نقش مفهوم جاهلیت در گروه «الجهاد» و «افغان العرب»

  • 1394/11/18 - 11:28
گروه الجهاد و افغان العرب با شعار مبارزه با جاهلیت پا به عرصه ظهور گذاشتند و این دو گروه با اعمال خشونت‌بار خود، لطمات جبران‌ناپذیری به جهان اسلام وارد نمودند. به نظر رهبران این دو گروه، احکامی که در جوامع جاهلی اجرا می‌شود همه برخلاف احکام الهی است لذا باید برای مقابله و جلوگیری از آن دست به مبارزه مسلحانه زد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه الجهاد به رهبری محمد عبدالسلام فرج و گروه افغان العرب با رهبری عبدالله عزام که با شعار مبارزه با جاهلیت پا به عرصه ظهور گذاشتند و با اعمال خشونت بار خود لطمات جبران ناپذیری به جهان اسلام وارد نمودند، در ذیل به تاریخچه مختصری از این دو گروه و به سوء استفاده آن‌ها از واژه جاهلیت اشاره می‌شود.

الف) گروه الجهاد به رهبری محمد عبدالسلام فرج[1]
این گروه در دهه هفتاد پا به عرصه وجود گذاشت و با کمترین افراد شروع به کارکرد. رشد این گروه زمانی بود که در مدارس و دانشگاه‌ها مطرح شد تشکیلات منسجم از ویژگی‌های آن بود. ازجمله افراد شاخص در این گروه محمد عبدالسلام فرج صاحب کتاب الفریضه الغائبه است. می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین مانیفست‌های این گروه آثار ابن تیمیه و سید قطب را نام برد.[2]
بنا به گفته عبدالسلام فرج پس از سال ۱۹۲۴ م که خلافت اسلامی از بین رفت، جامعه دوباره به جاهلیت بازگشت او علت این بازگشت را از بین رفتن احکام اسلام و جایگزین شدن احکام غیر اسلامی اعلام می‌دارد. درنتیجه این تغییر، جامعه کنونی مسلمین تبدیل به دار الکفر گردیده است، او در ادامه حاکمان سرزمین‌های اسلامی را به دلیل حکم به جاهلی نمودن، محکوم‌به ارتداد و کفر می‌نماید.[3] متهم کردن جامعه به جاهلیت باعث ترور انور سادات رئیس‌جمهور مصر و ۹ عملیات خشونت‌بار دیگر در جهت مبارزه با حکومت جاهلی آن زمان شد.[4]

ب) گروه افغان العرب با رهبری عبدالله عزام[5]
عبدالله عزام به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین رهبران سلفیه جهادی در دوره دوم به مسئله جاهلیت و فرورفتن جامعه در گرداب مشکلات اشاره می‌کند و به‌عنوان نمونه بارز به جوامع غربی می‌پردازد.[6] او به سخنانی از دانشمندان غربی و آمریکایی که اعتراف به سقوط جامعه خود و دوری از مسائل انسانی دارند اشاره می‌کند.[7] به نظر او جامعه کنونی غوطه‌ور در ضلالت و جاهلیت است.[8]
ازنظر او راه‌حل برون‌رفت از این مشکل، چیزی جز اسلام و جاری کردن برنامه‌های اسلام نیست. نباید از تأثر افکار عبدالله از افکار و اندیشه‌های سید قطب به‌عنوان پدر معنوی سلفیه جهادی غافل شد خصوصاً وقتی دیده می‌شود که عزام در راستای تحلیل و تبیین اندیشه‌های سید کتاب می‌نویسد.[9]
در نظر او حکمی که به‌واسطه بشر وضع می‌شود مصداق حکم جاهلیت و تحت آیه «افحکم الجاهلیه یبغون» قرار می‌گیرد.[10] و هرکسی که چنین حکمی کند کافر است و از دایره اسلام خارج است.[11] او همچنین در تعریفی جوامع جاهلی را جوامعی می‌داند که حکم غیر خدا در آن اجرا شود. گردن نهادن به احکام قومیت همچون قوم ایرانی و کردی (که مصداق جاهلیت است)، شخص را در زمره کفار قرار می‌دهد و درنتیجه آن تمام احکام یک کافر بر روی آن شخص پیاده می‌شود.[12] به عقیده او باید حکومت اسلامی را بر روی زمین برقرار کرد تا در زیر سایه آن با جامعه جاهلی مبارزه کرد.[13]

به‌طورکلی می‌توان چنین گفت که به نظر رهبران این دو گروه، احکامی که در جوامع جاهلی اجرا می‌شود همه برخلاف احکام الهی است زیرا آن جامعه یا به‌طور کامل در کفر و جاهلیت فرورفته مانند جوامع غربی و یهودی و مسیحی که باید گفت این جامعه ممحض در جاهلیت است یا فقط پوسته‌ای اسلامی دارد و خبری از اجرای احکام اسلامی در آن نیست که درنتیجه باز آن جامعه، جامعه جاهلی است؛ یعنی به‌جای اجرای فرمان‌های اسلام دست به دامن احکام جاهلی و غیر اسلامی شدند؛ زیرا نمی‌تواند بعضی از احکام اسلامی و بعضی دیگر جاهلی باشد. در اندیشه رهبران این گروه‌ها جامعه جاهلی قابل‌جمع شدن با احکام اسلامی نیست. در جامعه جاهلی قانون‌گذار بشر برای بشر هست که قوانین با دست خود به وجود آورده و آن را جایگزین احکام الهی کرده است. تشریع و تحلیل محرمات، تبعیت از حاکم جور، قانون‌گذاری به شیوه غربی‌ها، بدحجابی و بی‌حجابی در جوامع همه از احکام جاهلی است که بایستی با آن مبارزه شود.[14]

نکته پایانی اینکه بیشتر تمرکز رهبران این گروه‌ها، سران حکومت‌های اسلامی بوده است و به فکر براندازی سران حکومت‌های اسلامی بودند. هرچند در پاره‌ای از موارد پا را فراتر گذاشته و به حکومت‌های غربی  و آمریکا نیز به‌عنوان مصداق جاهلیت اشاره نمودند.

پی‌نوشت:
[1]. برای آشنایی با  محمد عبدالسلام فرج رجوع شود به کتاب النبی المسلح (2): الثائرون، احمد، رفعت، عربستان، ریاض الرئیس، چاپ اول، 1991 م ، 81-82. به نقل از مقاله عدالت نژاد سعید، سلفیان تکفیری چه کسانی هستند و چه عقائدی دارند؟. )
[2]. الجهنی، مانع بن حماد، الموسوعه المیسره فی الادیان و المذاهب و الاحزاب المعاصره، ریاض، دار الندوه، 1420ق، ج 2، ص 348-354.
[3]. فرج، محمد عبدالسلام، الجهاد الفریضه الغائبه، بی‌جا، بی‌تا، ص 4-6.
[4]. رفعت، سید احمد، النبی المسلح (2): الثائرون، عربستان، ریاض الرئیس، چاپ اول، 1991 م ، 81-82.
[5]. برای آشنایی با عبدالله عزام رجوع شود به السيرة الذاتية للشيخ عبد الله عزام. بی جا، بی تا.
[6]. عزام، عبدالله، الاسلام و المستقبل البشریه (اسلام و آینده بشریت)، مترجم: محمدابراهیم کیانی،  بی‌جا، بی‌تا، دانلود از سایت العقیده، ص 7.
[7]. همان، ص 13-19.
[8]. همان، ص 4.
[9]. عزام، عبدالله، عملاق الفكر الإسلامي (الشهيد سيد قطب) بی‌جا، بی‌تا ، بدون صفحه.
[10]. عزام، عبدالله، العقيدة وأثرها في بناء الجيل، بی‌جا، بی‌تا، ص 82.
[11]. همان، ص 97.
[12]. همان، ص 46.
[13]. عبد الله عزام، الأسئلة والأجوبة الجهادية، بی‌جا، بی‌تا، ص 15.
[14]. مودودی، ابولاعلی، اسلام و جاهلیت، ترجمه: عبیدالله اسد، بی‌جا، بی‌تا. ص 7-30؛ مودودی، ابولاعلی، تئوری اخلاق اسلامی، دانلود کتاب از سایت،  ص 7-11؛ مودودی، ابولاعلی، حجاب، ترجمه
نعمت الله شهرستانی، تهران، ناشر نشر احسان، چاپ سوم، 1389 ش، صص 121 و 123 و 183. سید قطب، معالم فی الطریق (نشانه های راه)، ترجمه محمود محمودی، تهران، نشر احسان، چاپ دوم، 1390 ش، ص 55-67 و 201-221؛ و امیر خانی، علی، ابولاعلی مودودی و جریان نوسلفی، مجله معرفت کلامی، قم، سال اول شماره سوم، پاییز 1389ش، ص 147.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.