نگاهی نقادانه به مقاله «آزمایـش آخر» درتئوری عرفـان حلقـه

  • 1392/02/01 - 09:18
دراین‌ پژوهش؛‌ به‌‌ نقد و بررسی مقاله (آزمایش آخر) در تئوری عرفان حلقه از منظر قرآن کریم پرداخته شده است، این نوشتار با تبیین دو مؤلفۀ‌: آتشی از جنس آگاهی یا از جنس جزا، خدای در وحدت یا خدای در کثرت، که هردو دیدگاه، برگرفته از نظریات آقای مهندس محمد علی طاهری، رهبر عرفان حلقه در مقاله مذکور می باشند، پایه و اساس اعتقاد مذکور را مورد سئوال و بررسی قرار داده است.
آزمایش آخر

مبدأ، مسیر، موانع، معاد و...
انسان قرن معاصر، این واژه ها را به خوبی می شناسد. او می داند؛ از کجا آمده، درکجا زندگی می کند، کجا می رود و به سوی چه کسی بازگشت دارد. در این وادی انسان شکن، کمتر کسی می تواند با فطرت پاک و توحیدی خود، بدون آنکه برآن غبار غفلت از پروردگار بنشیند، معبود یکتا را ملاقات کند. او مسیر تاریک و خطرناکی را طی خواهد کرد، پس باید عصا به دست بوده تا راه را از چاه پیدا کند. این مسیر، همان صراط مستقیمی است که ابلیس وعدۀ کمینِ در آن را داده است تا با تمام قوای شیطانی خود برانسان بتازد و او را به اسفل السافلین رهنمون نماید. شیاطینی در لباس علم و آگاهی که تشنگان جاودانگی و قدرت و کِبر را به دنبال خود خواهند کشید و تا زمانی که آنان را از آب چرکین و جوشیده دوزخ سیراب نکنند، رهایشان نخواهند کرد.
سرکرده عرفان حلقه، که غالباً مطالب غیر علمی و ضد دینی خود را در پوشش آیات و روایات حضرات معصومین علیهم السلام در قالب مباحث عرفانی مطرح می نماید، اینبار؛ شدّت عذاب عظیم الهی درجهنم را در حدّ تنبیهی مادرانه تقلیل داده و در پایانِ کار، جایگاه خداوندی در روز رستاخیز را به انسان سپرده و مسئله خدای در وحدت و خدای در کثرت را آخرین آزمایش بشری تلقی می نماید.
این نوشتار درصدد نقد و بررسی این مقاله (آزمایش آخر) بوده و سعی در تبیین و ترمیم نظریات غیرواقع عرفان حلقه را دارد.
 
آتشی از جنس آگاهی یا از جنس جزا؟!
( و خدا گفت: من همه جا با شما بوده ام، هستم و خواهم بود و حتی در جهنم نیز تنهایتان نخواهم گذاشت. شما همراه من وارد آنجا می شوید. و من هستم که از آن عبورتان میدهم. جایی که نه زمان در آن وجود دارد ونه مکانی محسوب می شود. هر چند که شما آن را مکان می پندارید. همانگونه که به علت عدم وجود زمان، آن را جاویدان نیز می انگارید. تنها چیزی که در جهنم وجود دارد آتشی از جنس آگاهی است که برای شما تلخ و برای من شیرین است، زیرا به کمک این آتش است که حایل بین من و شما که همان حجاب ناشی از گناهان شما است، سوزانیده شده، پس از آن ما به یکدیگر رسیده، بعد از پیمان نخست، بار دیگر شما را باز می یابم تا برای «آزمایش آخر» این بار همه قدرت خود را در اختیار شما بگذارم).
این گفته؛ که خداوند متعال در همه کون و مکان، با انسان بوده و هست، و هیچگاه انسان نیازمند را بنا بر قاعده لطف، تنها نخواهد گذاشت، سخن درستی است که آیه کریمه 4 در سوره الحدید به آن تصریح می نماید: « وَ هُوَ مَعَکُم أینَمَا کُنتُم»، اما این آیه در صدد قراردادن خداوند در مکان و یا زمان خاصی در کنار انسان نیست. بلکه در جایگاه بیان احاطه الهی بر اعمال و رفتار بشر، به سبب علم لایتناهی پروردگار جهانیان می باشد. که ادامه آیه به این نکته اشاره دارد: « واللهُ بما تعملونَ بصیر». این گفته آقای طاهری که ( وخدا گفت: من همه جا با شما بوده ام، هستم و خواهم بود و حتی در جهنم نیز تنهایتان نخواهم گذاشت. شما همراه من وارد آنجا می شوید)، اولاً؛ با توضیحات مطرح شده، با آیه فوق و هیچ آیه و روایت مرتبط، سازگاری علمی ندارد. و ثانیاً وارد یک تناقض گویی عجیبی شده است که ابتدا جهنم را مکان دانسته و برای خداوند هم دخول در آن مکان را اظهار داشته است. و سپس بلافاصله در بند بعدی مقاله این مسئله را ردّ کرده و گفته است: (جایی که نه زمان در آن وجود دارد ونه مکانی محسوب می شود. هر چند که شما آن را مکان می پندارید). البته همین جمله سرشار از اشتباه می باشد. زیرا بنا بر آیات متعدد قرآن کریم، جهنم و بهشت دو مکان متمایز از دنیای موجود هستند که در آن زمان و مکان از مسائل بدیهی و اولیه بوده و عذاب های مذکور در قرآن هم همگی از سنخ زمان و مکان می باشند. توجه به آیات زیر بیانگر این نکته می باشد:
« ثُمَّ مأواهُم جهنَّمُ و بئسَ المِهادُ »{1}  سپس جایگاهشان دوزخ است و چه بد جایگاهی است!
« إنَّ اللهَ جامعُ المنافقینَ و الکافرینَ فی جهنَّمَ جمیعاً »{2}  خداوند همه منافقان و کافران را در دوزخ جمع می کند.
« فادخلوا أبوابَ جهنمَ خالدین فیها »{3}  اکنون از درهای جهنم وارد شوید در حالیکه آن همیشگی خواهید ماند.
« لهُم مِن جهنمَ مِهادٌ و مِن فوقِهم غَواشٍ »{4}  برای آنها بستری از آتش دوزخ و روی آنان پوششی از آن است.
« إنَّ جهنمَ کانت مِرصاداً »{5}  به یقین، جهنم کمینگاهی است بزرگ.
بهره گیری از کلماتی مانند: مأوی، مِهاد، فی جهنم، أبواب جهنم، فوق و غیره در قرآن کریم، بیانگر مکان و زمان داشتن آن است.
سخن بعدی آقای طاهری، بی اهمیّت و ضعیف جلوه دادن آتش و عذاب های عظیم جهنم است: (تنها چیزی که در جهنم وجود دارد آتشی از جنس آگاهی است که برای شما تلخ و برای من شیرین است، زیرا به کمک این آتش است که حایل بین من و شما که همان حجاب ناشی از گناهان شما است، سوزانیده شده، پس از آن ما به یکدیگر رسیده، بعد از پیمان نخست، بار دیگر شما را باز می یابم تا برای «آزمایش آخر» این بار همه قدرت خود را در اختیار شما بگذارم).
تعبیر آتشی از جنس آگاهی برای آتش و عذاب جهنم، شاید ظاهری زیبا و دوست داشتنی و عوام پسند داشته باشد، اما در واقع، مسئله ای نادرست، با واقعیتی متفاوت است. جای سئوال این جاست که اولا؛ً ایشان منابع این افاضات را از کدامین آیه و یا روایت معتبر استخراج کرده اند و ثانیاً آیات عذاب الهی را که همگی به شدّت عذاب اشاره دارند را چگونه تفسیر خواهند کرد؟! آیاتی که سرای آخرت را مزرعه برداشت دانسته و دیگر تنبّه و آموزه ای در آن ورود نخواهد داشت. براین اساس، آتش جهنم، آتشی از جنس جزاست نه از جنس تنبیه مادرانه، که به امید رفتاری مناسب تر کودک دلبند خود را تنبیه می کند. بلکه معاد، پایان کار انسان است. نه آزمایشی در آن دارد و نه آموخته ای.
خدای در وحدت یا خدای در کثرت؟!
( اینک ما بهم رسیده ایم، چیزی که ظاهراً منتظرش بودید و وصالی که طلبش را داشتید اما نه به اندازه ای که من مشتاق بودم. شما مرا بخشنده می دانید ولی اصلا حد آن را نمی دانید و از آن صرفا تصوری مبهم دارید. میزان بخشندگی من را پس از وصال خواهید فهمید وقتی که همه قدرت خود را به شما ببخشم. فقط در آنجاست که مفهموم بخشنده مهربان را خواهید فهمید. حال من هستم و شما. آیا با داشتن همه قدرت من و احساس بی نیازی بازهم طالب من خواهید بود؟ ... و شما می توانید با قدرتی که در اختیار دارید جهان ها خلق کرده برابعادی سایه بگسترانید که هرگز تصورش را نداشتید و به زودی یقین حاصل می کنید که دارای قدرتی خدایی هستید. آن زمان که شما اینگونه خدا شدید می خواهید بدانید که با من چه خواهید کرد؟ ... خواهید گفت: حالا که خدا هستیم و بی نیاز از او، چرا برای خود خدایی نکنیم؟ و فقط عده اندکی خواهند بود که خدایی در وحدت را انتخاب کرده، به سوی من امده و با من به وحدت می رسند. خدای در وحدت و خدای در کثرت، آخرین آزمایش است. شما کدام را انتخاب می کنید؟ ).  
مطالب فوق هم مانند سایر سخنان آقای طاهری، بدون استناد شرعی و اصول عقلی می باشد. اعتقاد به انتقال قدرت لا یتصورالهی به انسان محدود و پیچیده به ازمنه و امکنه، غیر قابل قبول بوده و ادامه داستان آزمایش آخر، با وجود میلیاردها خدای صاحب جبروت هم خارج از تصورات عقلی می باشد. « لو کان فیهما آلهۀٌ الّا الله لفسدتا»{6}  . این آیه نه تنها منتقد ثنویت خداوند در این جهان می باشد بلکه هرگونه ثنویت و دوگانگی معبود را در سرای ابدی، که ادامه و غایت خلقت جهان است را مورد حمله قرار داده و مردود می داند. در روز قیامت هم این خداوند یکتاست که حکم می راند « المُلکُ یومئذٍ لله یحکم بینهم»{7} . « لهُ المُلکُ یومَ یُنفخُ فی الصور»{8} . «المُلکُ یومئذٍ الحقُّ للرحمن»{9} . با این همه آیات متعدد که همگی اشاره صریح به پادشاهی و حکمرانی علی الطلاق خداوند رحمان، در روز قیامت را دارد، باید از آقای طاهری با زبان قرآن کریم سئوال شود « لِمنِ المُلکُ الیومَ لله الواحدِ القهار»{10} اینکه در این روز(قیامت) حکمرانی از آن کیست؟ آیا این خدای واحد قهار نیست که معبود هر دو جهان است؟! البته اگر راه را دورنکرده و مضون آیه حمد را مورد توجه خود قرار داده باشد خواهد دید که خدای یکتا « مالک یوم الدین » است نه انسان و اشخاص دیگر. اعتقاد به سخنانی در این قواره، بدون شک شرک جلی بوده و شخص معتقد مورد رحمت الهی قرار نمی گیرد.
ومن الله التوفیق

 

پی نوشت :

1-آل عمران / 197

2-نساء/ 140

3-نحل/29

4-اعراف/ 41

5-نبأ / 21

6-انبیا/22

7-حج 56

8-انعام/ 73

9-فرقان/ 26

10-غافر/16

دیدگاه‌ها

برای نویسنده این مقاله طلب خیر دارم.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.