آیا امام علی، دختر خود را به ازدواج قاتل همسرش درآورد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که وهابیت به ویژه در سالهای اخیر به صورت گسترده مطرح کردهاند، موضوع ازدواج خلیفه دوم اهلسنت با امّکلثوم دختر امیرمؤمنان (علیه السّلام) و فاطمه زهرا (علیها السّلام) است. اما پاسخ:
- وجود دختری از حضرت زهرا به نام امّکلثوم در هالهای از ابهام؛ عدهای از اندیشهوران و محققان شیعه، معتقدند امّکلثوم همان کنیه حضرت زینب (علیها السّلام) میباشد و اساساً امیرمؤمنان (علیه السّلام) از حضرت زهرا (علیها السّلام) به غیر از حضرت زینب (علیها السّلام) دختر دیگری نداشته و فرزندان آن حضرت از فاطمه زهرا (علیها السّلام) چهار نفر بیش نبودهاند: امام حسن (علیه السّلام)، امام حسین (علیه السّلام)، حضرت محسن (علیه السّلام)، حضرت زینب (علیها السّلام) و امّا کسانی که فرزند دیگری با کنیه امّکلثوم را اضافه نمودهاند، به روایاتی نظر داشتهاند که در آنها گاهی نام حضرت زینب و گاهی کنیه او یعنی امّکلثوم آمده؛ به همین سبب نام هر دو را آوردهاند؛ غافل از این که امّکلثوم کنیه زینب کبری است؛ چنانکه این مطلب در بسیاری از کتب انساب شیعه ذکر شده است.
شواهدی از علمای شیعه در تأیید این دیدگاه: رضیالدین حلّی از علمای بزرگ شیعه در قرن هشتم هجری درباره فرزندان امیرمؤمنان (علیه السّلام) مینویسد: «تعداد فرزندان علی (علیه السّلام) اعم از دختر و پسر، 27 فرزند است. حسن، حسین و زینب کبری که کنیه وی امّکلثوم و همگی از فرزندان دخت گرامی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودهاند».[1] مرحوم آیت الله مرعشی نیز در شرح احقاق الحق به نقل از فضل بن روزبهان از علمای قرن دهم هجری مینویسد: «حضرت امیرمؤمنان (علیه السّلام) به روایتی 17 فرزند و به روایتی 20 فرزند داشته؛ امّا فرزندانی که از حضرت فاطمه (علیها السّلام) داشته عبارتند از امام حسن (علیه السّلام) امام حسین (علیه السّلام) حضرت محسن (علیه السّلام) -که در طفولیت به شهادت رسیده- و دیگر حضرت امکلثوم است که این چهار فرزند از فاطمه (علیها السّلام) بودهاند».[2] در این متن میبینیم که امّکلثوم را همان حضرت زینب (علیها السّلام) به شمار آورده است.
باقر شریف القرشی، محقق گرانقدر معاصر و ساکن نجف در این باره میگوید: «صدیقه طاهره، دختری غیر از حضرت زینب (علیها السّلام) نداشته و همو کنیهاش امّکلثوم بوده است؛ چنانچه برخی از محققین نیز بر این عقیده هستند. به هر حال من بودن تردید عقیده دارم که صدیقه طاهره دختری به نام امّکلثوم نداشته است».
- اعتراف مهمترین شارح صحیح مسلم بر امّکلثوم دختر ابوبکر؛ برخی از علمای اهلسنّت نیز بر این نکته اعتراف نمودهاند که امّکلثومی که به عقد عمر بن خطّاب درآمده، دختر ابوبکر بوده نه دختر امیرمؤمنان (علیه السّلام). از جمله طرفداران این نظریه محیالدین نووی، مهمترین شارح صحیح مسلم است که در کتاب «تهذیب الاسماء» همین نظریه را مطرح و از آن دفاع کرده: «سخن در دو خواهر عایشه است... در اسماء الرجال در باب چهارم گذشت؛ این دو خواهر، اسماء دختر ابوبکر و امّکلثوم دختر ابوبکر هستند... و همین امّکلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است».[3] با توجه به این اعتراف، بسیاری از حقایق روشن و ثابت میشود که ازدواج دختر امیرمؤمنان (علیه السّلام) با عمر، افسانهای بیش نیست. ازدواج بر اساس این فریضه با واقعیتهای تاریخی نیز سازگارتر است؛ چرا که خلیفه اول و دوم، دوست و همپیمان قدیمی یکدیگر بودند، با مرگ ابوبکر، طبیعی است که خلیفه دوم نسبت به خلیفه اول احساس مسؤولیت کرده و بخواهد خانواده او را تحت تکفّل قرار دهد و ازدواج با دختر او بهترین راه برای انجام این وظیفه است.
- تایید نظر شارح صحیح مسلم از سوی نسبشناسان شیعه؛ نسبشناسان شیعه نیز شخن نووی را قبول داشته و امّکلثوم همسر عمر را از نسل امیرمؤمنان (علیه السّلام) نمیدانند. آیت الله مرعشی نجفی که تمام شجرهنامههای موجود از خاندان اهلبیت (علیهم السّلام) در اختیار ایشان بوده در حاشیه شرح احقاقالحق همین مطلب را اشاره کرده و آن را نظر محققین میداند: «(اسماء همسر جعفر طیّار) همراه با شوهرش به حبشه هجرت کرده و سپس به مدینه آمد؛ پس از شهادت جعفر، ابوبکر با او ازدواج کرده و چند فرزند برای او آورده که از جمله آنها امّکلثوم است که خلیفه دوّم نیز با او ازدواج کرده و امیرمؤمنان (علیه السّلام) او را به عنوان دختر خوانده به خانه خود برده و همچون یکی از دختران خود بزرگ کرده است. آن حضرت، محمد را پسر خویش و امّکلثوم را دختر خویش خطاب میفرمود و به همین سبب عدهای از محدّثان و مورّخان به سبب اشتراک در اسم یا وصف به توهّم افتادهاند. امیرمؤمنان (علیه السّلام) پس از ابوبکر، با اسماء ازدواج کرد».[4]
در مقابل این نظریه تنها یک اشکال وجود دارد و آن اینکه برخی ادعا کردهاند این امّکلثوم نمیتواند ربیبه (دختر خوانده) امیرمؤمنان (علیه السّلام) باشد؛ چرا که طبق برخی روایات اهلسنت، مادر امّکلثوم، حبیبة بنت خارجة بوده و در صورت پذیرش این روایات او نیز پس از مرگ ابوبکر با خبیب بن أساف ازدواج کرده نه با امیرمؤمنان (علیه السّلام). در پاسخ میگوییم: بر فرض که مادر ام کلثوم حبیبه بنت خارجه باشد نه اسماء، ازدواج مادر امّکلثوم با خبیب بن اساف نیز از دروغهای جاعل همین قصه است تا راه کشف حقیقت بسته شود. زمانی پرده از دروغ بودن این قصه برداشته میشود که مشخص شود منابع تاریخی قدیم اهلسنت، خبیب بن أساف را کشته شده در جنگ یمامه که در زمان ابوبکر صورت گرفته، دانستهاند. محمد بن حبیب بغدادی در المحبّر مینویسد: «خبیب بن اساف در روز یمامه (جنگ با مسیلمه کذّاب) کشته شد».[5]
تعارضهای موجود در نقل قضیه
یکی از دلایل افسانه بودن این ازدواج، اختلافها و تناقضهای شدید موجود در این ماجراست. به حدّی که هر گونه اطمینان و اعتماد به حقانیت این ماجرا را از انسان سلب مینماید. از آنجا که این اختلافها بسیار گسترده است و این کتاب گنجایش نقل همه آنها را ندارد، از باب نمونه مواردی از تناقضات موجود در این داستان را به صورت تیتروار اشاره میکنیم:
- شوهر امّکلثوم پس از عمر: از آنجا که وهابیت میدانستهاند امّکلثوم پس از عمر زنده مانده، برای دوران پس از وفات وی، شوهران بسیاری برای وی تراشیدهاند.
- سن امّکلثوم هنگام ازدواج: برای توجیه برخی از اعمال خلاف شرع خلیفه پیش از وقوع عقد و محرمیت، سنّ امّکلثوم را آنقدر کوچک جلوه میدهند که بوسیدن، در بغل گرفتن و حتی برهنه کردن ساقش حرام به نظر نرسد؛ از این رو به این اقوال قائل گردیدهاند: الف) هنوز به حدی نرسیده بود که شهوت را برانگیزد. ب) دختری کوچک و غیر بالغ که با دیگر دختران بازی میکرد. ج) 10 سال یا بیشتر...
- مقدار مهریه امّکلثوم: برخی آن را 10 هزار دینار، برخی چهل هزار درهم و برخی چهل هزار دینار ذکر کردهاند.
- فرزندان امّکلثوم از این ازدواج: برخی فرزندی ذکر نکردهاند، برخی فرزندی به نام زید، برخی رقیه را نیز اضافه کرده و برخی سه فرزند به نامهای زید، رقیه و فاطمه نقل کردهاند. و اختلافات و تناقضات تاریخی بسیار زیاد دیگری که میتوان از کتابهای تاریخی به آنها پیبرد.
پینوشت:
[1]. العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، رضی الدین حلّی، مکتبة آیت الله مرعشی نجفی، ص 242.
[2]. شرح إحقاق الحق و إزهاق الباطل، آیت الله مرعشی نجفی، منشورات مکتبة آیت الله العظمی مرعشی نجفی، قم، ج 30، ص 172.
[3]. تهذیب الأسماء و اللغات، محیی الدین یحیی بن شرف النووی، دارالفکر، بیروت، ج 2، ص 630.
[4]. شرح إحقاق الحق و إزهاق الباطل، آیت الله مرعشی نجفی، منشورات مکتبة آیت الله العظمی مرعشی نجفی، قم، ج 3، ص 315.
[5]. المحبر، محمد بن حبیب بغدادی، بیروت، ج 1، ص 403.
افزودن نظر جدید