علت گریه شیعیان بر اهل بیت (علیهم السلام) چیست؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مقالاتی که مدتیست در فضای مجازی و غیر آن توسط پیروان وهابیت، منتشر و ترویج میگردد، مقالهایست که گریه کردن بر اهل بیت و به خصوص امیر مومنان را هدف قرار داده و سعی در نادرست و بدعت جلوه دادن آن دارد. نویسنده این مقاله با این عنوان که ای امت شیعه، چرا بر حضرت علی گریه میکنید، تلاش کرده است تا با استفاده از مغالطات مختلف و یا قضایایی که ربطی به سوال مذکور ندارند، ذهن خواننده را منحرف و به اهداف خود متوجه سازد. هدف اصلی در این مقاله چنانچه سابقا نیز اشاره شد در نهایت، بدعت جلوه دادن عزاداری و گریه بر اهل بیت پیامبر علیهم السلام و لغو و بیهوده نشان داده آن است.
اینک به فرازهایی از مقاله مذکور اشاره کرده و در ادامه به نقد آن میپردازیم .
متن مقاله :
( شیعیان در عزاداریهای خود بر اهل بیت، با صدایی سوزناک زبان حال حضرت علی را چنین بیان میکنند که نرو فاطمه، علی جوونه، ای فاطمه نرو که علی تنها میمونه، نرو که علی هم میمیره! و مثل اینها ...
اما حضرت علی درست عکس این عمل کرد، یعنی هنوز کفن فاطمه خشک نشده بود که با امامه که دختر کوچکی بود، ازدواج کرد.
حضرت علی فقط هفت روز بعد از وفات حضرت فاطمه، با امامه ازدواج نمود،پس حتما از روز چهارم بعد از وفات حضرت زهرا، حضرت علی مشغول فراهم کردن مقدمات ازدواج جدیدشان بودهاند.
لذا اگر امروز حضرت علی ببیند که شیعه بعد از 14 قرن برای وفات فاطمه، میگرید و یا دهه عزاداری برگزار میکند، از شیعیان خود به شدّت متعجب و متاسف خواهد شد )
نقد مقاله :
اولا: بنابر شواهد معتبر تاریخی، امیر المومنین (علیه السلام) به سفارش و وصیت موکد خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از شهادت آن حضرت با امامة ازدواج نمود. چنانچه این مطلب در کتب معتبر فریقین نیز آمده است
دلیل این ازدواج نیز همانگونه که در وصیتنامه حضرت نیز آمده این بود که چون فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) هنگام شهادت آن حضرت کوچک بودند، لذا نیاز به کسی داشتند که از آنها مراقبت و مواظبت کرده و با آنها مهربان باشد تا جای خالی مادر را کمتر احساس کنند و تا حدودی مرحمی بر داغی باشد که از فراق مادر به آنها رسیده بود .
ثانیا : اینکه گفته شد امیر المومنین تنها هفت [1] روز پس از شهادت حضرت زهرا با امامه [2] ازدواج نمود و از این مطلب چنین نتیجه گرفته شد که حضرت علی از روز چهارم مشغول آماده سازی مقدمات ازدواج دوم خویش بودهاند ، و لذا معلوم می شود که آن حضرت شهادت همسرش فاطمه را از یاد برده و هیچگاه هم برایش عزاداری نکرده است و ....
تمام اینها سخنانی گزاف و بدون دلیل و بلکه تخیلات و مغالطات خود نویسنده مقاله است. چرا که اتفاقا قرائن و شواهد تاریخی نشان می دهند که امیر المومنین (علیه السلام) علی رغم ازدواج با امامه هیچ گاه داغ فاطمه را از یاد نبرد و همواره از او یاد می کرد .
اما یکی از دلایلی که آن حضرت طبق نقل برخی از اخبار ( بر فرض که صحیح باشند ) هفت روز پس از شهادت فاطمه (سلام الله علیها) با امامه ازدواج نمود این است که همانند دیگر وصایای فاطمه (سلام الله علیها) ، میخواست هر چه زودتر به این وصیت او نیز جامه عمل بپوشاند.[3] همانگونه که فاطمه (سلام الله علیها) از آن حضرت قول گرفته بود که به تمام وصایایش عمل شود ( شبانه غسل و کفنش کنند و شبانه دفنش نمایند و احدی را حتی خلفا از آن امور اگاه ننمایند و ... ) و امیرالمومنین نیز نمیخواست وصیت حضرت زهرا بیش از این بر زمین بماند. از سوی دیگر دلیل مهمتر این ازدواج بود که آن حضرت نمیخواست کودکانش بیش از این فراق مادر را احساس کرده و در تنهایی خود ناله و فغان کنند. به هر حال نیاز کودکان به سرپرستی مهربان و به کسی که آنها را تسلی دهد و غم و اندوهشان را برای مدتی هر چند کوتاه از یادشان برد بسی مهمتر بود از صبر کردن و به تاخیر انداختن آن وصیت .
ثالثا : نویسنده مقاله به کمک یک مغالطه سعی کرده تا این گونه جلوه دهد که امیرالمومنین علیه السلام از روز چهارم بعد از شهادت همسرشان، در صدد مهیا کردن وسایل و لوازم ازدواج با امامه بودهاند. حال آنکه اولا هر ازدواجی نیاز به چنین لوازم و اسبابی ندارد مخصوصا ازدواجی که برای مرتبه دوم بوده و یا پس از درگذشت همسر اول یا یکی دیگر از نزدیکان مرد باشد که در اینگونه موارد اصلا نامی از عروسی و آماده سازی مقدمات آن برده نمیشود و شخص آن ازدواج را بدون هیچ مقدمه و سر و صدایی و معمولا به آرامی و با سرعت انجام میدهد. ثانیا اینکه امروزه میبینیم غالب ازدواجها با مقدمات و اسباب و مراسمات و سنتهای زیادی برگزار میشود مستلزم این نیست که در صدر اسلام نیز اصحاب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به چنین مقدمات و لوازمی پایبند بوده باشند. بلکه بر عکس در صدر اسلام ازدواجها بسیار آسان و گاه بدون هیچ تکلفی صورت میگرفته و در بسیاری از موارد تنها با خواندن یک صیغه کوتاه و گاه در حضور چند نفر، ازدواج منعقد میشده است و چنین نبوده که مثل امروزه مخارج هنگفتی صرف آماده سازی مقدمات عروسی و جشن و ... شود ضمن اینکه این مساله از جمله بدیهیات است که هر عاقلی وقتی داغدار است اگر ناگزیر از امر ازدواج باشد ( به خاطر مصالحی مهمتر از صبر )، ازدواج خود را بدون هیچ جشن و هیاهو و مراسمی انجام داده و صرفا با یک صیغه آن را منعقد میکند. البته همه این سخنان در مورد امیر مومنان که زهد و عدالت و تقوا و ساده زیستی آن حضرت الگویی برای اصحابشان بود،در بالاترین حد خود قرار دارد و شاهد این امر، همان ازدواج نخستین امیرالمومنین با حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که در سادگی، الگویی بینظیر برای دیگران است.
رابعا : ما شواهد و قرائن فراوانی داریم که نشان میدهند، امیرالمومنین علیه السلام تا آخر عمر خویش داغدار فاطمه بودند.
شواهدی مثل اینکه
الف : از آن حضرت نقل شده که پس از شهادت فاطمه هیچگاه موی سر و صورت خود را خضاب ( رنگ ) نکردند
ب : آن حضرت میفرمودند : یا فاطمه من پس از شهادت تو شبها را تا سحر بیدارم و در فراقت اشک می ریزم
خامسا : امیرالمومنین (علیه السلام) نه تنها در سالگرد شهادت حضرت زهرا، به یاد ایشان بودند بلکه همواره و در تمامی ایام سال داغدار فاطمه بوده و از او یاد میکردند اما به خاطر موانع و اموری نمی توانستند عزاداری برای آن حضرت را علنی نمایند و همین گونه بود در زمان حسنین علیهم السلام.
از جمله آن موانع حکومت خلفا و فشاری بود که آنها بر امیرالمومنین (علیه السلام) وارد میکردند و از آنجا که عزاداری علنی برای آن حضرت در زمان خلفا، باعث یادآوری مجدد ظلمهای خلفا در جریان حمله به بیت آن حضرت و شهادت حضرت محسن و لگد خوردن و سیلی و تازیانه خوردن دختر رسول الله و آتش گرفتن بیت وحی و در نهایت شهادت آن حضرت و نارضایتی وی از خلفا میشد، این مساله بر حکومت گران تمام شده و به شدت با آن مقابله مینمود و لذا برپایی عزاداری و گریه زاری توسط امیرالمومنین برای آن حضرت با توجه به ممنوعیت این قضیه از سوی حکومت وقت، موجب تفرقه، آشوب و اختلاف در جامعه اسلامی شده و اصل اسلام به خطر می افتاد. لذا امیر المومنین (علیه السلام) 25 سال سکوت نمود حال آنکه به گفته خودشان در نهج البلاغه، استخوان در گلو و خار در چشم داشت.[4]
سادسا : در طول تاریخ نقل شده که ائمه ما اهمیت فوق العادهای را برای برپایی مراسم عزاداری حضرت زهرا و امام حسین میدادند همانگونه که از امام صادق و امام باقر (علیهم السلام) نقل شده که جلسات به خصوصی را برای عزاداری برپا می کردند و خود نیز بر مصائب مادر و جدشان سید الشهدا اشک ریخته و گریه میکردند.خصوصا اینکه زیارت ناحیه مقدسه که از حضرت ولی عصر نقل شده سرشار از همین مضامین عزاداری و تاکید بسیار بر نهایت گریه و زاری بر اهل بیت است تا جایی که حضرت از آن به خون گریستن تعبیر مینمایند.
سابعا : اخبار فراوانی از ائمه (علیهم السلام) در فضیلت برپایی عزاداری برای حضرت زهرا و امام حسین و اشک ریختن بر آنها وارد شده که همه آنها دال بر جواز عزاداری برای ائمه تا قیام قیامت است .
در بخش دیگری از مقاله مذکور ، شبهه دیگری در همین مورد مطرح شده و نویسنده مقاله سعی کرده تا گریه شیعیان بر امیرالمومنین را لغو، عبث و کاری بیهوده و بدون دلیل جلوه دهد. بر این اساس ضمن طرح مغالطاتی چنین میگوید : آخر ای ملت شیعه! علی چه کم داشت که برایش گریه میکنید ؟ مگر او داماد و وزیر پیامبر نبود؟ مگر او با دختر شاه زمان خود ازدواج نکرد ؟ مگر پدر حسنین نبود ؟ و . . .
نقد مقاله :
در پاسخ به این شبهه نیز خطاب به همه کسانی که فلسفه عزاداری و گریه بر اهل بیت را نمیدانند، میگوییم، که گریه ما برای اهل بیت و از جمله امیرالمومنین (علیهم السلام) به خاطر اموری که در این مقاله بیان شد، نیست. اگر چه این امور و بسیاری از امور دیگری که در این مقاله بیان نشده، جزء افتخارات آن حضرت به شمار میروند. بلکه گریه ما برای این است که چرا امیرالمومنینی که به اعتراف شیعه و سنی، بهترین افراد زمان خود از لحاظ علم و شجاعت و عدل و تقوا و زهد و قرابت به پیامبر و .... بود، گرفتار مردمی جاهل و هواپرست و غافل و دنیادوست شد که نه تنها حرمتش را نگه نداشتند، بلکه با آنکه میدانستند او تربیت یافته دست رسول خداست، او وزیر و جانشین و امام و برادر و خلیفه به حق رسول خداست [5] با این حال، بدترین رفتارها را با او و همسر و فرزندانش انجام داده، حقش را غصب، فرزندش را سقط ، همسرش را شهید و مجروح، خانهاش را با آتش ویران کرده و حرمت خود و خانه و همسر و فرزندانش را شکستند، قریب به هفتاد سال بر منابر او را لعن نمودند [6]، خود و فرزندانش را به بدترین وضع ممکن به شهادت رساندند، 25سال او را خانه نشین کردند و . . .
گریه ما برای این است که نگذاشتند دین خدا به دست کسانی بیافتد که ما امروزه گرفتار این همه انحراف و غفلت نباشیم و به جای آنکه در معارف و مقامات معصومین مقاله بنویسیم، وقت خود را صرف نقد مقالاتی کنیم که هنوز عدهای فریب خورده و غافل مینگارند.
پینوشتها :
[1] زمان این ازدواج را اكثر منابع تعيين نكردهاند. تنها در بحارالانوار چنين آمده است كه امیرالمومنین هفت روز پس از شهادت فاطمه زهرا آن هم طبق وصيت خود زهرا (سلام الله علیها) با امامه بنت ابيالعاص ازدواج كرد. مجلسي، بحارالانوار، بيروت، ج 42، ص 92.
[2] امامه، نوه پيامبر اکرم از زينب بود که او دختر رسول خدا به شمار میآمد.
[3] صدوق، علل الشرايع، مؤسسة دارالحقة الثقافه، اول، 1416 ق، ج 1، ص 222 و ابن اثير، اسدالغابه، بيروت، داراحياء التراث العربي، اول، 1417 ق، ج 7، ص 25 و قرطبي، استيعاب، بيروت، دارالكتب العلميه، اول، 1415 ق، ج 4، ص351.
[4] نهج البلاغه، خطبه 26
[5] بنا به نص حدیث دار یا انذار که نبی اکرم خطاب به امیر المومنین فرمودند : یا علی انت اخی و وزیری و خلیفتی . . . بعدی
[6] بر طبق شواهد تاریخی، معاویه اولین کسی بود که بدعت لعن آن حضرت را بر منابر و در تمام نقاط تحت سلطه خویش علنی کرده و مصوب نمود
افزودن نظر جدید