تناقض در اعتقاد سلفیان

  • 1395/06/01 - 12:18
بر طبق اعتقاد سلفیان، باید از صحابه و تابعان و تابعان تابعان پیروی کرد، وفهم آنان را، مقیاس حق وباطل می‌دانند؛ در رد این اعتقاد، اختلافات صحابه با پیامبر اکرم (ص) در زمان پیامبر و اختلافات صحابه با یکدیگر پس از رحلت رسول خدا (ص) کفایت می‌کند؛ و سؤالی که تناقضشان را نشان می‌دهد این است که منظور از «سلف» در تبعیت از سلف، کدام سلف است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سلفی‌ها می‌گویند باید از صحابه و تابعان پیروی کرد، زیرا فهم آنان، مقیاس حق و باطل است. آنان در این مورد، با نقل حدیثی از رسول خدا که فرمود: «خیر القرون قرنی ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم...[1] بهترین مردم، مردم زمان من هستند. سپس مردمی که پس از آنان می‌آیند. سپس مردمی که بعد از آن گروه می‌آیند ...» بر نظر خود استدلال می‌کنند.
آن‌گاه دوران هر کدام از سه گروه یاد شده را، صد سال تخمین می‌زنند که مجموعاً بالغ بر سیصد سال می‌شود. ابن تیمیه و پیروان مکتب او، با این حدیث، سه قرن نخست اسلامی را که هر قرنی از نظر آنان صد سال است، ملاک حق و باطل شمرده و آن‌چه را که در این زمان انجام گرفته و یا عملاً بر آن صحّه گذارده‌اند، کاملاً می‌پذیرند، چون پیامبر در این حدیث، سه قرن را قرن ممتاز شمرده است.
در رد این اعتقاد، می‌توان این‌گونه بیان نمود:
خصیصه انسانی، همواره، داشتن اختلاف و تفاوت در فکر و اندیشه است و اصحاب پیامبر و حتی تابعان، از این خصیصه مستثنا نبودند و حتی در عصر رسول خدا، چه رسد به زمان پس از رحلت آن حضرت، برداشت‌های مختلفی از اسلام داشتند.
اختلاف در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله)
از نمونه‌های اختلاف در عصر پیامبر اکرم می‌توان این موارد را شمرد: «اختلاف در تقسیم غنایم جنگی بدر»[2] «اختلاف نظر در مصلحت داشتن صلح حدیبیه»[3] «نپذیرفتن شکستن روزه در سفر»[4] «جلوگیری از نگارش نامه‌ای برای امّت در زمانی که پیامبر در بستر بیماری بود»[5]. حال با وجود اختلاف در میان صحابه، تکلیف چیست؟ آیا مجاز هستیم به هر کدام عمل کنیم یا راهی برای ترجیح وجود دارد؟
اختلاف پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
اختلاف صحابه و تابعین در مسائل عقیدتی و شرعی بیش از آن است که در این مقاله مختصر ذکر شود. هنوز آب غسل پیامبر خشک نشده بود که در گزینش «خلیفه»، اختلاف نظر شدیدی در میان صحابه بروز کرد، که حتی کار به زد و خورد کشید و اگر کسی تاریخ سقیفه را بخواند، عمق اختلاف را درک می‌کند.
پس از استحکام پایه‌های خلافت، اختلاف در فکر و اندیشه، در میان یاران رسول خدا، گسترش یافت و ریشه‌های فِرَق اسلامی از قدریه و مرجئه و معتزله و مجسمه و همه و همه در قرن اول تاریخ اسلامی پدید آمد و در دوران تابعین و تابعینِ تابعین رو به فزونی نهاد.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود: اگر باید فهم و برداشت «سلف» را ملاک فهم قرآن و سنت بگیریم، مقصود کدام فهم و کدام برداشت است؟
حدیث «هفتاد و سه فرقه» که توسط پیامبر هشدار داده شد،[6] در همان اعصار نخست پدید آمدند و جمعیت‌هایی را به خود وابسته ساختند، پس چرا شما همه آن‌ها را جز یکی در آتش دوزخ می‌دانید و تخطئه می‌کنید؟ در حالی‌که آن‌ها همه از «سلف» بوده‌اند.
شدیدترین جنگ‌ها و نزاع‌ها در سه قرن نخست اسلامی و در هنگام حکومت امویان و عباسیان رخ داد و هر کدام از این نحله‌ها، برای خود مکتب و منطقی داشتند. چگونه می‌توان همه‌ی این اختلاف‌ها را نادیده گرفت و یک «سلف صالح» منسجم و دور از اختلاف تصوّر کرد که در همه مسائل، ملاک سنجش حق و باطل باشد.

پی‌نوشت:

[1]. «نقدی بر سلفیت و سلفی‌گری»
[2]. این اختلاف به‌قدری شدید بود، که قرآن به نکوهش آنان در آیه‌ی 68 سوره انفال پرداخت.
[3]. «اعتراض به پیامبر در صلح حدیبیه»
[4]. «چرا از دیدگاه شیعه «روزه در سفر» حرام می‌باشد؟»
[5]. «مخالفت‎های صحابه با پیامبر»
[6]. «فرقه ناجیه کدام فرقه است؟»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.