چرا تا قبل از سال 1371، اثری از شهادت در تقویمها نبود؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در یکی از شبهات خود گفته است که «سال 1371 هجری شمسی، در مجلس شورای اسلامی ایران پس از 1400 سال ناگهان به راز مهمی پیبردند و آن این که حضرت فاطمه -رضی الله عنها- فوت ننموده، بلکه به «شهادت» رسیده است. اینجا بود که نمایندگان مجلس اعلام کردند از این پس در تقویمها به جای «وفات» از کلمه «شهادت» استفاده کرده و این روز را تعطیل اعلام و یا این اقدام خود بزرگترین ضربه را بر پیکر وحدت اسلامی وارد نمودند».
پاسخ نقضی شبهه
آیا عمر بن خطاب وفات کرده؟ تمام مورخان بر این مطلب اتفاق نظر دارند که خلیفه دوم اهلسنّت توسط ابولؤلؤ کشته شده، امّا میبینیم خود آنها در کتابهایشان همواره از کلمه «وفات» درباره عمر استفاده کردهاند. آیا این دلیل میشود که بگوییم کشته شدن عمر به دست ابولؤلؤ دروغ است و عمر اصلاً کشته نشده و در بستر بیماری جان داده است؟ طبری در تاریخ خود مینویسد: «گفته میشود فتح شهر ری، دو سال پیش از «وفات» عمر بوده است».[1] حتی هیثمی در کتابش بابی را با عنوان «باب وفاة عمر» قرار داده است.[2] و موارد بسیار دیگر که جهت رعایت اختصار از بیان آنها خودداری میکنیم. و بر فرض که چنین باشد، آیا تقویم میتواند ملاک درستی یا نادرستی وقایع و اعتقادات باشد؟
پاسخ حلّی شبهه
- وفات، کلمهای اعم از مرگ طبیعی و شهادت؛ وفات کلمهای است عام که شامل مرگ طبیعی و شهادت میشود. این موضوع در مواردی همچون شهادت امیرمؤمنان (علیه السّلام) امام حسین (علیه السّلام) جعفر طیار (علیه السّلام) حمزه سید الشهدا (علیه السّلام) و نیز درباره خلیفه دوم و سوم اهلسنت نیز اتفاق افتاده است. در حالی که هیچ کس درباره امیرمؤمنان، امام حسین، جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا (علیهم السّلام) ادعّا نکرده آنها به مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند.
- استفاده از واژه «وفات» در شهادت امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ در بسیاری از متون روایی شیعه و سنّی دیده میشود که از واژه «وفات» در مورد شهادت امیرمؤمنان (علیه السّلام) استفاده شده است. به مواردی از این قبیل اشاره میکنیم: «امام حسین (علیه السّلام) پس از «وفات» پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن (علیه السّلام) و ده سال پس از وی زندگی کرد».[3] آیا منظور از عبارت بالا این است که امیرمؤمنان (علیه السّلام) با ضربت شمشیر به شهادت نرسیده و در بستر مرگ وفات نموده است؟ البته در روایات اهلسنت نیز همین موضوع اتفاق افتاده، امّا به جهت اهمیت بیان مطلب در کتب شیعی به آن بسنده نمودیم.
- استفاده از واژه «وفات» در شهادت امام حسین (علیه السّلام)؛ همین موضوع درباره شهادت امام حسین (علیه السّلام) نیز تکرار شده است. طبرسی در کتاب احتجاج خود درباره شهادت امام حسین (علیه السّلام) از واژه «وفات» استفاده نموده است: «محمد بن حنفیه پس از «وفات» برادرش حسین بن علی (علیه السّلام)...».[4] و یا ابن شهر آشوب در کتاب خود روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مینماید که حضرت از واژه «وفات» در شهادت امام حسین (علیه االسّلام) استفاده نموده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره امام حسین(علیه السّلام) فرمود: «آگاه باشید به زودی امّت من حسین (علیه السّلام) را میکشند، هر که او را پس از «وفاتش» زیارت نماید خداوند ثواب یک حجّ مرا برای او ثبت میکند».[5] و موارد دیگری درباره شهادت حمزه سید الشهداء و جعفر طیّار که به اختصار از بیان آن خودداری میکنیم. حال، آیا هیچکس گفته چون در برخی کتب از واژه «وفات» در مورد آنان استفاده شده این بزرگواران وفات نموده و به شهادت نرسیدهاند؟
- تاریخ شیعه همراه با عزاداری در شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام)؛ در طول تاریخ، شیعه همه ساله در ایّام فاطمیه، شیعیان به مناسبت «شهادت» حضرت زهرا (علیها السّلام) مراسم عزاداری بر پا میداشتند و پس از انقلاب نیز این مراسم در میان شیعیان جهان از جمله بیوت مراجع عظام تقلید، بنیانگذار جمهوری اسلامی و خصوصاً رهبر معظّم انقلاب برگزار میگردد و از قدیم تا کنون هرگز چنین سخنی در این مجالس مطرح نبوده است.
- سخنرانیهای امام خمینی گواه دیگری بر بطلان ادّعا؛ سخنرانیهای امام خمینی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، گواه دیگری است بر بطلان ادّعای شبههکنندگان. با مراجعه به آرشیو سخنرانیهای امام راحل دیده میشود که وی بارها و بارها از عبارت شهادت استفاده نموده است. به عنوان نمونه امام خمینی مورّخ 18 اسفند، سال 1360 هجری، مطابق با 13 جمادی الاول، سال 1402 هجری در سخنرانی خود چنین میفرماید: «من هم «شهادت» بانوی بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشی، سپاهی، بسیج و بر حضرت بقیة الله -ارواحنا فداه- تسلیت عرض میکنم».[6]
پینوشت:
[1]. تاریخ طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 536.
[2]. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، دار الریان للتراث، قاهره، ج 9، ص 74.
[3]. کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ابن ابی الفتح الأربلی، دارالأضواء، بیروت، ج 2، ص 250.
[4]. الاحتجاج، طبرسی، دارالنعمان، نجف، ج 2، ص 136.
[5]. مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، المکتبة و المطبعة الحیدریه، نجف، ج 3، ص 272.
[6]. صحیفه، امام خمینی، وزارت فرهنگ اسلامی، تهران، ج 16، ص 87.
افزودن نظر جدید