تکفیر و حکم اعدام مدرس بزرگ مسجدالحرام
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید محمد بن علوی مالکی الحسنی ( ۱۳۶۵-۱۴۲۵ه. ق) سالها به عنوان یکی از سرکردگان و مبلغان بزرگ اهل سنت درمسجد الحرام به تبلیغ و تدریس میپرداخته، او خود را «خادم العلم الشریف بالبلد الحرام» میخواند، حلقه درس او در مسجدالحرام از پرجمعیتترین حلقات درس مسجدالحرام بود و تالیفات فراوانی در علوم اسلامی داشت.[1]
ولی در اواخر عمر وظیفه خویش دانسته تا خطاها و برداشتهاى اشتباه را اصلاح کند، از اینرو در کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» به تصحیح برداشتهاى غلط وهابیّت از روایات و سنّت نبوى پرداخته و در برابر آنان، که سایر مسلمین را متّهم به شرک و کفر میکردند، قد علم کرده و با سلاح کلام و قلم و با احتجاج از طریق أحادیث و روایات مورد پذیرش آنان، عقائد باطلشان را به چالش کشاند و با إستقبال بىنظیر علماى تمامى کشورهاى اسلامى روبرو گردید.
اين كتاب در طول 10 سال، ده بار چاپ شد. حتّى در يكى از سالها چهار بار به چاپ رسيد و با استقبال شديدى در اكثر كشورهاى اسلامى حتّى عربستان! مواجه شد.
گروه زيادى از علماى بزرگ اهلسنّت در مصر، مراكش، سودان، بحرين، پاكستان و امارات و غير آن بر اين كتاب تقريظ نوشتند و نظرات «بن علوى» و شجاعت او را ستودند، مانند «سيّد محمّد عبدالقادر آزاد» رييس مجلس علماى پاكستان مى گويد: «من از جانب خودم و به نيابت از مجلس علماى سراسر پاكستان كه مشتمل بر بيش از 2000 تن از علماى اهل سنّت است تأييد مىكنم كه آنچه آقاى علوى مالكى در كتاب «مفاهيم يجب أن تصحّح» آورده، مطابق اعتقاد اهل سنّت، اعمّ از سلف و خلف است و ايشان با زيبايى و با استناد به قرآن و حديث صحيح، مسائل را تبيين و روشن نموده است.»[2]
البته مطالب مطروحه در کتاب، خوشایند وهابیّت و بعضی از علماى حنبلى نبود و با عکس العمل شدید آنان روبرو شد. وهابیان در واکنش به آن، کتب زیادی مانند «کمال الأمه و حوار مع المالکی» و «ضدّ السید المالکی» و «جلاء البصائر» نوشتند که اوج این نوشتهها کتاب وزیر اوقاف وقت عربستان شیخ صالح آل الشیخ به نام «هذه مفاهیمنا»است.
پس از مدتی محمد بن علوی المالکی از سوى علماى جامد وهّابى طرد و تکفیر شده و بعد از انتشار کتابهایش، وهابیان او را محاکمه و محکوم به اعدام نمودند. وی مدّتها در محاصره و تحتنظر بود و چاپ و انتشار کتاب وى ممنوع گردید، ولى این امر، مانع انتشار کتب ایشان نشده و در کشورهاى گوناگون از جمله مصر، سوریه، امارات، پاکستان، مغرب و ... مکرر به چاپ رسید.
محمد بن علوی المالکی در یکی از کتابهایش مینویسد: «ما به کسانی مبتلا شدهایم که در توزیع کفر و شرک و صادر کردن احکام با القاب و اوصاف غیرصحیح تخصص دارند، اوصافی که لایق مسلمان شهادت دهنده به توحید و نبوت پیامبر اسلام نیست، مثل اینکه برخی از آنان به افرادی که مخالف خود در رأی و مذهب میباشند، عنوان «تحریف کننده»، «دجال»، «شعبده باز»، «بدعتگذار» و در آخر «مشرک» و «کافر» را اطلاق میکنند. اینگونه از برخی سفیهان میشنویم که بهصورت گسترده امثال این دشنامها و فحشها و الفاظ قبیح را بهکار میبرند، الفاظی که تنها از افراد کوچه و بازار صادر میشود، کسانیکه اسلوب دعوت و طریقه ادب در مباحثه را به خوبی نمیدانند.»[3]
نتیجه: چرا وهابیت حتی مبلغان مسجدالحرام را طرد و تکفیر میکنند، چون مطابق قول شيخ احمد زينى دحلان، عالم و نويسنده معروف، اینگونه عمل میکنند که در كتاب ایشان آمده است: «وهّابىها هيچ كس را موحّد نمىدانند، مگر كسىكه از تمام گفتههاى آنها پيروى كند»[4] و سرانجام در دادگاه چندین ساعت از مطالب خود دفاع کرد و گفت اینها اجتهاد من است و در نتیجه تبرئه شد.
پینوشت:
[1]. ازجمله مؤلفات او مانند: شفاءالفؤاد بزیارة خیرالعباد، شرف الامة المحمدیه، الزیارة النبویه فی ضوء الکتاب والسنة، محمد صلی الله علیه وآله وسلم الانسان الکامل، منهج السلف فی فهم النصوص بین النظریه والتطبیق و غیره
[2]. وهابیت بر سر دو راهی، حضرت ایتالله مکارم شیرازی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب (علیه السلام)، 1385ش، ص 125
[3]. وهابیت بازنگری از درون، سید محمد بن علوی مالکی حسنی، مترجم انسیه خزعلی،نشر مشعر، ص13
[4]. دعوى المناوئين، احمد زینی دحلان، ص 166
افزودن نظر جدید