پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت چنان مقام و جایگاه محمد بن عبدالوهاب را بالا برده‌اند، و در رابطه با زندگی او به لفّاظی و قلم پردازی پرداخته‌اند، که کسی‌که آشنایی با جنایات محمد بن عبدالوهاب، نداشته باشد، گمان خواهد کرد، که او پیامبری است، که از طرف خداوند بر مردم فرستاده شده است.
محمود شکری آلوسی[1] در کتاب تاریخ نجد، با مقایسه محمد بن عبدالوهاب با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌گوید: «و کانت طاعة اهل نجد، للشیخ کطاعة الصحابه للنبی.[2] اطاعت پذیری اهل نجد از شیخ محمد بن عبدالوهاب، مثل اطاعت‌پذیری صحابه از رسول خداست.»
حسین بن غنام که او نیز وهابی است، به گونه‌ای زندگی محمد بن عبدالوهاب را ترسیم می‌کند، که گویا وی یک پیامبر است. این نویسنده وهابی، با بازسازی حوادث و جریانات واقع شده در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در صدد پیامبر جلوه دادن محمد بن عبدالوهاب است. وی به‌صورت مفصل از دعوت علنی،[3] هجرت،[4] نامه‌نگاری به حکام،[5] و غزوات محمد بن عبدالوهاب[6] می‌گوید، و با جعل این اصطلاحات  درصدد بالا بردن مقام محمد بن عبدالوهاب در حد یک پیامبر است.
این در حالی است، که حتی برخی از طرفداران وهابیت نیز نتوانسته‌اند، جنایات او را به فراموشی بسپارند، و مجبور به اقرار برخی از حقایق شده‌اند. چنان‌چه احمد امین مصری، نویسنده معروف عرب، که تمایل شدیدی به وهابیت دارد، در کتاب «زعائم الاصلاح» می‌نویسد: وقتی وهابیون به مکه و مدینه حمله کردند، مرقد سیده خدیجه، مرقد مولد النبی، مولد ابوبکر و علی (علیه السلام) را خراب کردند، یا وقتی که وارد مدینه شدند، زینت‌هایی را که بر قبر رسول خدا بود، برداشتند. و این امور باعث شد، که بسیاری از مردم، از دست آن‌ها خشمگین شوند و عواطفشان جریحه‌دار شود.[7]

پی‌نوشت:

[1]. آلوسی، یک سلفی وهابی است، که به عقاید محمد بن عبدالوهاب عشق می‌ورزد، برای آشنایی بیشتر با این شخص مراجعه شود به این مقاله «دشمنی محمود شکری آلوسی با شیعه».
[2]. محمود آلوسی شکری، تاریخ نجد، تحقیق: محمد بهجه الاثری، ناشر: مکتبه مدبولی، قاهره، ص113.
[3]. حسین بن غنام، تاریخ نجد، تحقیق: ناصرالدین الاسد، دارالشروق، بیروت، 1415ق، ص83-85.
[4]. همان، ص88.
[5]. همان، ص89.
[6]. همان، ص95.
[7]. احمد امین، زعماء الاصلاح فی عصر الحدیث، داراکتاب الغربی، بیروت، ص20.