آیا مذمت شخص از ناحیه دشمن او قابل قبول است؟

  • 1393/03/03 - 19:19
معمولا اگر شخصی با شخص و گروه دیگر دچار مخاصمه باشد و این دو با هم کدورت و نگرانی داشته باشند، ادعای یکی بر علیه دیگری را به خودی خود و صرف نظر از موارد عقلی یا شود و ادله دیگر مردود می‌دانند و به چنین ادعاهایی ترتیب اثر داده نمی‌شود. بصورت خاص منظور ما در این مقال روایت مسور بن مخرمه است که شخصی ناصبی و دشمن اهل بیت است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_معمولا اگر شخصی با شخص و گروه دیگر دچار مخاصمه باشد و این دو با هم کدورت و نگرانی داشته باشند، ادعای یکی بر علیه دیگری را به خودی خود و صرف نظر از موارد عقلی یا شود و ادله دیگر مردود می‌دانند و به چنین ادعاهایی ترتیب اثر داده نمی‌شود.

به صورت خاص و در بحث‌هایی که مربوط به فرهنگ‌ها و یا رهبران دینی و مشروعیت آنها می‌شود، معمولا به دلایلی بیشتر اهمیت داده می‌شود که از منابع مورد قبول همان مکتب باشد. بعنوان مثال علامه امینی در اثبات حادثه غدیر ، کتاب جامع و مفصل خود را با نام «الغدیر» پس از تحقیق‌های فراوان و در طول بیست سال با استفاده از منابع اهل سنت تکمیل و عرضه نمود. و ارزش فوق العاده این کتاب بیشتر به خاطر این است که تمام ادله‌ای که در اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) و اثبات حادثه غدیر، تماما با استفاده از منابعی بوده که اهل سنت آنها را به عنوان کتب قابل قبول و یا روات قابل اعتماد می‌دانسته‌اند.

با توجه به این مقدمه می‌خواهیم اشاره‌ای داشته باشیم به روایتی که «مسور بن مخرمه» بیان کرده ( فاطمه بضعه منی من اذاها فقد اذانی) و مقصودش پایین آوردن مقام و منزلت امیرالمونین (علیه السلام) بوده است؛ با این منظور که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از امیرالمومنین (علیه السلام) ناراحت و خشمگین بوده است!

روایتی که مورد بحث ما است و در صحیح بخاری به آن اشاره شده در نهایت به شخص «مسور بن مخرمه» می‌رسد که شخصی ناصبی و دشمن اهل بیت (علیهم السلام) است؛ که ناصبی بودن و خصومت آن با اهل بیت را در ضمن دلایلی اثبات خواهیم کرد:

الف. اولین دلیل اینکه خوارج با او رابطه خوبی داشتند و وی را از خودشان می‌دانستند. چنانچه «ذهبی» می‌نویسد: « مسور بن مخرمه مورد اعتماد خوارج بود و او را از خود می‌دانستند»[1]

ب. مطلب دوم اینکه او از حامیان معاویه بود بهطوری که هرگاه نام او را می‌شنید بر او درود می‌فرستاد. «ذهبی» در سیر اعلام النبلاء در این باره می‌نویسد : « مسور هرگاه نام معاویه را بر زبان می‌آورد، بر او درود می‌فرستاد»[2]

ج. دلیل دیگر مبنی بر عداوت و دشمنی «مسور» با اهل بیت، مطرح کردن این روایت به امام سجاد (علیه السلام) است آن هم در زمانی که ایشان تازه از سفر پر از درد و الم و رنج اسارت و تاثر از شهادت پدر و برادران و مجموع هفتاد و دوتن از بستگان و یاران صدیقشان بودند. چون معمولا وقتی شخصی دچار غم و اندوه به این بزرگی است عرف می‌پسندد که وی را تسلی دهند نه اینکه با جملات واهی و آزار دهنده بر تالم وی بیفزایند.

در پایان اینگونه نتیجه می‌گیریم که آیا روایت چنین شخصی در حق اهل بیت را با توجه به خصوصیات بالا، می‌توان از چنین شخصی پذیرفت؟

 

 

 

منابع :

[1]. سیر اعلام النبلاء ج 3 ص 391 شمس الدین محمد ذهبی (748ه)
[2]. سیر اعلام النبلاء ج 3 ص 392 شمس الدین محمد ذهبی (748ه)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.