عزاداری امام حسین افتخار شیعیان

  • 1394/05/18 - 09:59
ابن‌تیمیه حرّانی چون به عزاداری برای امام حسین (علیه السّلام) می‌رسد -پناه می‌بریم به خدا- آن را عملی احمقانه دانسته و می‌گوید: «از حماقت‌های شیعیان است که هر ساله برای کسی که سال‌ها پیش کشته شده ماتم گرفته و نوحه‌سرایی می‌کنند.» همچنین ابن‌تیمیه در جای دیگر از کتاب بدعت‌آمیز اموی خود می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن حسین...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن‌تیمیه حرّانی چون به عزاداری برای امام حسین (علیه السّلام) می‌رسد -پناه می‌بریم به خدا- آن را عملی احمقانه دانسته و می‌گوید: «از حماقت‌های شیعیان است که هر ساله برای کسی که سال‌ها پیش کشته شده ماتم گرفته و نوحه‌سرایی می‌کنند.»[1] همچنین ابن‌تیمیه در جای دیگر از کتاب بدعت‌آمیز اموی خود می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده: بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحه‌سرایی برای حسین (علیه السّلام) در روز عاشوراء... و بدعت شادی و خوشحالی که اهل‌سنت در این روز دارند.»[2] کاش ابن‌تیمیه دست‌کم به اندازه دانشمندان و غیر مسلمان، جایگاه امام حسین (علیه السّلام) و نقش او در دین اسلام را شناخته بود؛ به عنوان نمونه آنتوان بارای مسیحی درباره امام حسین (علیه‌السّلام) می‌گوید: «اگر امام حسین (علیه السّلام) از ما مسیحیان بود، بر هر کوی و برزنی، پرچمی برافراشته و همان‌جا منبری گذارده و بر فراز آن با نام حسین (علیه السّلام) مردم را به دین مسیح دعوت می‌کردیم.»[3]
تکفیر و دشمنی سرسخت ابن‌تیمیه با شیعیان؛ یکی از ویژگی‌های وهابیت به سرکردگی ابن‌تیمیه حرّانی، دشمنی سرسخت و کینه‌توزانه آنها نسبت به شیعیان است که امروز در فتاوای تکفیری مفتیان اعظم عربستان سعودی و رفتارهای پیروان آنها در انفجارها و عملیات‌های انتحاری علیه شیعیان، بروز و ظهور یافته که ریشه آن را می‌توان در کتاب‌های او خصوصاً «منهاج السنة النبویة» یافت. ابن‌تیمیه که ادبیات گفتاری وی بهترین گواه بر منطق و بینش غیر اسلامی و غیر انسانی اوست در جای جای کتاب‌های خود کلماتی را نثار شیعیان کرده که خود، شایسته آنهاست. او علاوه بر آن که با تهمت‌هایش از بغض و دشمنی خود نسبت به شیعیان که دوست‌داران اهل بیت (علیهم السّلام) می‌باشند پرده برداشته، صفحه‌ی دیگری از دشمنی و کینه‌توزی‌هایش نسبت به اهل بیت (علیهم السّلام) را به نمایش گذارده تا به شکل دیگری ناصبی بودن خود را ثابت کند، چرا که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «ناصبی و دشمن ما اهل بیت کسی نیست که آشکارا با ما دشمنی ورزیده باشد، بلکه ناصبی کسی است که نسبت به شما شیعیان دشمنی می‌ورزد درحالی‌که می‌داند شما ما را دوست دارید و از دشمنانمان بیزاری می‌جویید... .»[4] به قدری اتهامات و توهین‌های ابن‌تیمیه درباره شیعیان زشت و اهانت‌آمیز است که بنا بر منطق قرآن کریم بهترین پاسخ به همچو او خاموشی است؛ دقیقاً به همین رو، مرحوم علامه حلّی که کتاب ابن‌تیمیه در پاسخ به کتاب عالمانه اوست، پس از دیدن اهانت‌های ابن‌تیمیه در کتاب «منهاج السنة» هنگامی که از او خواستند تا پاسخی به یاوه‌گویی‌های وی دهد، از این کار خودداری کرد و بهترین پاسخ به یاوه‌سرایی‌ها، هتّاکی‌ها و جسارت‌های او را خاموشی و سکوت دانست. [5] با این مقدمه اکنون به پاره‌ای از سخنان زشت و سراسر توهین ابن‌تیمیه درباره شیعیان می‌پردازیم.
شیعیان، دشمنان سنت نبوی؛ ... در میان اهل‌سنت این سخن شهرت یافته که شیعه یعنی اهل بدعت و کلمه «شیعه» ضدّ کلمه «سنّی» است؛ چرا که شیعه همچون سایر هواپرستان باسنت رسول خدا و احکام شریعت او دشمنی می‌ورزند. وی در جای دیگر از کتابش می‌گوید: «از آنجا که روافض (شیعیان)، دورترین انسان‌ها از سنّت نبوی هستند، به همین رو اینان بزرگ‌ترین تفرقه‌افکنان در اسلام هستند.»[6]
شیعیان، همدست کفّار؛ جهمیه و روافض (شیعیان) از خوارج برترند؛ چرا که خوارج با مسلمانان می‌جنگیدند ولی مدعی بودند که با کافران می‌جنگند؛ شیعیان نیز ادعا دارند با کافران می‌جنگند، ولی حقیقت این است که شیعیان در کشتن مسلمان با کافران همدست گشته و ذلیلانه در خدمت به آنها می‌کوشند. [7] شیعیان، با اصلی یهودی، ولی به ظاهر مسلمان؛ اصل مذهب روافض (شیعیان) و پایه‌گذار آن، شخصی یهودی بود که به ظاهر اسلام آورد و با دسیسه‌های خود، ناآگاهان را به دام افکند و ایمان آنها را از بین برد. به همین رو، می‌توان گفت: مذهب شیعه از بزرگ‌ترین دروازه‌های کفر و نفاق است. [8] شیعیان کفارند، ولی خوارج مسلمانند؛ در میان خوارج افراد کافر و غلو کننده وجود نداشت ولی روافض (شیعیان) و غلوکنندگان که جز خداوند آنها را نمی‌شناسد، کسانی هستند که پایه‌گذار مذهبشان «عبدالله بن سبأ یهودی» است که همچون «بولس یهودی» که سعی در فاسد ساختن دین مسیحیت داشت او نیز برای ضربه به پیکره اسلام، در ظاهر، اسلام آورد و در باطن کفر خویش را پنهان داشت تا بتواند اسلام را فاسد سازد. [9]

پی‌نوشت:

[1]. منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه، مؤسسه قرطبة، مصر، ج 1، ص 52.
[2]. منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه، مؤسسه قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[3]. الحسین فی الفکر المسیحی، انطوان بار، دار العلوم الکویت، ص 87.
[4]. ثواب الأعمال، شیخ صدوق، منشورات الشریف الرضی، قم، ص 2071.
[5]. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 2، ص 317.
[6]. کتب و رسائل و فتاوی ابن‌تیمیه، ابن‌تیمیه، مکتبة ابن‌تیمیه، ج 4، ص 52.
[7]. درء تعارض العقل و النقل، ابن‌تیمیه، بیروت، ج 7، ص 138.
[8]. کتب و رسائل و فتاوی ابن‌تیمیه، ابن‌تیمیه، مکتبة ابن‌تیمیه، ج 4، ص 428.
[9]. کتب و رسائل و فتاوی ابن‌تیمیه، ابن‌تیمیه، مکتبة ابن‌تیمیه، ج 28، ص 482.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.