بر دین خدا باید گریست
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «بر دین خدا گریه نکنید، اگر متولیانش اهل بودند، و آنگاه که نااهلان برآن حکم راندند، برایش بگریید.» بله گریه برای دین، بهخاطر نااهلانی، چون «مروان بن حکم» که با شتاب به سوی زائر قبر پیامبر، «ابوایوب انصاری»، که صورت خود را بر قبر پیامبر گذاشته بود، میآید و گردن او را گرفته و از جای بلند میکند و میگوید: میدانی چه میکنی؟ یعنی چرا به زیارت سنگ و کلوخ آمدی؟ و ابوایوب انصاری هم در جواب، حدیث پیامبر را بیان میکند[1] و «حجاج بن یوسف ثقفی» که درباره زائران قبر پیامبر میگوید: «ای زیان دیدهها و اهل خسارت و خسران! گرد مشتی چوب و استخوان پوسیده، طواف میکنید.»[2]
امیرالمومنین علی (علیه السلام)، در قضیه بیعت مروان، در نهج البلاغه میفرماید: «من نیازی به بیعت او ندارم، چرا که دست پیمان او، دستی است یهودی. آگاه باشید که او به حکومت خواهد رسید، ولی کوتاهی و پستی حکومت او مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بینی خود را پاک کند، میباشد. او پدر چهار فرمانرواست، «قوچهای چهارگانه» و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی، خواهند داشت.»[3]
خلاصه آنکه سابقه و شخصیت آل مروان در تاریخ مشخص است و میتوان الگوبرداری تفکر وهابیت، از آن را قابل توجیه دانست. خصوصاً به این قسمت از فرمایش حضرت علی که او را با یهود مقایسه میکنند. دقت کنید و آن را با رابطه صمیمی وهابیت امروز و اسرائیل جنایتکار مقایسه کنید.
جریانهای تکفیری امروز هم از پس ماندههای همان بنیامیه و بنیمروان هستند. اینها به پیروی از معاویه و دفاع از او افتخار میکنند. جریانهای تکفیری، مانند صهیونیسم، بلکه بدتر از آنها به خون مسلمانان تشنه هستند، اینها در موصل عراق در یک روز بیش از 1700 نفر از شیعیان را سر بریدند، در حالیکه اسرائیل در جنگ 22 روزه، حدود 2000 نفر را قتلعام کرد.
اما الان جهان اسلام باید به جای اشک، خون گریه کند، بهخاطر نااهلانی دینستیز و دینگریزی چون حکومت داعش و آل سعود و دیگر جریانهای سلفی تکفیری که باعث شدهاند، رغبتکنندگان به اسلام کم شوند، نااهلانی که بهخاطر دوری از مکتب اهل بیت، دست به تحریف معارف و احکام دین میزنند و متاسفانه به نام اسلام تمام میشود؛ باید از عمق جان و تمام وجود گریست، همچون گریههای آوارگان و کودکان یمن و سوریه و عراق، شاید که قطرات اشکمان تسلی دل یتیمان و آوارگان باشد، شاید که با اشکهایمان، سیل خروشان ایجاد شود و انقلابی چون بیداری اسلامی فراگیر شود، شاید اشکهایمان، درخت پایداری و استقامت را آبیاری کند، شاید قلبها و قلمها را برای مبارزه، آگاه و نافذ کند. بهامید باران همت و عزت ز اشکهایمان بر خشکسالی ذلت و خفت و بهامید دیدن گلستانی از اسلام ناب محمدی، انشاءالله.
پینوشت:
[1]. محمد بن عبدالله الحاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، دارالنشر، دارالکتب العلمیه،بیروت، لبنان،1411ق، تحقیق مصطفی عبد القادرعطا، ج4، ص560، ح8571 «لاتبکوا علی الدین اذا ولیه اهله ولکن ابکوا»
[2]. احمد بن محمد بن عبد ربه الاندلسی،العقد الفرید، دارالنشر، بیروت، لبنان، 1420ق، الطبعة الثالثه، ج5،ص43
محمد بن ابی الحدید المدائنی، شرح نهج البلاغه، دارالنشر،دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، 1418ق، الطبعة الاولی، تحقیق محمدبن عبدالکریم، ج15، ص142 «انما یطوفون باعواد و رمه بالیه»
[3]. سید رضی، نهج البلاغه، مترجم دشتی، خطبه 73ص86 «لاحاجة لی فی بیعة انها کفُّ یهودیه لو بایعنی بکفة لغدر»
افزودن نظر جدید