یوگا و مدیتیشن اصل مشترکِ شبهجنبشهای معنوی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «یوگا» و «مدیتیشن» یکی از اصول مشترک در بین شبهجنبشهای معنوی است. بر پایۀ این اصل با متوقف کردن جریان فکر میتوانیم به قدرت نامحدود خدای درون یا آگاهی برتر دست پیدا کنیم.
مدیتیشن یکی از مراحل هشتگانۀ یوگاست که به توقف فکر بر یک موضوع مربوط میشود. مدیتیشن معادل انگلیسی دایانا در زبان سانسکریت است و برخی از مترجمان فارسی، واژۀ «مراقبه» را معادل آن قرار دادهاند. دایانا تمرین ذهنی برای فکر نکردن و توقف کنشها و واکنشهای ذهنی است. در مرحلۀ دایانا یک یوگی سعی میکند با تمرکز بر یک موضوع (برای نمونه یک عدد، یک تصویر یا یک صدا) اجازه ندهد موضوعات دیگری به ذهنش وارد شود و ذهنش را خالی نگه میدارد.
پتنجلی پایهگذار یوگا در حدود دو هزار سال پیش نوشته است: «یوگا متوقف کردن هرگونه خودآگاهی و فعل و انفعالات ادراکی است.»[1] او معتقد است که اگر تفکر متوقف شود، آگاهی برتری که فوق تفکر و آگاهی ماست، آشکار میشود و هدایت احساسات، رفتار و زندگی ما را به دست میگیرد. من شک دارم که بتوانیم دربارۀ یوگای واقعی به راحتی صحبت کنیم، اما آنچه توسط شرقشناسان غربی در دو قرن اخیر به نام یوگا در جهان معرفی شده است، راهی است برای توقف فکر و کشف خدای درون. اساتید یوگا مدعی هستند که با آموزشهای آنها خدای خفته در درون بیدار میشود و ارتباط با آگاهی برتر و نیروی نامحدود اتفاق میافتد.
سامادهی مرحلهای از یوگاست که بعد از دایانا فرا میرسد. در سامادهی یوگی باید خودش را هم بهعنوان کسی که در حال مراقبه است، فراموش کند. در «سامادهی پیشرفته» میگویند حتی باید آن موضوع هم فراموش شود و ذهن از هر کنش و واکنشی باز ایستد. در این صورت به اتحاد کامل با آگاهی برتر و نیروی اسرارآمیز درون میرسیم.
مفهوم «چیتا» در یوگا که معمولا ذهن ترجمه میشود و هدف یوگا متوقف کردن آن است، شامل ادراک حسی، تفکر، شهود، احساسات درونی (مثل گرسنگی، تشنگی، عشق و نفرت) و خود آگاهی فرد میشود. توقف چیتا یا ذهن به معنای از دست دادن تمام این ادراکات و احساسات انسانی است. میرچا الیاده پس از سالها اقامت در هندوستان و تحقیق دربارۀ یوگا مینویسد: «کلیه فنون یوگا متوجه همین نکته است؛ یعنی انجام دادن عکس آنچه آدمی بدان خو گرفته است. در واقع واژگونی کلیۀ ارزشهای انسانی، هدف واقعی یوگاست.»[2]
در تلقی یوگا از ذهن یا «چیتا»، لایههای نیمه هوشیار و ناهوشیار ذهن که گمان آنها خاطرات زندگیهای گذشته را در بردارد، بخشی از ذهن محسوب میشود. به این ترتیب مفهوم چیتا یا ذهن در یوگا همۀ ظرفیتهای آگاهی و قدرت اندیشۀ بشر را فرا میگیرد.
وضعیتهای بدنی (آسانا) در یوگا که گاهی ورزش تلقی میشود، برخلاف ورزش به معنای واقعی کلمه، معمولا تحرکی ندارد و ثابت است و به این منظور انجام میشود که با کاهش کنشهای بدنی و ارتباطات حسی با جهان، کنشها و واکنشهای ذهن هم کاهش یابد و متوقف شود. برنامههای تنفسی یوگا (پرانایاما) نیز با هدف کاهش تعداد تنفس و توقف موقت، با این هدف نهایی انجام میشود که کاهش تنفس به تدریج ذهن را تحت تأثیر قرار دهد و به توقف فکر و کنشهای ذهنی برسد.
شنیدن ندای درون، توصیۀ اکید شبهجنبشهای معنوی است. آنها معتقدند که با انجام همۀ مراحل یوگا یا مدیتیشن به تنهایی، ارتباط با خدای درون یا آگاهی برتر برقرار میشود و از طریق ندای درون یا الهامات قلبی ما را هدایت میکند. از اینرو بسیاری از شبهجنبشهای معنوی بخش مدیتیشن را از یوگا جدا کردهاند و به شکلهای مختلف آنرا آموزش میدهند و هرکاری که دلتان میگوید انجام دهید.[3]
شنیدن ندای درون بهعنوان کلید یافتن راه زندگی و راهنمای بزرگ تصمیمگیری و اقدام در زندگی، در همۀ شبهجنبشهای معنوی مورد تأکید است. راه دستیابی به این کلید اسرارآمیز زندگی، یوگا و مدیتیشین است و ادعا میشود که با شنیدن ندای درون و تبعیت از آن معنای زندگی را درک میکنید و به نشاط و شعوری فوقالعاده در لحظات زندگی را درک میکنید و به نشاط و شعوری فوقالعاده در لحظات زندگی دست مییابید.
پینوشت:
[1]. یوگا سوتره، پتنجلی، سوامی ساتیاناندا، تهران، انتشارات فراروان، 1380، فصل 1، بند2.
[2]. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، تهران، انتشارات امیرکبیر، شایگان، 1389، ج2، ص 630.
[3]. یوگا برای خوددرمانی، دوی، تهران، شباهنگ، 1380، ص 30.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به؛ آسیبشناسی شبهجنبشهای معنوی، مظاهری سیف.
افزودن نظر جدید