صحت حدیث قرطاس (دوات و قلم)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین لحظات حیات شریف خود و در بستر شهادت، درخواست قلم و دوات نموده تا وصیتی بنویسد که از گمراهی امّت پیشگیری نماید، امّا گروهی از صحابه به سرکردگی عمر بن خطّاب مانع از این اقدام حضرت گردیده و با اهانتی زشت، آن حضرت را متهم به هذیانگویی نمودند که تفصیل بیشتر آن را در ادامه میخوانیم: در این که پیامبر قصد نوشتن چه وصیتی داشت تا از گروهی امّت جلوگیری کند، متون صریحی در دست است؛ از جمله نووی در شرح روایت مسلم گوید: «علما این که پیامبر چه میخواست بنویسد، دچار اختلاف شدهاند، برخی گفتهاند: آن حضرت میخواست جانشین پس از خود را معیّن و به اسم او تصریح کند تا پس از وی نزاع و فتنه برپا نشود.»[1] ابن حجر عسقلانی مینویسد: «در این که پیامبر چه میخواست بنویسد، نظرات گوناگونی وجود دارد. برخی گفتهاند: نوشتهای بود که بیانگر احکام باشد و اختلاف را از بین ببرد، برخی دیگر گفتهاند: حضرت قصد داشت اسامی جانشینان پس از خویش را بنویسد تا میان آنها اختلاف نشود.»[2] بدر الدین عینی در شرح کتاب بخاری مینویسد: «علما در این که پیامبر چه میخواست بنویسد، دچار اختلاف شدهاند، خطّابی گفته: دو احتمال وجود دارد: اینکه پیامبر میخواست بر امامت پس از خود تصریح کند تا از فتنههای بزرگی همچون جنگهای جمل و صفین جلوگیری شود. و یا میخواست مهمترین احکام را بنویسد تا بر آنها میان جامعه اسلامی اتفاق نظر وجود داشته باشد...»[3] طبیعی است احتمال دوّم با آیه سوّم سوره مائده مبنی بر کامل شدن دین در احکام، منتفی میگردد و در نتیجه فقط احتمال نخست، یعنی موضوع تعیین خلیفه پس از خود باقی میماند.
امّا عمر بن خطّاب که در آنجا حاضر بود با این بهانه که بیماری بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) غلبه کرده و هذیان میگوید از این اقدام جلوگیری کرد و موجبات گمراهی ابدی امّت اسلام را فراهم نمود؛ ابن حجر عسقلانی در شرح جمله عمر بن خطاب که در آن نسبت هذیانگویی به پیامبر (صلی الله علیه و آله سلم) داده و در کتاب بخاری و مسلم روایت شده، میگوید: «هذیانگویی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امکان ندارد؛ چرا که سخنان آن حضرت، چه در حال بیماری چه در حال سلامت، برای ما حجّت است.»[4] دیگر شارحان کتاب بخاری همچون عینی نیز جملاتی شبیه سخن ابن حجر آوردهاند.
پاسخ دیگر بر نسبت ناروای عمر بن خطّاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ماجرای عبد الله، فرزند عمرو عاص است که همه سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که شامل شوخی و ناراحتیهای حضرت میشد را مینوشت و به همینرو مورد نهی برخی از صحابه قرار گرفت؛ به لذا از کار خود دست کشید تا این که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با جملهای هم او را نسبت به تکلیف خود آگاه ساخت و نیز سخنش پاسخی صریح به نسبتهای ناروا به آن حضرت گردید: «عبدالله بن عمرو عاص گوید: من برای این که هر آنچه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میشنوم را حفظ کرده تا از بین نرود، همه چیز را مینوشتم، اما برخی از قریش مرا از این کار نهی کردند و گفتند: پیامبر نیز بشری است همچون ما که در غضب و خشنودی سخنانی میگوید؛ از آن پس به خاطر این سخن قریش دست از نوشتن کشیدم تا این که موضوع را به اطلاع حضرت رساندم، حضرت فرمود: هر آنچه میشنوی را بنویس! سوگند به خدایی که جانم در دست اوست هر آنچه از من میشنوی حق است.»[5] حاکم نیشابوری، ذهبی و البانی این روایت را صحیح دانستهاند.
احمد بن حنبل در مسندش روایتی نقل کرده که از جهت متن و دلالت از روایات بالا قویتر و صریحتر است: «ابوهریره گوید: پیامبر فرمود: من به جز حق، سخنی نمیگویم. برخی از اصحاب گفتند: ما میبینیم که شما با ما شوخی میکنید. حضرت فرمودند: من سخنی جز حق نمیگویم.»[6] با توجه به آنچه در بالا گفته شد تمام سخنان آن حضرت حتی شوخیهای وی برگرفته از حکمت و حقیقت میباشد. ولی از سوی دیگر بر اساس حدیث قرطاس ـ که نام دیگر حدیث قلم و دوات میباشد ـ در آن شاهد تهمت هذیانگویی برخی صحابهای هستیم که ادّعای خلافت و جانشینی پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشتند.
پینوشت:
[1]. شرح النووی علی صحیح مسلم، نووی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 11، ص 90.
[2]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، بیروت، ج 1، ص 209.
[3]. عمدة القاری، بدر الدین عینی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 171.
[4]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، بیروت، ج 8، ص 133.
[5]. سنن أبی داود، سجستانی، دارالفکر، بیروت، ج 3، ص 318.
[6]. مسند الإمام أحمد بن حنبل، احمد بن حنبل شیبانی، مؤسسه قرطبه، مصر، ج 2، ص 340.
دیدگاهها
ایرانی
1394/06/10 - 00:01
لینک ثابت
تشيع پس از آنکه از همه جا
tahamohsen
1394/10/15 - 13:44
لینک ثابت
پاسخ اجمالی:
محمد مسعود دهدار
1400/08/02 - 01:47
لینک ثابت
خداوند جل و اعلا بر کرسی حق
افزودن نظر جدید