نگرش جدید به مسئله شیطان در عرفان حلقه
مي گويند عصر ما، عصر عرفان های نوظهور است، عصر معنويتگرايي جهاني و فرارفتن از ماديّت و توجه به ساحتهاي برتر وجود انسان. گويا به جاي طرح خواستگاه هاي انساني خود در حوزه اديان الهي، اكنون در لابه لاي تفكرات ناصواب تجدد گرایي به ورطۀ سقوط كشيده شده و آن را روند فزایندۀ انسانیّت دانسته است. اين نسل در رويارويي با عرفان اسلامی، قالب تهي كرده و دستِ نداري به آغوش گرفته است. در غوغاگری تزاحمات عرفانی، پیشه سازی عرفانِ وحیانی، در مسیر شریعت نبوی و روي آوردن به آرامش برگرفته از دين، تنها دستاويز نجات بشر است كه مُخيَّلة دِگر اندیشان آن را برنمي تابد.
عرفان حلقه هم، از جمله عرفانهای نوپدید است که آیات قرآن کریم را با ارائه تفاسیر خود منبع و مأخوذ برأی، پایۀ عرفان خود قرار داده و با کنارهم قرار دادن أشکال غیر مرتبط و عرفان نما، جورچین ناسازگاری، برای «انسان کامل» به تصویر کشیده است که با تزِ عبور از شریعت، گاه؛ با اصول انسانی و حتی با منابع اصیل اسلامی مغایرتی آشکار دارد.
آنچه در میان نظریّات بی اساس و خود ساختۀ این فرقه به نظر می رسد، نگرش جدیدی به مسئله شیطان و موجودات غیر اُرگانیک می باشد. که با توسل به تماثیل مغلطه آمیز و قیاسهای مُستنبَط، ابلیس را در گروه فرشتگان موحّد و مأموران خاص درگاه ربوبی قرار داده است که با دلسوزی های مستمر خود نسبت به انسان، و خارج کردن نظام هستی از نظام تک قطبی، در به ثمر رسیدن هدف خلقت و چرخۀ تکامل انسان نقش اساسی و محوری دارد. این نوشتار، با استناد به آیات قرآن کریم، در پاسخ به برداشتهای قرآنی عرفان حلقه، درصدد نقد و بررسی این نگرش بوده و سعی در تبیین جایگاه واقعی شیطان در نظام خلقت را دارد.
آیاابلیس مَلک بود؟!
یکی از مواردی که با صریح قرآن کریم و روایات معتبر حضرات معصومین علیهم السلام مغایرت دارد، مسئله هم نوع یا حداقل هم ردیف و گاهی بالاتر دانستن ابلیس از ملائکه مقربین در چرخه خلقت، در آثار مهندس محمد علی طاهری می باشد، که استفاده از جملاتی مانند: (مَلکِ جاری کننده قانون تضاد){1} ، (ابلیس به عنوان کارگزاری که بر اساس طرحی از پیش تعیین شده مأموریت خود را انجام داده است در گروه «ملائک» جای می گیرد){2} ، (هر یک از ملائک در مقطعی از مسیر حرکت آدم به سوی نقطه پایانی این چرخه، به سجده در می آیند... در میان این کارگزاران، تنها ابلیس است که مأموریت او تا پایان این چرخه ادامه دارد){3} ، نمایانگر این مطلب می باشد.
مشاهده جملات این چنینی در میان آثار وی، پرده از وحی گریزی و عقل گرایی عرفان حلقه برمیدارد. تا جایی که آیه صریح قرآن کریم در مورد ماهیّت وجودی ابلیس را کنار گذاشته و به قیاس مطرود و مستنبط روی آورده است. « وإذقُلنا لِلملائکۀِ اسجدوا لِأدمَ فسجدوا إلا ابلیسَ کان مِنَ الجن...»{4} زمانی به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس- که از جنّ بود-.
آیات متعددی در قرآن کریم بیانگر این است که ابلیس جنّ{5} بوده و در تعریف ملائکه{6} قرار نمیگیرد. بر این اساس؛ نوع جنّ که به اقرار عرفان حلقه؛ (ازعقل و هوشمندی برخوردار هستند){7} باید از قوه اختیار هم به تبعِ داشتن عقل بهرمند باشند وگرنه داشتن عقل و هوشمندی، بی مورد و چیزی زائد خواهد بود. درنتیجه، بحثِ عدم سجده ابلیس به آدم را نمی توان طرحی از پیش تعیین شده از جانب خداوند دانست زیرا با فرایند (عقل- اختیار- جزا) منافات خواهد داشت. در بخشی از نوشته های آقای طاهری آمده است: (نمی توان این سجده نکردن را خارج از طراحی الهی دانست ...پس تبعیت نکردن از فرمان سجده، در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ اما در عین حال فرمانبرداری است. چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است){8} . این مطلب، بیانگر مجبور بودن تشریعی ابلیس و عدم اختیار در تعیین سرنوشت خود می باشد. زیرا این خداوند است که او را در بدی ها و اغواگری ها، برخلاف میل او قرار داده است.
البته اگر بنا بر مکتب عرفان حلقه، معتقد به مَلک بودن ابلیس باشیم، در این صورت، از خود اختیاری ندارد و صرفاً وظیفه مند بوده و فرمانبرداری می کند. چنانچه آقای طاهری در کتاب انسان و معرفت صفحه 218 به این مطلب تصریح می کند که: (خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده برآدم اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت). این مطلب علاوه بر بی اساس بودن و کذب آشکار بر خداوند، با عدالت رحمانی سازگار نیست زیرا خداوند متعال ابلیس را در اوج فرمانبرداری، به آتش دوزخ وعده داده است!. این در حالی است که ابلیس، با رعایت تمامی جوانب کار، علت تمرّد و عدم سجده بر آدم را برتری خود بر آدم ذکر می کند، نه نوعی مأموریت از جانب خدا یا إشعار به توحّد به ذات اقدس الاه. وقتی که او امر به سجده شد، گفت: من از او بهتر هستم. من را از آتش خلق کرده ای و او را از خاک! « قال أنا خیرً منه خلقتنی مِن نارٍ و خلقتَهُ من طینٍ»{9} . که در نتیجه؛ « إنّ الشیطانَ کان للرّحمنِ عِصِیّا »{10} . شیطان در مقابل امر مولوی خداوند متعال سرپیچی کرده و مرتکب گناه شده است.
جهان دوقطبی!
در کتاب موجودات غیر اُرگانیک صفحه 14 آمده است:
( برای به وجود آمدن چرخه جهان دو قطبی، وجود یک عامل تضاد (مَلک جاری کننده قانون تضاد) ضرورت داشت و برای این منظور ( براساس حکمت الهی) ابلیس به فرمان سجده برآدم اعتنا نکرد و این وظیفه را انجام داد).
قرار دادن شیطان با تمام ضعف و ظلالتش« إنّ کیدالشیطان کان ضعیفاً»{11} در مقابل خداوند متعال و عظیم « و هُوَ العلیُّ العظیمُ »{12} به عنوان یک قطب تعیین کننده و نظام مند، از جمله سخنان نادرست عرفان حلقه بشمار می رود.
بیشتر آیاتِ مربوط به ابلیس و شیطان، متوجه ضعف و عدم استعلای آن بر انسان است تا با این بیان بتواند آن را، نه تنها از قُطبیّت، بلکه از سلطنت و ولایت ذاتی بر انسان در اذهان برخی، خلع نموده « إنّ عبادی لیس لکَ علیهم سُلطان»{13} و در حد سرگروه بودن برای عده ای گمراه، معرفی می کند.« أولئک حزب الشیطان ألا انّ حزب الشیطانِ هم الخاسرون»{14} . نقش شیطان در این نظام هستی به قدری ضعیف است که حتی نمی تواند عاملیّت تزاحم در درون انسان و یا عوالم دیگرداشته باشد. این سخن که می گوید:( بدون ایفای نقش او، در این عالم، تضاد به وجود نمی آمد){15} نادرست است. زیرا نفس أماره بدون توجه به وجود شیطان و وسوسه های اغواگرانه اش، وظیفه ذاتی خود را انجام می دهد. همین ابلیس که در آثار آقای طاهری به صورت کاملا برجسته از آن یاد شده است، بنا به فرموده قرآن کریم؛ در مقام ضعف و زبونی قرار دارد. بر این اساس تکمیل هدف خلقت، که آزمون و گزینش انسان است، وابسته به شیطنت ابلیس نیست و اگر دراین راستا به تضادی هم نیاز باشد، از جانب نفس أمّاره ایجاد شده است. هرچند با این بیان نمی توان، نقش شیطان را در روند نزول مراتب اخلاق انسانی به درجه اسفل السافلین نادیده گرفت.
والسلام علی مَن التبع الهدی
[1] موجودات غیر اُرگانیک/ص 14/ نوشته محمد علی طاهری/ رهبر عرفان حلقه
[2] موجودات غیر اُرگانیک/ص 13
[3] همان
[4] کهف/ 50
[5] در تعریف جن آمده است( جوهرٌ مکدّرٌ یتشکل باشکال مختلفه حتی الکلب و الخنزیر) جوهر کدر؛ که به شکل های مختلف در می آید حتی بشکل سگ و خوک.
[6] در تعریف ملائک آمده است( جوهرٌ نورانی یتشکل باشکال مختلفه الاّ الکلب و الخنزیر).
[7] موجودات غیر اُرگانیک/ ص 16
[8] موجودات غیر اُرگانیک/ص 14
[9] اعراف/12
[10] مریم/44
[11] نساء/ 76
[12] بقره/ 255
[13] حجر/42
[14] مجادله/19
[15] موجودات غیر اُرگانیک/ص 14
افزودن نظر جدید