آیا امامت در مذهب شیعه امری موروثی است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که وهابیت در مبحث امامت به شیعه وارد میکنند این است که آیا امامت در مذهب شیعه امری موروثی است؟
پاسخ:
گاهی مشیت الهی بر این تعلق میگیرد که یکی از مناصب الهی مانند نبوت در خانواده خاصی قرار گیرد و دیگر دودمانها در آن شریک نشوند، چنان که دربارۀ منصب نبوت پس از درگذشت ابراهیم چنین بوده است، آنجا که میفرماید: « و وهبنا له اسحق و یعقوب و جعلنا فی ذرّیته النبوة و الکتاب » [عنکبوت / 27] « به ابراهیم فرزندانی به نام اسحاق و یعقوب بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمان او قرار دادیم ».
گزینش ذریۀ ابراهیم برای نبوت و نزول کتاب، در برابر دیگر خانوادهها، به معنی موروثی بودن مقام نبوت نیست، زیرا در این صورت باید امر نبوت در میان فرزندان یک پیامبر نسل اندر نسل منتقل گردد، در حالی که چنین نبود، گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل میآمدند، مانند داود و سلیمان ولی در دیگر موارد، پس از مرگ پیامبر، نور نبوت به فرزندان او نمیرسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل میگشت.
خلاصه این که گزینش یک دودمان بزرگ برای فیض نبوت، غیر از موروثی بودن آن مقام میباشد و امامت امامان دوازدهگانه نیز از همین مقوله است.
طبق روایاتی که میگویند : الأئمة الاثنی عشر من قریش [1]، خاندان قریش برای ولایت و خلافت از رسول خدا برگزیده شدهاند، ولی مقصود از « قریش » همه قبایل چهارگانه آن نیست بلکه خصوص بنیهاشم است که از منزلت و فضیلت بالایی برخوردارند و این نور در این خاندان باقی خواهد ماند، امّا نه به معنای موروثی که از پدر به فرزند منتقل شود، بلکه به همان شیوهای که در انتقال نبوت در خاندان ابراهیم بیان گردید.
از این رو پس از شهادت حسن بن علی (علیه السلام) مقام ولایت از آن برادر وی سالار شهیدان گردید و همچنین پس از درگذشت امام صادق (علیه السلام) علی رغم وجود فرزندی به نام « عبدالله بن افطح »، خلافت الهی از آن فرزند دیگرش، موسی بن جعفر (علیه السلام) گردید.
با بررسی زندگانی پیشوایان این حقیقت کاملا روشن میگردد که اختصاص رهبری امت به خاندان « بنی هاشم »، ربطی به موروثی بودن امامت ندارد و گزینش امام به اختیار کسی حتی امام پیشین نیست، بلکه باید به روشی غیر از وراثت تعیین گردد.[2]
منابع :
[1]. کنز العمال، ج 6، ص 210.
[2]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 378 ـ 379.
افزودن نظر جدید