علم غیب پیامبر؛ عقیدهای راسخ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسلمانان در راستای والا شمردن جایگاه پیامبر گرامی اسلام و با توجه به آیات قرآن، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را دارای علم غیب میدانند. این در حالی است که وهابیت با بهرهگیری از برخی از آیات قرآن، درصدد است که علم غیب را از پیامبر سلب کرده و او را مانند دیگر انسانها نشان دهد.
به عنوان مثال، ناصر القفاری با توجه به آیه «قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ.[اعراف/188] بگو: من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم میكردم، و هيچ بدى (و زيانى) به من نمیرسيد، من فقط بيمدهنده و بشارت دهندهام براى گروهى كه ايمان میآورند! (و آماده پذيرش حقند)»، مدعی است که پیامبر علم غیب ندارد.[1]
اما تایید علم غیب برای رسولان و بهخصوص برای پیامبر (صلی الله علیه و آله)، به صراحت در دیگر آیات قرآن بیان شده است. خداوند در اینباره میفرماید: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلىَ غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَينِْ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا.[جن/27و28] داناى غيب اوست و هيچكس را بر اسرار غيبش آگاه نمیسازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيشرو و پشت سر براى آنها قرار میدهد».
این آیه به صراحت علم غیب برای دیگران را ثابت میکند. افزون بر این آیه، خداوند در آیهای دیگر نیز به یکی از مصادیق علم غیب از پیامبران اشاره میکند و درباره حضرت عیسی (علیه السلام) میفرماید: «وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْىِ الْمَوْتىَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فىِ بُيُوتِكُمْ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاَيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين.[آلعمران/49] و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [پيسى] را بهبودى میبخشم و مردگان را به اذن خدا زنده میكنم و از آنچه میخوريد، و در خانههاى خود ذخيره میكنيد، به شما خبر میدهم مسلماً در اينها، نشانههاى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد!». در این آیه، حضرت عیسی (علیه السلام) از آنچه مردم میخورند و در خانههای خود نگه میدارند، خبر میدهد و این نشان از علم غیب وی است.
با توجه به بررسی آیات، باید گفت که این آیات در مقام تعیین چارچوب محدوده اعتقادی علم غیب برای غیر خداوند هستند و در جمع بین این آیات باید گفت: در آیاتی که علم غیب نهی شده است، مراد از آن، علم غیب استقلالی است که فقط از آن خداست و در آیاتی که علم غیب تایید شده است، علم غیب اذنی (اجازهای) است. در تایید این مطلب به کلامی از آلوسی، یکی از عالمان اهلسنت اشاره میشود. وی میفرماید: «علم غیبی که از غیر خداوند، نفی شده است، علم غیب ذاتی است؛ اما دیگران نیز به این علم غیب دست پیدا کردهاند».[2]
بنابراین پیامبر دارای علم غیب است؛ اما با این قید که این فضیلت از جانب خداوند به وی عطا شده است و بهصورت استقلالی نیست.
پینوشت:
[1]. قفاری، ناصر، اصول مذهب الشیعه، چاپ اول، 1414ق؛ بیجا، ج2، ص589. برگرفته از نرمافزار مکتبه الشامله.
[2]. «ولعل الحق أن يقال: إن علم الغيب المنفي عن غيره جل وعلا هو ما كان للشخص لذاته أي بلا واسطة في ثبوته له... وإنما يقال: إنهم أظهروا أو اطلعوا. بالبناء للمفعول، على الغيب أو نحو ذلك». آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن، تحقیق: علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق. ج10، ص222. برگرفته از نرمافزار مکتبه الشامله.
افزودن نظر جدید