دشمنان حضرت علی (ع) در دنیا و آخرت ذلیلند...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از فقرات خطبه غدیریه که به سندهای متعدد و صحیح توسط اهل سنت نقل شده است عبارت «اللهم و انصر من نصره و اخذل من خذله.[1] خداوندا هر که علی را یاری نموده است یاری کن و هرکه او را خوار نموده است خوار و ذلیل نما.» است. امّا وهابیت به سرکردگی ابن تیمیه شبهات کوتهفکرانهای برای انکار این فقره از حدیث مطرح نمودهاند. یکی از این شبهات این است که افراد زیادی در صفّین با علی (علیه السلام) جنگیدند ولی خداوند آنها را خوار نکرد! بلکه اصحاب معاویه و بنیامیة بسیاری از سرزمینهای کفار را فتح نمودند و خداوند نیز یاریشان نمود![2]
آنان در واقع با این شبهه، آیات قرآن که نصرت الهی را برای انبیاء و اولیاء تضمین نموده است، را زیر سؤال بردهاند. خداوند میفرماید: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ [غافر/51] در حقيقت، ما فرستادگان خود و كسانى را كه گرويده اند، در زندگى دنيا و روزى كه گواهان برپاى مىايستند قطعاً يارى مىكنيم.» همچنین فرموده است: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ [مجادلة/21] خدا مقرّر كرده است كه حتماً من و فرستادگانم چيره خواهيم گرديد. آرى، خدا نيرومند شكستناپذير است.» این در حالیست که تاریخ بیانگر مظلومیتها و مغلوب شدن و حتی شهید شدن انبیاء به فجیعترین صورتهاست. پس معنای واقعی نصرت الهی با زور شمشیر بر دیگران غالب شدن و غارت جان و مال و ناموس دیگران نیست (آنچنانکه بنیامیه انجام دادند)، که اگر چنین باشد باید همه غارتگران و آدمکشان تاریخ را مورد نصرت الهی دانست! بلکه معنای نصرت الهی این است که انبیاء و اولیاء و مؤمنان حقیقی در دنیا بهواسطه جان و مال و ناموسی که در راه خداوند فدا میکنند، احیاگران دین و توحیدند و این ندای توحید تا ابد زنده و یاری شده توسط خداوند است. آنان در دنیا یاری میشوند، برای رسیدن به این هدف چرا که مؤمنان برای دنیایشان هدف نهایی جز این نداشتهاند. و در آخرت هم یاری شده توسط خداوندند چرا که رضوان و جنّت در انتظار آنان است و عذاب خالد در انتظار دشمنانشان.
و بر اساس این موازین الهی است که خداوند قابیل را که به ظاهر بر هابیل فائق آمده و او را کشته است، خوار و خسرانزده میخواند: «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرين [مائدة/30] پس نفسِ[امّاره]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد، و وى را كشت و از زيانكاران شد.» بنابراین امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز از آنجاکه به فرمان الهی مأمور به قتال با اصحاب جمل و معاویه و خوارج بود، چنانکه خود فرموده است: «عهد إلي رسول الله (صّلى الله عليه و آله) في قتال الناكثين والقاسطين والمارقين.[3] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من برای جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین، وصیت نمود.»، یاری شده توسط خداوند بوده است ولو بظاهر دچار شکست شده باشد. و معاویه و بنی امیه بر طبق موازین الهی در دنیا و آخرت ذلیل و خوار شدهاند ولو به ظاهر غلبه یافته باشند. و به همین دلیل است که بعد از گذشت قرنها، هنوز هم در تاریخ بنی امیّه، رفتارهای ننگینشان نقل میشود و شخصیتشان در نزد اهل تحقیق، خوار و ذلیل شده است. و از آنطرف، علی (علیه السلام) و یارانش گرچه جان در راه حق دادند ولی تا قیامت از آنان به بزرگی یاد میگردد و براستی چه نصرتی بالاتر از این؟!
پینوشت:
[1]. البزار، مسند البزار: ج ٣، ص ٣٥، بيروت: مؤسسة علوم القرآن، مكتبة العلوم والحكم. الهيثمي، مجمع الزوائد: ج ٩، ص ١٠٤، بیروت: دار الكتب العلمية. أحمد بن حنبل، مسند أحمد: ج ٢، ص ١٨، ح ٩٥١، شرحه وصنع فهارسه: أحمد محمد شاكر، القاهرة: دار الحديث. الحاكم النيسابوري، المستدرك: ج ٣، ص ١٢٩، بيروت: دار المعرفة. النسائي، خصائص أمير المؤمنين علي بن أبي طالب، ص103، طهران: مكتبة نينوى.
[2]. القفاري، ُاصول مذهب الشيعة: ج ٢، ص ٨٤٠، الجيزة: دار الرضا.
[3]. هیثمی این حدیث را از بزار و طبراني در الأوسط نقل نموده و سندش را معتبر دانسته است. رج هیثمی، مجمع الزوائد: ج ٧، ص ٢٣٨، بيروت: دار الكتب العلمية.
افزودن نظر جدید