اُشو عقل و منطق را بیاعتبار جلوه میدهد!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تمام ادیان الهی و مکتبهای عرفانی مردم را به سوی عقل و منطق دعوت کردهاند. إلاّ آقای اُشو معلوم میشود که مکتب ایشان نه الهی است و نه عرفانی، ولو اینکه در ظاهر سنگ هر دو را به سینه میزند. این شیوۀ قدیمی مبارزه حق و باطل بوده است. زیرا هرگز باطل با لباس باطل و آشکارا به جنگ حق نیامده، بلکه در لباس حق به جنگ حق آمده است. فرعون به مردم میگفت: موسی میخواهد شما را از دین درستتان بیرون برده و خدایتان را از شما بگیرد. او هرگز نگفت خدایی وجود ندارد و دین نباید داشته باشید. بلکه میگفت: آن خدا من هستم و آن دین همانی است که من میگویم.[1]
«... شما باید اندیشیدن منطقی را رها کنید. شما باید غیرمنطقی بشوید. باید برای پذیرش امور عقلانی آماده شوید. چون زندگی غیرعقلانی است. زندگی رازآمیز است و شما نمیتوانید آنرا در قالبهای جزمگرایانه خلاصه کنید. شما نمیتوانید بگویید، خدا هست نمیتوانید بگویید، خدا نیست، او هردو است بودن حاشیه است و نبودن مرکز او. جهان تنها در محیط دایره است. در مرکز هیچ چیزی وجود ندارد یا تنها هیچ وجود دارد.»[2]
مبارزه اُشو با عرفان و خدا نیز از این دو طریق است. اول زیرآب عقل و منطق را میزند که دو محک محکم برای سنجش گفتار است. چون اگر عقل و منطق باشد کسی حرفهای غلط وی را که نه با عقل سازگار است و نه با منطق نمیپذیرد. از اینرو برای خلاصی خویش اول ایندو را محکوم میکند، سپس میگوید: خدا هست و نیست.
ابتدا نیست را نمیگوید که شنونده از شنیدنش نفرت پیدا کرده و از او دور شود؛ بلکه اول هست را میگوید ولی در نهایت نیست را اثبات میکند. بدین جهت میگوید هستی حاشیه خدا و نیستی مرکز اوست. آخرین تیرش را در نهایت اینگونه رها میکند که (تنها هیچ وجود) دارد. او بدین شیوه مردم را به بیخدایی و در نهایت به پوچی فرا میخواند. زیرا هیچی و پوچی قرین همند. وقتی خدا را از زندگی برداری چیزی نمیماند، همه چیز همه چیزشان را از خدا میگیرند. وقتی منبع همه چیز را که خداست از بین ببری؛ مردم بیهمه چیزی میشوند. در این صورت به چه امید زندگی کند؟! اینجاست که پوچی سراپای افکار آدمی را فرا میگیرد.
وقتی آدمی از عقل و منطق جدا شود در نتیجه سر از پوچی در خواهد آورد. چون تنها محک سنجش واقعیت با غیرواقعیت؛ حق و باطل، هستی و نیستی، عقل و منطق است که اشو با این حرفهای غلط هر دو را در نظر طرفداران سادهلوح از اعتبار میاندازد سپس هر غلطی را در قالب درست به خوردشان میدهد.
پینوشت:
[1]. «فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى. [النازعات/24] و گفت: من پروردگار برتر و والاتر شما هستم.»
[2]. آواز سکوت، اشو، نشر هودین، اصفهان، ۱۳۸۴، ص63 و 64.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: آب و سراب، نقدی بر افکار اشو، قادر فاضلی، فضیلت علم، 1389، ص 77.
افزودن نظر جدید