پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب _ آیه‌ای در كتاب مقدس مسيحيت وجود دارد كه گفته است: «و کسی به آسمان بالا نرفت مگر آن‌کس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که در آسمان است.»[1] مسیحیان، بر اساس اين آيه، معراج پيامبر اسلام (صلی الله عليه و آله) را انكار می‌کنند.[2]
در پاسخ به اين اشكال بايد عرض كنيم كه اولاً مقصود اين آيه افراد قبل از عيسی (عليه‌السلام) است و درباره پيامبر اسلام (صلی‌الله عليه و آله) و انبيای بعد از عيسی (عليه‌السلام) چيزی نگفته است، ثانیاً آياتی در كتاب مقدس هست كه اين ادعای باطل را رد می‌کند و نشان می‌دهد كه انبيای ديگر غير از عيسی (عليه‌السلام) به آسمان عروج کرده‌اند.
در نامه به عبرانيان آمده است كه: «خنوخ نیز به خدا ایمان داشت. به همین جهت، بدون اینکه طعم مرگ را بچشد، خدا او را به نزد خود برد. او ناگهان ناپدید شد، زیرا خدا او را از این جهان به عالم دیگر منتقل ساخت. پیش از آن، خدا فرموده بود که از خنوخ خشنود است.» [3] اينجا به‌روشنی بیان‌شده است كه حضرت ادريس (عليه‌السلام) به آسمان عروج كرد و اين واقعيت در روايات اسلامی هم بیان‌شده است.
در سفر پادشاهان هم آمده است كه شخصی به نام ايليا به آسمان عروج كرده است: «و چون خداوند اراده نمود که ایلیا را در گردباد به آسمان بالا برد، واقع شد که ایلیا و اَلِیشَع از جلجال روانه شدند.» [4] و پولس هم در نامه‌ای به قرنتيان گفته است: «شخصی را در مسیح می‌شناسم، چهارده سال قبل از این. آیا در جسم؟ نمی‌دانم! و آیا بیرون از جسم؟ نمی‌دانم! خدا می‌داند. چنین شخصی که تا آسمان سوم ربوده شد.» [5]
با اين دلايل و عباراتی كه از كتاب مسيحيان ذكر شد، ادعای آنان هم باطل می‌شود، و عروج به آسمان برای انبيای الهی به اذن خداوند امر غیرممکنی نخواهد بود، گرچه دلايل قرآنی، روايی و تاريخی فراوانی نيز مبنی بر عروج پيامبر اسلام (صلی‌الله عليه و آله) وجود دارد كه در جای خود ارائه‌شده است.

پی‌نوشت‌:
[1]. يوحنا 3: 13
[2]. بشارت عهدين، محمد صادقي، نشر شكرانه، تهران، 1392، ص 131.
[3]. نامه به عبرانيان 11: 5
[4]. دوم پادشاهان 2: 1
[5]. دوم قرنتیان 12:2