فرقه ی منحرف و فاسدی به نام تسلیمیّه

  • 1392/02/09 - 00:07
یکی از فرقه های منحرف صوفیه، فرقه ای است به نام تسلیمیه که این نام برگرفته از عقیده ی ایشان است.
رضایت مندی از خدا

صوفیان به خاطر جدایی از راه و مسیر صحیح اسلام، که همان طریق پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، دچار انحرافات زیادی شده اند. برخی از این گروه ها بخاطر عقیده ی باطل خود پس از مدتی توسط خود صوفیان از هم پاشیده و مُضمحل گردیده اند.

یکی از این فرقه های منحرف، فرقه ای است به نام تسلیمیه که این نام برگرفته از عقیده ی ایشان است. این نام عوام فریبانه در نگاه اول نیکو به نظر می رسد ولی وقتی به عقاید ایشان پرداخته شود متوجه خواهیم شد که همین عنوان، از عملکرد و عقیده ی پلید این فرقه پرده بر می دارد.
ایشان بیان می داشتند که: تا کسی به مقام تسلیم نرسد، به مرتبه ی عالیه ی عرفان نخواهد رسید  و به او عارف نمی توان گفت. (1)
البته این حرف بسیار پسندیده است امّا وقتی پوچی کلامشان مشخص می شود که صوفیه، نشانه و علامتی را برای تسلیم بیان می کنند و می گویند: تسلیم عبارت از آن است که هرچه پیر گوید و بخواهد، مرید اجابت کند و علامت آن این است که چون پیر خواهد که با مرید وطی کند، مرید گردن رضا و تسلیم باید بنهد تا پیر حاجت خود را حاصل کند و بر خلاف رضای پیر عمل ننماید! (2)
صوفیان در سرقت الفاظ و اصطلاحات، مشهور و معروفند و انتخاب این لفظ (تسلیمیه) هم یکی از همان موارد است. رضا و تسلیم بودن در برابر قضا و قدر الهی و مقدرات حضرت حق، یکی از سفارشات و آموزه های دین مبین است. امام حسین علیه السلام در اوج مصیبتهای روز عاشورا، در آخرین لحظات عمر شریف خود و در آن دقایق سخت و دشوار، به نشانه ی رضایت مندی از تقدیرات خداوند، به درگاه باری تعالی این جمله را عرضه می دارند و می فرمایند: الهی رضاً برضائک و تسلیماً لأمرک لامعبود سواک؛(3) خدایا راضیم به رضایت . تسلیم فرمان توام و هیچ معبودی جز تو نیست.
این سخنان وقتی از زبان مبارک حضرت جاری می گردد که تمامی نزدیکان ویاران صدیق او را در مقابل چشمانش به بدترین نحو کشته اند و هر داغ او کافیست تا صابرین را از پای در آورد. اما عبودیت و بندگی به حدی رسیده است که در مقابل تمامی این مصیبت ها سر تسلیم به درگاه خالق می ساید و این گونه مناجات می کند.
آن رضایت قلبی که انسان را به مرتبه های بلند عرفانی می رساند، تسلیمی است که در برابر پروردگار عالمیان باشد؛ نه رضایتی که در مقابل خواسته های نامشروع اقطاب پست صوفیه صورت می گیرد.
اقطاب صوفیه با استفاده از جهل صوفیان و حتی عوام، سالیان درازی است که خواسته ها و هوس های نامشروع خود را، به نام دین و شریعت و به عنوان طریقت، بر ایشان تحمیل می کنند.

 

پی نوشت :
1- حدیقه الشیعه/مقدس اردبیلی/انتشارات گلی/ص 582
2- همان ماخذ
3- مجموعه آثار، ج17، ص 357.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.