معاد، باوری فطری
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ معاد در لغت به معنى «بازگشت» است و در اصطلاح متكلّمان، بازگشت انسان پس از مرگ و حيات یافتن دوباره او است كه انسان بار دیگر زنده خواهد شد و در روز حساب به حساب و اعمال او رسيدگى خواهند كرد و نيكوكاران به ثواب و نِعم جاودانى و بدكاران به كيفر و عذاب خود مىرسند. معاد گاهى به معنى «زمان عود» استعمال مىشود؛ يعنى زمانى كه ارواح به اجسام خود بازگشت میکنند و گاهى به معنى «مكان عود» به کار میرود؛ و گاهى به معنی «نفس بازگشت» است. در اين مقام به معنی سوم است و آن وجود و هستى، مرتبه دوم است براى اجسام، و بازگشت ايشان است بعد از مردن و متفرق گرديدن بدنهاى ايشان.[1]
معاد، باوری است که ادیان توحیدی بر اساس وحی بدان معتقدند. بر این اساس، روز واپسین یا معاد، روزی است که از انسانها درباره نیک و زشت اعمال خود پرسش میکنند و پاداش و جزا میدهند.
فرهنگ ادیان جهان در توضیح واژه معادشناسی و آخرتشناسی مینویسد: «آموزه واپسین چیزها (به یونانی تا اسخاتا ta eschata) خواه شخصی و خواه کیهانی. معتقدات معادشناختی توصیف کننده چیزی هستند که سرانجام یا به صورت بازگشتن به حالت مطلوبِ اولیه روی خواهد داد یا بر حسب عمل خلّاق تازهای از جانب خدا. در هر یک از این دو صورت، خدا از آرمان درستکاری حمایت خواهد کرد و یا سلطنت و ملکوت خود را برقرار خواهد ساخت».[2]
تعریفی که در این کتاب بدان اشاره شده، مبتنی بر سنّت مسیحی-یهودی است. البته در اسلام نیز تقریباً همینگونه با معاد روبهرو هستیم. این بحث در کلام اسلام، ذیل مباحث فرجامشناسی طرح میشود. در فرجامشناسی ابتدا دربارۀ فرجام فردیِ افراد بحث شده، به معادشناسی میپردازند. سپس فرجام اجتماعی را مطالعه میکنند و به موعودشناسی میرسند. بههر روی باور به معاد، همان باور به روز واپسین یا رستاخیز است که تمام روحها به سوی پروردگارشان بازمیگردند و از آنان حسابرسی میشود.
نیروانا
نیروانا به آن دلیل که در بسیاری از دینوارهها غایت تلقی میشود، اهمیت دارد. در باور آنان، رسیدن به نیروانا خلاصی از تناسخ و پایان رنج هر انسانی است. نیروانا پیشتر از بودیسم به یادگار مانده است. در بودیسم پس از گذر از مراحل هشتگانه شریف، انسان به نیروانا یا نیروانه دست مییابد: «طی کردن این هشت گام، جهل و آرزو را از میان میبرد، ذهن را روشن میسازد و آرامش و تعادل و قرار میآورد و در نتیجه آن، رنج و پریشانی به پایان میرسد و گردونه زمان برای تولّد دوباره از چرخش باز میایستد. نیل به این مرتبت و رسیدن به این کمال را «نیروانا »(nirvana) میگویند».[3]
در بیان دیگری «نیروانا؛ توصیف حالت آن انسانی است که آتش همۀ شهوات را در خود خاموش کرده و در نتیجه از رنج و پریشانی خلاصی یافته است».[4] فرهنگ جامع ادیان نیروانه را این گونه تعریف کرده است: «نیروانه در آیین بودا و سایر دینهایی که خاستگاه هندی دارند، بالاترین خوشدلی ممکن است». در فرهنگ انگلیسی آکسفورد آمده است که «در الهیات بودایی، خاموشی وجود فردی و جذبشدن در روح متعال است». که این تعریف، هم گمراهکننده است و هم غلط. آیین بودا «روح متعال» نمیشناسد... در اصل به معنی ندمیدن و خاموش شدن بود، مثل فرو نشاندن یا خاموش شدن سه آتش آز، کینه و فریب. نیروانه از نظر روانی حالتی از آزادی درونی بزرگ و خودانگیختگی است که دل در آن به آرامش برتر و صفا و پایندگی میرسد. این یافتِ قدّیسان بودایی و مقصد پیروان آنها است. کتابهای کهن بودایی دانسته و سنجیده از حل مسائل مربوط به پایگاه هستیشناختیِ نیروانه یا وضعِ پس از مرگِ قدّیسان، خودداری میکنند.[5]
به هر روی نیروانه یا نیروانا حالتی است که دینوارههایی مثل بودا و شبه بودا آنرا به عنوان غایت تعریف کردهاند و با آن، سعی در پر کردن خلأ معادباوری دارند.[6]
پینوشت:
[1]. فرهنگ علم كلام، خاتمى، احمد، تهران، نشر صبا، 1370، ج 1، ص 204.
[2]. فرهنگ ادیان جهان، هینلز، جان راسل، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 595.
[3]. معرفی مکتبهای فلسفی هند،چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 130.
[4]. معرفی مکتبهای فلسفی هند،چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، 277.
[5]. فرهنگ ادیان جهان، هینلز، جان راسل، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 651.
[6]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 25.
افزودن نظر جدید