دیدگاه مورد پسند وهابیت از علمای سلفی، درباره امام حسین(ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجایی که در سدههای اخیر، فرقهای به نام وهابیت پدید آمده است، که برخلاف سیره و اندیشهی عموم مسلمانان و نیز آزاداندیشان جهان، از شخصیت یزید بن معاویه به دفاع برخاستهاند، بیمناسبت نیست که به گوشهای از عقاید اینان که از بزرگان اسلاف خود پیروی نمودهاند بپردازیم، چرا که وهابیت سعی کردهاند، که حرکت امام حسین (علیه السلام) را نوعی شورش، آشوب، فتنهانگیزی، ایجاد تفرقه در امت پیامبر، هرج و مرج، و تمرّد از خلافت معرفی کنند و در کشتن او، حق را بهجانب یزید بدهند، که یک شورشگر مخالف حکومت مرکزی را کشته است.[1] لذا افرادی مانند ابن تیمیه و ابن عربی سلفی مالکی و دیگران نظراتی را در مورد امام حسین (علیه السلام) دادهاند و چنین اظهار میکنند که: «لم یقتل الحسین الاّ بسیف جدّه.[2] حسین کشته نشد، مگر به شمشیر جدّش.»
و بعد ابن عربی در ادامه مطالب خود در کتاب العواصم میگوید: لیاقت یزید در تصدّی مقام خلافت آشکار و مبرهن است، چرا که افرادی مانند عبدالله بن عمر و عبدالله بن عباس و... با یزید بیعت کردند و برای صحت گفتار خود روایاتی را از کتاب صحیح بخاری میآورد و در ادامه میگوید: «لم یقبل نصیحه اعلم اهل زمانه ابن عباس، و عدل عن رای شیخ الصحابه ابن عمر و طلب الابتداء فی الانتهاء، والاستقامه فی الاعوجاج.[3] امام حسین به نصیحت دانشمندترین افراد زمانش، عبدالله بن عباس گوش نداد و از رای صحابی بزرگ، عبدالله بن عمر روی برگردانید و بهدنبال زیادهخواهی خود بود و راستی را در پیمودن راه کج میطلبید.»
از این قبیل احادیث و گفتار، کاملاً استفاده میشود که اینگونه افراد تابع خلافت یزید بودند و با او بیعت کردند، همانگونه که مردم به آن ملتزم شده بودند، و این امام حسین (علیه السلام) بود که با خلیفه زمان خود به مخالفت برخاست و سخن کسی را هم گوش نداد.
ابن عربی مالکی (متوفای 534 قمری) و امثال او، هرچه با اهل بیت دشمنی دارند را ذکر کرده و همین دشمنی او کافی بود، که افرادی مانند ابن تیمیه و فرقه ضالهی وهابیت، مطالب خودشان را از او بگیرند و به آن عمل کنند؛ از طرف دیگر آنان نقطه ضعف امام حسین (علیه السلام) را این میدانند، که بهنظر ابن عباس و ابن عمر و... توجهی نکرده، و از پیامبر روایت را بیان میکند، به اینکه حضرت رسول فرمودند: «فمن اراد ان یفرق امر هذه الامه و هی جمیع، فاضربوه بالسیف کائناً من کان.[4] اگر امت من متحد بودند و فردی موجب تفرقه بین امت شده، او را با شمشیر بهقتل برسانید، هر کسیکه میخواهد باشد.» ابن عربی مالکی این حدیث را بر امام حسین (علیه السلام) تطبیق میکند و آن حضرت را مطابق با این حدیث، واجب القتل میداند.
همچنین در جای دیگر مینویسد: بیعت با یزید شرعاً منعقد شده، چرا که یک نفر با او بیعت کرده است، اگر چه آن یک نفر پدرش معاویه باشد.[5]
ظاهراً آنچه بهنظر میرسد این است که ابن عربی و افرادی مانند او که این دیدگاه و عقاید را نسبت به امام حسین (علیه السلام) دارند، یادشان رفته که امام حسین (علیه السلام) فرزند و نوهی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است و روایات زیادی از پیامبر اکرم در فضیلت ایشان در کتب اهل سنت آمده است،[6] و تمام بزرگان مدینه و دیگر بلاد اسلامی در آن روزگار احترام ویژه و فوقالعادهای نسبت به ایشان قائل بودهاند.
حال چگونه است که ابن عربی مالکی اینگونه گستاخی میکند و سخن به اعتراض میگشاید و این در حالی است که اکثر علمای بزرگ فریقین، قیام امام حسین (علیه السلام) را مورد تحسین قرار داده و یزید را مورد لعن و طعن قرار میدهند. لذا چارهای جز این نیست که افرادی مانند او را هم از شجره خبیثه بدانیم، که مشرب آنان را دنبال میکنند و حرفهای پوچ و باطل بر زبان میآورند، و این نیست مگر جهل و نادانی که از دیرباز در میان برخی از بزرگان اهل سنت بوده است و حتی همفکران منصف خودشان اینان را طرد میکنند و از خود نمیدانند.
پینوشت:
[1]. الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، دارالنهضه، قاهره، مصر، (1411ق)، ص193.
العواصم من القواصم، ابن عربی، المکتبه العلمیه، بیروت، لبنان، (1406ق)، ص232-ص233.
الاتحاف بحب الاشراف، شبراوی، دارالکتاب الاسلامیه، قم، ایران، (1423ق)، تحقیق سامی غریری، ص67-ص68.
[2]. العواصم من القواصم، ابن عربی مالکی، المکتبه العلمیه، بیروت، لبنان، (1406ق)، ص231.
[3]. همان، ص238.
[4]. همان، ص214- ص234.
[5]. همان، ص222.
[6]. «شخصیت شناسی امام حسن و امام حسین (ع) در کتب اهل سنت»
«برخی از فضایل امام حسین (علیه السلام) در منابع اهلسنت»
افزودن نظر جدید