آیا شهادت به ولایت در اذان، بدعت است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در یکی از حملههای خود علیه شیعه روی موضوع اذان، خصوصا روی شهادت ثالثه یعنی «أشهد أنّ علیا ولی الله» تاکید و با جوسازی و مغلطه به کلام برخی علمای شیعه استناد کرده و شیعه را بدعتگذار، مخالف سنّت و غلو کننده خوانده و با جملاتی تند و زننده همچون این جمله که شیعیان دست کم روزانه سه بار دروغ گفته و اذانی میگویند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان آنها نگفته است.
- پاسخ آیت الله العظمی گلپایگانی در بازداشت عربستان؛ هنگامی که مرجع تقلید جهان شیعه مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی در سفر حج به مدینه و مسجدالنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) مشرّف میگردد، به هنگام اذان و اقامه نماز، جمله «أشهد أنّ علیا ولیّ الله» را بر زبان میآورد. برخی مخالفان از موضوع آگاه گردیده و موضوع را به مأموران مراقب، گزارش داده و آنها نیز مرحوم آیت الله گلپایگانی را بازداشت و نزد قاضی بردند. قاضی از ایشان پرسید آیا حقیقت دارد که شما در اذان و اقامه «علی ولی الله» گفتهای؟ وی از قاضی میپرسد: مگر شما علی (علیه السّلام) را «عدوّالله، دشمن خدا» میدانید؟ قاضی که از حاضر جوابی و پاسخ صریح و کوبنده وی درمانده میشود، میگوید: خیر من هم «علی (علیه السّلام)» را «ولیّ الله» میدانم. ایشان میفرماید: پس من هم سخن گزافی نگفتهام. قاضی برای اینکه مأموران را از پیگیری گزارش خود منصرف سازد رو به آنها کرده و از آنها میپرسد، مگر شما معتقد نیستید علی -کرّم الله وجهه- ولیّ خداست؟ آنها هم راهی جز تایید این مطلب نمیبینند. قاضی و مأموران نیز که بهانهای برای ادامه بازداشت و سختگیری بیشتر نمیبینند از پیگیری موضوع، منصرف شده و دست خالی باز میگردند. گر چه شیعیان در معنا و مفهوم واژه «ولیّ» اختلاف نظر دارند؛ شیعه آن را به معنای «جانشین و سرپرست» و اهلسنت آن را به معنای «دوست» میدانند.
- قرآن کریم و مضمون «علی ولی الله»؛ جمله «أشهد أنّ علیا ولیّ الله» در اذان و اقامه مضمون آیه 55 از سوره مبارکه مائده است که خداوند ولایت و سرپرستی مسلمانان را به امیرمؤمنان (علیه السّلام) سپرده و او را به این منصب گمارده و این معنا مورد تایید آیاتی همچون آیه مباهله، آیه تطهیر و آیه اطاعت و بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم است که در شأن آن حضرت نازل گردیده است. خداوند متعال در آیه 55 سوره مائده میفرماید: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَهُمْ رَکِعُونَ [مائده/55] سرپرست و ولی شما فقط و فقط خداست که شعار آن «أشهد أن لا اله الله» است؛ سپس رسول اوست که شعار آن «أشهد أنّ محمّدا رسول الله» و سپس همان که در رکوع نماز خود زکات پرداخت یعنی امیرمؤمنان (علیه السّلام) است که شعار آن «أشهد أنّ علیا ولی الله» است.»
- قرآن کریم و دستور به سه شهادت؛ همچنین مضمون آیه شریفه 33 از سوره مبارکه معارج است که خداوند سبحان میفرماید: «وَ الَّذينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ [معارج/33] و کسانی که شهادت خویش را به حق ادا میکنند» و همچنین این آیه از قرآن کریم که میفرماید: «وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ [طلاق/2] و برای خدا شهادت را به راستی ادا کنید» یکی از علمای حنفی که بعدها شیعه گردید در کتاب خود به نکته جالبی اشاره کرده است: «از برادران مسلمان خود میخواهم که اذان شیعیان و شهادت به ولایت امیرمؤمنان (علیه السّلام) را به تمسخر نگیرند؛ چرا که خداوند سبحان خطاب به کسانی که اذان و نماز را به تمسخر میگیرند چنین هشدار داده:«و چون بانگ نماز کنید آن را به مسخره و بازیچه گیرند.» برای اثبات این مطلب (صحّت ادّعای شیعیان در اذان) دلایل متعددی در قرآن کریم است از جمله آن که در قرآن کریم میفرماید: «و کسانی که شهادتهای خویش را به حق ادا میکنند» از آن جا که در این آیه فرموده «شهادتها» و نفرموده «شهادت» و آگاهان و اهلفن، به خوبی میدانند که جمع، زمانی محقق میگردد که حداقل به سه عدد برسد و این در اذان ممکن نیست، مگر به سه شهادت: شهادت به توحید؛ شهادت به رسالت شهادت به امامت.[1]
- وهابیت و عدم تحمل صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله سلم)؛ آری، کسانی نمیتوانند جمله «أشهد أنّ علیا ولیّ الله» در اذان را کنار «أشهد أن لا اله الا الله و أنّ محمّدا رسول الله» بر تابند که صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در اذان را نیز بر نمیتابند و تا گردن زدن مؤذّن پیش رفتهاند: احمد زینی دحلان، رئیس علما، شیخ خطبای شافعی و مفتی مکّه مکرّمه درباره مخالفت وهابیت با صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در اذان میگوید: «وهابیها از درود فرستادن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر روی منابر و پس از اذان، ممانعت میکردند، تا جایی که مرد صالح نابینایی را که اذان میگفت و پس از اذان به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات میفرستاد نزد محمد بن عبد الوهّاب آوردند. وی دستور داد مؤذن نابینا را به جرم درود بر پیامبر در اذان، بکشند. اگر بنا باشد این قبیل کارهای زشت وهّابیها را بنویسم، کاغذها سیاه و دفترها پر خواهد شد.»[2] همچنین وی مینویسد: «وهّابیها گناه زن فاحشه در فاحشهخانه را کمتر از کسی میداند که در مناره بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات میفرستد.»[3] به همین رو، امروز نیز میبینیم در هیچ یک از اذانهای مسجدالنبی و بیت الله الحرام اثری از صلوات و درود بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست. گذشته از وهابیت، آیا اهلسنت که صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از «أشهد أنّ محمّدا رسول الله» را جایز میدانند آیا صلوات را جزئی از اذان و بخشی از آن میدانند؟ یقینا پاسخ منفی است؛ ما نیز میگوییم شهادت ثالثه (أشهد أنّ علیا ولی الله) برای شیعیان همچون صلوات برای اهلسنت در اذان است؛ چنان که شیعیان قنوت در نماز را نیز جزء واجب آن نمیدانند، بلکه آن را شعار خاص شیعیان و مستحب میدانند.
پینوشت:
[1]. فلک النجاة فی الإمامة و الصلاة، علی محمد فتح الدین الحنفی، مؤسسه دار الاسلام، ص 295.
[2]. فتنة الوهابیة، احمد زینی دحلان، المکتبة الحقیقة، استانبول، ص 20.
[3]. فتنة الوهابیة، احمد زینی دحلان، المکتبة الحقیقة، استانبول، ص 20.
افزودن نظر جدید