غدیر فراموش شد که عزا به پا شد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غدیر فراموش شد که محرم به پا شد؛ محرم، عزای نادیده گرفتن غدیر است؛ چه کوتاه بود فاصلهی بالا رفتن دست امیرمؤمنان (علیه السّلام) در ظهر غدیر تا بالا رفتن سر حسین بن علی (علیه السّلام) در ظهر عاشورا. غدیر فراموش شد که نشست شوم سقیفه به پا شد و دشمنیهای یزیدیان، به محرم کشید و تارک تاریخ را شکافت و مسیر اسلام را منحرف ساخت. هارون در مشایعت موسی به «طور» جاودانه رفته بود که کربلا، کربلا شد و یزیدیان، آخرت را به دنیا فروختند، بی آن که حتی در عوض، دنیا بگیرند: «خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین [حج/11] هم دنیا را از دست دادهاند، هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است!» اما زمستان رفت و روسیاهی بر زغال ماند و حسین (علیه السّلام) در همیشگی تاریخ، جاودانه ماند و یزید در قعر جحیم، مایه عبرت چشمان عبرتبین گردید: «با آل علی هر که در افتاد ور افتاد.»
آوردهاند عالم نمایی وهّابی به عالم شیعی (گویا علّامه امینی) گفت: «سیدنا حسین رضی الله عنه با کشته شدنش به فوزی عظیم، نائل گردید و خدا او را در فردوس برین جای داد، اما شما شیعیان هنوز و پس از قرنها دست از گریه و عزا برنمیدارید و هر ساله با ایجاد سر و صدا، به دست گرفتن شیپورها و طبلها، سنجها و زنجیرها، علمها و کتلها و خلاصه هر آنچه بیشتر بتواند توجه دیگران را به خود جلب کند به کوچهها و خیابانها میریزید و بر سر و سینه خود میزنید! آیا واقعا این کار شما بیهوده و عبث نیست؟! و یا دستکم اگر اصرار به اقامهی عزا پس از این همه سال دارید چرا در خانه، مسجد، حسینیه و یا تکیههای خود نمینشینید و همانجا به سر و سینه خود نمیزنید؟! عالم شیعی گفت: «ما تجربه تلخی از شما داریم؛ در واقعهای بس مهم همچون واقعه «غدیر خم» با آن که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 120 هزار صحابی را در «غدیر خم» جمع کرد و ساعتی برایشان خطبه خواند و در آن امیرمؤمنان (علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کرد و آنچه تا قیامت برای امت اسلام لازم بود را گوشزد فرمود، ولی بسیاری از شما اصل داستان را منکر شده و گفتید چه غدیری؟! چه خلافتی؟! چه وصایتی؟! اصلا در غدیر هیچ اتفاقی نیافتاده و هیچ خبری نبوده و برخی از شما چون چاره ندیدید گفتید: بله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خم فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» این جمله هم به معنای دوستی و محبت علی (علیه السّلام) بود نه وصایت و خلافت و اساسا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نه در غدیر و نه در غیر غدیر جانشین و خلیفهای برای پس از خود برنگزیده است و این شد که پس از آن هزاران دروغ دیگر برای توجیه این دروغ خود گفتید». عالم شیعی افزود: «به یقین اگر در موضوع شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) و جنایات یزید و یزیدیان در کربلا هم کوتاه میآمدیم و همهساله با این شور و گداز به کوچهها و خیابانها نمیریختیم و با سر و صدا به نوحه و عزاداری نمیپرداختیم، در این واقعهی بزرگ تاریخی نیز میگفتید: «این حرفها کدام است؟! چه جنایتی؟! چه شهادتی؟! چه اسارتی؟! سیدنا حسین رضی الله عنه به همراه خانواده خود برای رفتن به پیک نیک و تفریح در حال گذر از سرزمینی به نام کربلا بوده که به بیماری سختی همچون «وبا» مبتلا گردیده و پس از تحمل چند روز بیماری سخت، در همان سرزمین جان به جان آفرین تسلیم کرده و از دنیا رفته است. خدایش رحمت کند! و سیدنا یزید رضی الله عنه هم که از این ماجرا بیخبر بود با شنیدن این خبر به شدّت، متأثّر و اندوهگین شد و پس از برگزاری مجلس ترحیم، خانوادهاش را با احترام به شهرها و منازلشان بازگرداند و ماجرا به خوبی و خوشی پایان یافت»!!! خیر، این جا دیگر نمیگذاریم همان تجربهی تلخ تکرار گردد، به همین رو، ما همه ساله در محرم و صفر خصوصا تاسوعا و عاشورای حسینی با شور و گداز هر چه تمامتر و با سوزناکترین نمایههای عزا و سوگواری به کوچهها و خیابانها میریزیم و به سر و سینه میزنیم تا علاوه بر پاداش معنوی، به دنیا اعلام کنیم در این روز، حادثهای بس بزرگ اتفاق افتاده و دیگر اجازه نخواهیم داد عاشورا تکرار گردد».
در همین راستا و در بزرگداشت هر چه با شکوهتر «عزاداری سیدالشهداء (علیه السّلام) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی نیز با تاکید بر همین موضوع به کسانی که عزاداری آرام و بدون سر و صدا دعوت کرده، هشدار داده و فرموده: «... سیدالشهداء (علیه السّلام) را این گریهها حفظ کرده است و مکتبش را این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده؛ این سینهزنیها و این دستهجات و عرض میکنم اینها حفظ کرده. اگر فقط مقدّسی بود و توی اتاق و توی خانه مینشست برای خودش و هی زیارت عاشورا میخواند و تسبیح میگرداند، نمانده بود چیزی؛ هیاهو میخواهد. هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد، تا پایش گریهکن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود. اینها اشتباه میکنند؛ بچهاند اینها!»[1]
آری عاشورا فریاد، شور و نوا، به کوچه و خیابان ریختن و هر چه با شکوهتر برگزار شدن، میخواهد تا با سرنوشتی همچون سرنوشت غدیر دچار نگردد و به دست فراموشی سپرده نشود؛ چرا که ظلمی بر آن حضرت رفت که دوست و دشمن بر آن اعتراف نمودند؛ سعدالدین تفتازانی از علمای بزرگ اهلسنت و مورد قبول وهّابیت میگوید: «و أمّا ما جری بعدهم من الظّلم علی أهل بیت النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فمن الظّهور بحیث لا مجال للإخفاء و من الشّناعة بحیث لا اشتباه علی الآراء إذ تکاد تشهد به الجماد و العجماء و یبکی له من فی الأرض و السّماء و تنهد منه الجبال و تنشق الصّخور و یبقی سوء عمله علی کرّ الشّهور و مرّ الدّهور فلعنة الله علی من باشر أو رضی أو سعی و لعذاب الآخرة أشدّ و أبقی[2] ظلم و ستمی که بر اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد، به اندازهای روشن و آشکار است که جای ابهام باقی نمیگذارد؛ جمادات و حیوانات بر آن مصیبت گواهی میدهند؛ اهل آسمان و زمین بر آن اشک میریزند، از شدّت آن کوهها متزلزل و صخرهها متلاشی میشود و لکّهی ننگ آن همواره بر تارک تاریخ باقی خواهد ماند. خداوند کسانی را که این اعمال را به وجود آورده و یا به آن خشنود و در مقدمات آن همکاری داشتهاند لعنت کند. به یقین عذاب آخرت شدیدتر است.»
پینوشت:
[1]. صحیفه نور، امام خمینی، مرکز نشر آثار امام خمینی، تهران، ج 8، ص 526
[2]. شرح المقاصد فی علم الکلام، تفتازانی، دار المعارف النعمانیة، پاکستان، ج 2، ص 307.
افزودن نظر جدید