موهوم پردازی پائولو کوئلیو در کیمیاگر

  • 1394/12/17 - 11:05
پائولو کوئلیو در قصه کیمیاگر در بعضی از موارد، قصه خود را بر موهومات سوار کرده و برای بیان مطالب خود از ابزار وهم و خیال بیش از حد استفاده کرده است. شاید مشغولیت فراوان به امر جادوگری و کیمیاگری، او را وهمگرا و خیال‌پرداز بار آورده است و به گفته خود در این امر جز اتلاف وقت و پشيماني هیچ حاصلی برای خود نداشته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کوئلیو در قصه کیمیاگر در بعضی از موارد، قصه خود را بر موهومات سوار کرده و برای بیان مطالب خود از ابزار وهم و خیال بیش از حد استفاده کرده است. شاید مشغولیت فراوان به امر جادوگری و کیمیاگری، او را وهمگرا و خیال‌پرداز بار آورده است. اگر به جای اتلاف وقت در امر جادوگری که به گفته خودش حاصلی برای او نداشته مقداری به فراگیری منطق و فلسفه و عرفان نظری مدوّن می‌پرداخت، رمان او آبرومندتر و پذیرفتنی‌تر می‌شد همانند رمان‌های ویکتور هوگو و بالزاک و... وی در گفتگوی جوان با باد و بیابان می‌گوید: «بیابان پرسید:
شما امروز در اینجا چه می‌خواهید؟ آیا ما در این دو روز گذشته یکدیگر را به اندازه کافی زیر نظر نگرفته‌ایم؟
جوانک گفت:
شما در جایی از خود شخصی را در خود جای داده‌اید که من به او عشق می‌ورزم می‌خواهم به سوی او باز گردم و نیاز به کمک شما برای تبدیل شدن به باد دارم.
باد گفت: تو نمی‌توانی تبدیل به باد شوی. ما از ماهی‌های متفاوت هستیم.
جوانک گفت:
حقیقت ندارد. من هنگامی که در دنیا با شما به گشت‌وگذار مشغول بودم با اسرار کیمیاگری آشنا شده‌ام. من در خودم، بادها، بیابان‌ها، اقیانوس‌ها، ستارگان و همه چیزهایی را که در جهان خلق شده‌اند. دارم»[1]. تبدیل شدن انسان به باد یا شن یا هر چیز دیگر از محالات. انسان تا وقتی انسان هست زندگی انسانی دارد. حیوان نیز تا وقتی حیوان است زندگی حیوانی دارد. هر یک از موجودات در مرحله وجودی خود تحت یک نوع، قرار داشته و به زندگی نوعی خود ادامه می‌دهد. اگر تبدل انواع پیش بیاید و نوعی به نوع دیگر شود، در مسیر نوع خاص حرکت خواهد کرد. اگر جماد به  نبات تبدیل گردد، دیگر از جمادیت خارج شده و در قالب نوع نباتیت حرکت خواهد کرد و اگر نبات به حیوان تبدیل شود دیگر نبات نبوده و در نوع حیوانیت به زندگی ادامه خواهد داد. مانند علوفه‌ای که حیوان خورده و جذب بدنشان می‌شود. علف تا وقتی که خارج از بدن حیوان است علف بوده ولی هنگامی که جذب بدن او می‌شود دیگر علف نیست بلکه حیوان است و هرگز تبدیل، نوعیت سابق حفظ نمی‌شود.
در کلام پائولو، جوان به باد تبدیل می‌شود تا نزد معشوق خود رفته و با آن ملاقات کند سپس برگردد و از باد بودن خارج گردد و همان جوان سابق باشد. این نکته ناشی از وهمگرایی و خیال‌پردازی وی است که در اثر پرداختن به جادوگری و کیمیاگری او را این‌گونه غلط بار آورده است. او نیز افکار غلط خود را در قالب قصه‌های متعدد به خوانندگان آثارش انتقال می‌دهد.[2]

پی‌نوشت:
[1]. کیمیاگر، صص 157 و 156
[2]. جهت مطالعه بیشتر به کتاب، آب و سراب نوشته قادر فاضلی مراجعه شود.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.