آفرینش و ظهورات از نظر اهل حق
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عقاید اهل حق در خصوص آفرینش صرفا متکی بر فرضیات اصول تکوین است. آنها از عناصر جهان برای خود موضوعی دینی ساخته اند که به آن شکل خاص فلسفی و افسانه آمیز داده شده است. تاریخ مذهب اهل حق بویژه در موضوع آفرینش دارای شکفتگی مرتبی از افسانه هاست، افسانه تجلیات خدا! و از عناصر جهان نه تنها یک موضوع دینی ساخته اند، بلکه نمونه ایده آلی، منعکس در حقایق و واقعیات زمینی است. آنها معتقدند که آفرینش در دو مرحله اصلی انجام شده، خلقت «جهان معنوی» و خلقت «جهان مادی». تصوری که از این دو جهان دارند معرف رنگ آمیزی مخصوص فلسفی است که به شکل افسانه بیان شده است. این افسانه ها در دفتر ها و متون دینی آنها (به گویش گورانی) بصورتهای گوناگون حکایت شده اند، مانند افسانه سکوت، سکوتی که نشانه زمان بسیار طولانی و بی تفاوتی از قبیل تجلیات دات حق است و از عهد بسیار کهن گفتگو می کند که قبل از آفرینش موجودات در جهان حکم فرما بوده است. آب، مروارید، صدف نیز از سمبلهای افسانه آفرینش و از اساس عقاید آنهاست.[1]
ظهورات اهل حق
به اعتقاد اهل حق خداوند با هفت فرشه مقربی که از بطن دُرّ خلق فرموده، چندین بار بصورت بشر نازل شده و در دوره هایی مختلف به نامهای گوناگون به ترتیب در جسم بعضی از بزرگان و پاکان اهل حق ظاهر گشته است. در نخستین دوره "خاوندگار" (خدا)، "به دون" (یا) تجلی کرده و در دوره دوم "به دون" (علی) و به ترتیب در دوره های بعد به جامه "شاه خوشین" و "باباناووس" و "سلطان اسحق" ملقب به "صاحب کرم" درآمده است. این دوره های پنج گانه به ترتیب عبارتند از:
1-دوره آفرینش
2-دوره مرتضی علی
3-دوره لرستان (اواخر قرن سوم هجری)
4-دوره سر کت (بین قرن چهارم و پنجم)
5-دوره پردیوری (قرن هفتم)[2]
اهل حق معتقدند که اولین تجلی کامل ذات خدا، تجلی به علی علیه السلام است و دوم تجلی تام و تمام را در سلطان اسحق (سهاک) می دانند. به همین جهت علی علیه السلام و سلطان اسحق را برابر نهاده و می گویند: «سلطان اسحق دون (مظهر) علی است.»[3]
سلطان اسحق که در زبان محلی "سهاک" تلفظ می شود، پسر شیخ عیسی برزنجی از سادات موسوی است.[4] اهل حق ظهور سلطان اسحق را در اواخر قرن هفتم هجری، دوره "پردیوری" می نامند و او را مقنن و مجدد آیین حقیقت گفته اند.
با ظهور سلطان اسحق صحنه جدیدی درتاریخ اهل حق آغاز می شود و با افزایش روز افزون پیروان حقیقت، سطلان به ایجاد هماهنگی و مکتب واحدی در میان تمام مجامع اهل حق که تا آن زمان پراکنده و از هم بی خبر بودند، توفیق یافت. بنای "خاندانهای حقیقت"، مراسم "سر سپردن"، "جوز شکستن"، "انتخاب پیر دلیل"[5] و وظایف آنها، تشکیل مجمع مذهبی "جم خانه" با تشریفات و آداب مخصوص، "روزه سه روزه" و بالاخره "آیین قربانی و خدمت" (نذر و نیاز)، دستورات و قوانینی است که بوسیله سلطان اسحق بر اساس اصول حق و حقیقت به یاران ابلاغ گردیده که پس از سلطان بوسیله بزرگان اهل حق، این آیین با همان قالب و قواعد تا به امروز هنچنان ادامه دارد.[6]
در پایان می توان اشاره داشت که آیین اهل حق آیینی افسانه ایست، هر چند از نظر برخی قدمت زیادی دارد.
منابع:
1-تحفه ناصری،صص 44و 45
2-برای آگاهی بیشتر ر. ک به: مقاله اهل حق، مجله وحید، سال هفتم، شماره 9، 10، 11، 12.
3-غلاه شیعه، دکتر گلشن ابراهیمی، رساله دکتری ادبیات فارسی، ص 269
4-تحفه ناصری،ص 443، توضیح 65
5-منشا اجتماعی معتقدات اهل حق، مجله بررسیهای تاریخی، سال 7، شماره 5
6- برای آگاهی بیشتر ر. ک به: مقاله اهل حق، مجله وحید، سال هفتم، شماره 9، 10، 11، 12 ؛ و نیز کتاب برهان الحق، نورعلی الهی و مقاله پروفسور مینورسکی در دایره المعارف اسلامی (فرانسه)و مقالات دکتر محمد مکری.
دیدگاهها
امیر
1397/10/07 - 15:05
لینک ثابت
هیج کدام از چیز هایی که
افزودن نظر جدید