خدای وهابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیان معتقدند خدا دارای جسم و بر عرش نشسته است. عبدالرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب میگوید: «ان الله یجلس علی العرش والکرسی [1] همانا خداوند بر روی عرش و کرسی مینشیند». صالح بن فوزان میگوید: «ان الله استقر علی العرش [2] خداوند بر روی کرسی خود استقرار دارد». بن باز مفتی سابق وهابیون میگوید: «نفی جسمیت و جوارح و اعضاء از خداوند از جمله سخنان پست است». [3] و در جای دیگر میگوید: «روز قیامت که میشود پروردگار میآید و ساقش را برای بندگان مؤمن کشف میکند، که این نشانهای بین او و آنان است. در این هنگام همگی او را شناخته و از او پیروی میکنند». [4]
در همین باره هیأت عالی افتای سعودی مینویسد: «هر کس معتقد باشد که خداوند همه جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در درون عالم شده، باید به چنین فردی با دلیل ثابت کرد که خداوند بر بالای عرش قرار دارد، و خارج از جهان میباشد، و اگر نپذیرفت او کافر و مرتدّ و خارج از اسلام است»[5]. در جای دیگر در اعتراض به عقاید شیعه میگویند: «یکی دیگر از عقاید باطل شیعه، این است که علو خداوند بر خلقش را نفی میکنند، درحالیکه عقیده مسلمین بر علو خداوند بر خلایقش دلالت میکند و خداوند بر عرش نشسته است. آیات صریح قرآن و احادیث نبوی و فطرت سلیم و عقول صریح بشری نیز بر این مطلب گواهی میدهند». [6]
این اعتقاد وهابیت در مورد خداوند است، اکنون قضاوت را بر عهده شما خواننده گرامی میگزارم، که با اینگونه انسانهایی به نام وهابیت، چگونه و با چه منطقی باید سخن گفت. آنها آنقدر گرفتار ظاهر و جمود عقلی هستند، که حتی کسانی که آیات قرآن را برخلاف ظاهر تأویل کنند، تکفیر میکنند. حسام العقاد میگوید: «هرکس که جمله (استوی) را در قرآن به (استولی) تفسیر کند کافر است».[7] با توجه به فرمایشات وهابیان، حتماً باید سخن آنها را در رابطه با جسمانیت خداوند پذیرفت و الّا تکفیر خواهی شد و خونت مباح اعلام میشود.
پینوشت:
[1]. عبدالرحمن بن حسن، فتح المجید، دارالسلام، ریاض، ص 356
[2]. صالح بن فوزان، السلفیه، دارالوطن، ریاض، ص 40
[3]. «نفی الجسمیه و الجوارح و الاعضاء عن الله من الکلام المذموم» بن باز، التنبیهات من الرّد علی تأویل الصفات، ریاض، ص 19
[4]. «یوم یجیئ الرب یوم القیامه و یکشف لعباده المومنین عن ساقه و هی العلامه بینه و بینهم فاذا کشف عن ساقه عرفوه و تبعوه» بن باز، مجموعه الفتاوی، ج 4، ص 130
[5]. «من اعتقد أن الله فی کل مکان فهو من الحلولیة، ویرد علیه بما تقدم من الأدلة علی أن الله فی جهة العلو، وأنه مستو علی عرشه بائن من خلقه فإن انقاد لما دل علیه الکتاب والسنة والإجماع وإلا فهو کافر مرتد عن الإسلام». اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، فتاوی اللجنة الدائمة - المجموعة الأولی، رئاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء - الإدارة العامة للطبع – الریاض، ج 3، ص 218
[6]. «ومن عقائدهم الباطلة: نفی علو الله سبحانه علی خلقه. وعقیدة المسلمین آلتی دلت علیها آیات القرآن القطعیة، والأحادیث النبویة، والفطرة السویة، والعقول الصریحة: أن الله جل جلاله، عال علی خلقه، مستو علی عرشه، لا یخفی علیه». اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، فتاوی اللجنة الدائمة - المجموعة الأولی، رئاسة إدارة البحوث العلمیة والإفتاء - الإدارة العامة للطبع – الریاض، ج 12، ص 316
[7]. «من فسر (استوی) به (استولی) فهو کافر». حلقات ممنوعه، دارالصحابه طنطا، ص 26
افزودن نظر جدید