفی، عزیزالدین محمد، کشف الحقایق، تصحیح مهدوی دامغانی، نشر بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۵۹، ج ۱، ص ۱۳۵
افزودن نظر جدید