فهم ماهیت استغاثه مشرکین در پرتو عقاید دیگرشان
پایگاه جامع ادیان، فرق و مذاهب_ از جمله سیاستهای وهابیت در پیشبرد اهداف خود، همچون مشرک خواندن مسلمانان، تشابه مسلمانان به مشرکان است.
وهابیت مدعی است، از آن جهت که میان اعمال مسلمانان در تبرک و توسل به بزرگان دین و استغاثه مشرکان به بتها شباهت است، لذا مشرکان و مسلمانان در شرک همسان هستند.
محمد بن عبدالوهاب رهبر معنوی وهابیت، در اینباره میگوید: «مهمترین مساله در جاهلیت، شریک قرار دادن بندگان صالح در برابر خداوند متعال در دعا و عبادت است». او با استناد به آیات «وَ يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِندَ الله.[یونس/18] آنها غير از خدا، چيزهايى را میپرستند كه نه به آنان زيان میرساند، و نه سودى میبخشد و میگويند: (اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!)» و «وَ الَّذِينَ اتخَّذُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلىَ اللَّهِ زُلْفَى.[زمر/3] و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه اينها را نمیپرستيم، مگر بهخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند» مینویسد: «این بزرگترین مطلبی است که پیامبر در برابر مشرکان با آن مخالفت کرد. تشریع جهاد برای مقابله با این مساله است.»[1]
برای همسانانگاری میان توسل مسلمانان و استغاثه مشرکان، باید وجه اشتراکی میان این دو یافت شود که آن را یکی تصور کرد. اما با بررسی عقاید مشرکان به عمق تمایز میان عقاید مسلمانان و مشرکان پی برده خواهد شد. در ذیل به برخی از عقاید مشرکان اشاره میشود.
از جمله عقاید مشرکان، انکار نبوت و ارتباط انسان با خداوند است. خداوند در اینباره فرموده است: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلىَ قَوْمِهِ فَقَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكمُ مِّنْ إِلَاهٍ غَيرْهُ أَ فَلَا تَتَّقُون* فَقَالَ الْمَلَؤُاْ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكمُْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَئكَةً مَّا سَمِعْنَا بهذَا فىِ ءَابَائنَا الْأَوَّلِين.[مومنون/23و24] و ما نوح را بهسوى قومش فرستاديم، او به آنها گفت: «اى قوم من! خداوند يكتا را بپرستيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا (از پرستش بتها) پرهيز نمیكنيد؟!* جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند، گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه میخواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا میخواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل میكرد؛ ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيدهايم».
به وضوح انکار نبوت از آیات بالا به دست میآید که در فراز «مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكمُْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ» به آن اشاره شده است. در توضیح باید گفت که مشرکان چنین میگویند: «اگر حضرت نوح (علیه السلام) در ادعای وحی خود راستگو بود و با عالم غیب ارتباط میداشت، شما هم باید مثل او با عالم غیب ارتباط میداشتید، چرا که شما هم بشر هستید، همچون او، و چون چنین اتصالی نیست، پس او کاذب است.»
مشرکان در ادامه با آوردن جمله «وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائكَةً»، بر نبودن هیچ ارتباطی میان حضرت نوح (علیه السلام) با عالم غیب تاکید کرده و برای هدایت، بر وجود فرشتهای که با عالم غیب ارتباط داشته باشد، پافشاری میکند.
مشرکان دعوت حضرت نوح را دعوتی نوظهور میدانند و در مقام دلیل به نبودن چنین چیزی در میان پیشینیان خود استدلال میکنند و با تعبیر «إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حين.[مومنون/25] او فقط مردى است كه به نوعى جنون مبتلاست! پس مدّتى درباره او صبر كنيد (تا مرگش فرا رسد، يا از اين بيمارى رهايى يابد!)» حضرت نوح را دیوانه میخوانند.[2]
از جمله عقاید دیگر مشرکان، انکار معاد است. مشرکان نهتنها روز بازگشت و معاد را انکار میکردند، بلکه بر آن قسم نیز میخوردند: «وَ أَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ.[نحل38] آنها سوگندهاى شديد به خدا ياد كردند كه هرگز خداوند كسى را كه میميرد، برنمیانگيزاند!». مشرکان در جایی دیگر با حالت تمسخر، سوال از زمان معاد میکنند و میگویند: «وَ يَقُولُونَ مَتىَ هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِين.[یس/48] آنها مىگويند: «اگر راست میگوييد، اين وعده (قيامت) كى خواهد بود؟!»
افزون بر این عقاید، آیات قرآن دلالت میکند بر اینکه مشرکان، معتقد به جبر بودند و بتپرستی خود را به اراده خداوند میدانستند. قرآن در اینباره میفرماید: «وَ قَالُواْ لَوْ شَاءَ الرَّحْمَانُ مَا عَبَدْنَاهُم.[زخرف/20] آنان گفتند: (اگر خداوند رحمان میخواست ما آنها را پرستش نمیكرديم!)».[3]
با توجه به مطالب بالا، همانندسازی توسل مشرکانی که منکر نبوت، ارتباط انسان با خدا، انکار معاد و اختیار بودند، به موجوداتی پوچ و خیالی، با توسل مسلمانان به بزرگان دین که مورد احترام خود خداوند است، اشتباه است.
پینوشت:
[1]. ابنعبدالوهاب، محمد، مولفات محمد بنعبدالوهاب، ریاض، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیةع بیتا؛ ج1، ص334.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، بیتا؛ ج15، ص28.
[3]. برگرفته از مقاله تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بتها، قم، موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل البیت، مجله سراج منیر، ج10، ص128.
افزودن نظر جدید