پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_از جمله اعتراضات وهابیت نسبت به شیعیان، پرسشی است که پیرامون سکوت بنی‌هاشم در واقعه هجوم به خانه وحی بیان می‌کنند. قبل از پرداختن به موضوع بحث، بیان می‌کنیم که هدف وهابیت از چنین شبهه‌ای، انکار واقعیت هجوم به خانه وحی می‌باشد.

شبهه وهابیت به طور مشخص این است که با توجه به اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توانست هزاران نفر فدایی و جان نثار برای اسلام تربیت کند به گونه‌ای که حاضر بودند در راه خدا از جان و مال خود بگذرند، در صورتی که هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها) را بپذیریم، این سوال مطرح است که چگونه بنی‌هاشم، سیلی خوردن دختر رسول خدا، آتش گرفتن درب منزل وحی، کشته شدن محسن شش‌ماهه و ... را دیدند و نسبت به همه این رخدادها سکوت کردند؟

ما در اینجا به دو صورت نقضی و حلی به این شبهه پاسخ می‌دهیم.

الف : جواب نقضی
به عنوان مقدمه روایتی را متذکر می‌شویم که وهابیت به واسطه آن، مشروعیت خلفاء را با هر اخلاق و رفتاری که دارند، ثابت می‌کنند، به گونه‌ای که حتی اگر ایشان به سنت هم عمل نکرده و به مردم ظلم و ستم نمایند، باز هم سزاوار خلافت هستند.
روایتی از پیامبر به نقل از حذیفه بن یمان در صحیح‌ترین کتاب پس از قرآن مجید در نزد اهل سنت، آمده است که می‌گوید : پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره‌ای نبرده‌، به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند آمد که در شکل و پوست آدمیزاد هستند، اما قلبهایشان، قلب شیاطین است.
حذیفه می‌گوید : عرض کردم ای رسول خدا، اگر ما آن روز را درک کردیم، وظیفه ما چیست؟
حضرت فرمود : به سخنان آنان گوش داده و از فرمانشان اطاعت کنید. اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند، وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست.»[1]

با توجه به روایت مذکور که مورد قبول وهابیت است، بنی‌هاشم و دیگر صحابه و انصار با عدم دفاع از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیروی کرده‌اند.
بنابراین اگر شما (وهابیت) این روایت را صحیح می‌دانید، تکلیف بنی‌هاشم مشخص بوده و جای اعتراض باقی نمی‌ماند.و حال آنکه ضعف و جعلی بودن این روایت به دلیل ضعف محتوای آن در دستور به سکوت در برابر ظالم و پذیرش ولایت او، کاملا مشهود است.

ب : جواب حلّی :
در پاسخ نقضی به این شبهه، به مواردی چند اشاره می‌کنیم
1- وهابیت باید به این دو سوال پاسخ بدهند که منظور از بنی‌هاشم چه کسانی هستند و چه تعدادشان در آن ماجرا حضور داشتند؟
با جواب به این پرسش مشخص می‌شود که آیا از نظر عقلی و منطقی انتظار دست به شمشیر بردن از جانب چند تن از افراد معدود بنی هاشم در مقابل انبوهی از حکومت طلبان، تا چه اندازه انتظار درستی خواهد بود؟

2- نکته دیگر اینکه، دفاع نکردن موجب انکار اصل واقعه نیست.
در کتب مشهور اهل سنت واقعه هجوم به خانه وحی آمده که پژوهشگران محترم  برای تحقیق بیشتر می‌توانند به آن منابع رجوع نمایند. 

3- نکته آخر و مهمتر اینکه بنی‌هاشم تابع امیرالمومنین (علیه السلام) بودند؛ مسلما غیرت‌ ورزی بنی‌هاشم و یاران خاص ایشان بیشتر از خود مولی علی (علیه السلام) نبوده؛ بنابراین بدون اشاره آن حضرت دست به قبضه شمشیر نمی‌بردند.

در پایان کلام مولی امیرالمومنین (علیه السلام) را درباره عدم دست به شمشیر بردنشان را بیان می‌داریم .
آن حضرت در این زمینه می‌فرمایند : « خدایا برای پیروزی بر قریش و یارانش ار تو کمک می‌خواهم که آنان پیوند خویشاوندی مرا بریده، کار مرا دگرگون ساخته و همگی برای مبارزه با من در حقی که از همه آنان سزاوارترم، متحد گردیده و گفتند : حق را اگر توانی بگیر و اگر تو را از آن محروم داشتند با غم و اندوه و شکیبایی پیشه‌ساز و با حسرت، این دنیا را ترک کن. به اطرافم نگریستم، دیدم جز خانواده‌ام- که مایل نبودم جانشان به خطر افتد- نه یاوری دارم و نه کسی که از من دفاع و حمایت کند.[2]

منابع :
[1]. صحیح مسلم، ج 3 ص 1476، ح 1847، کتاب الاماره، باب وجوب ملازمه جماعت المسلمین عند ظهوز الفتن، مسلم النیسابوری (261 ه)
[2]. شرح نهج البلاغه، ج 6 ص 61، ابن ابی الحدید المعتزلی (655 ه)