وقوع ارتباط برزخیان و زندگان و چگونگی آن (قسمت اول)
وهابیون معاصر معتقدند بین عالم دنیا و عالم برزخ رابطهای برقرار نیست و آنچه نقل شده استثناء است. پاسخ این است که مهمترین نشانه بر اثبات یک اعتقاد، وقوع آن است و ما روایات متعددی داریم که وقوع ارتباط، از طریق «گفتوشنود» را تأیید میکند و روایات به گونهای است که نشان از استثنائی بودن آن وقایع ندارد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون معاصر ارتباط بین عالم برزخ و این دنیا را غیر عادی شمرده و روایاتی که در این زمینه مطرح شده را معجزه میدانند و دلیل آن را نشنیدن مردگان دانستهاند. در پاسخ به آنان باید گفت که ارتباط نه تنها امکان دارد، بلکه مطابق روایات نیز واقع شده است. متکلمان برای اثبات آن به دلایل نقلی استدلال کردهاند،[1]که این روایات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: «ارتباط اهل دنیا با برزخیان» و «ارتباط برزخیان با اهل دنیا».
ابتدا به ارتباط اهل دنیا با برزخیان و چگونگی آن میپردازیم: یکی از راههای این ارتباط، از طریق «گفتوشنود» انجام شده است:
- آیات و روایات، بیانگر خطاب انبیاء و اولیای الهی به مردگان و رساندن سخنانشان به آنان است؛ ازجمله گفتگوی حضرت صالح و شعیب با قومشان پس از نزول عذاب و از بین رفتن آنان است که می فرماید: «... (صالح) گفت: ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و شرط خیرخواهی را انجام دادم ...»؛[2] «... (شعیب) گفت: ای قوم من! من رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی کردم؛ با این حال، چگونه بر حال قوم بیایمان تأسف بخورم؟!».[3]
از همین قبیل است آیه شریفه: «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا ...»؛[4] «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس ...» كه بیانگر پرسش از ارواح انبیاء گذشته است. همچنین آیاتی كه سلام بر انبیاء گذشته كرده است: «سلام بر نوح در میان جهانیان باد!»؛ «سلام بر ابراهیم!»؛ «سلام و تحیّت بر موسی و هارون!»؛ «سلام بر الیاسین!»؛ «و سلام بر رسولان!»[5]بنابراین، از این آیات استفاده میشود كه مردگان صدای زندهها را میشنوند.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله بعد از جنگ بدر و ریختن کشتههاى کفار در چاه، خطاب به مردگان فرمود: «همسایههاى بدى براى رسول خدا بودید؛ او را از خانه و کاشانهاش بیرون کردید، از وطن آوارهاش ساختید؛ به این کار نیز اکتفا نکردید، دست به دست هم دادید و علیه او لشکرکشى کردید و با او جنگیدید؛ پس آیا آنچه را خدایتان وعده داده بود، صحیح یافتید؟» عمر از سخن گفتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله با کشتهها تعجب کرد و گفت: «اى رسول خدا! با جماعتى که هلاک شده و ادراک ندارند سخن میگویید؟!» فرمود: «به خدا سوگند! شما به گفتههای من شنواتر از آنان نیستید! همان طور که شما میشنوید، آنها هم میشنوند».[6]
بعد از جنگ جمل، امیرالمؤمنین علیهالسلام میان کشتهها مىگشت، به جنازه کعب بن سوره -قاضى بصره- رسید، خطاب به او فرمود: «من وعده پروردگارم را حق یافتم؛ شما وعده خدایتان را حق یافتید؟» چند قدمى برداشت و به طلحه رسید و به او نیز همان سخن را گفت. یکى از یاران امام گفت: «سخن گفتن با دو کشتهاى که شنوایى ندارند، چه سودى دارد؟» حضرت فرمود: «به خدا سوگند! سخن مرا شنیدند، همانگونه که کشتگان بدر، کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآله را شنیدند!».[7]
در جریان مشابهی، حضرت هنگام بازگشت از صفین، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید، ایستاد و با این کلمات با ارواح مردگان سخن گفت: «اى ساکنان خانههاى وحشتزا و محلههاى خالى و گورهاى تاریک! ...؛ اما خانههایتان، دیگران در آن سکونت گزیدند؛ زنانتان، با دیگران ازدواج کردند؛ اموالتان، بین دیگران تقسیم شد. این خبرى است که ما داریم؛ حال شما چه خبر دارید؟» سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود: «بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر مىدادند که بهترین توشه، تقوا است».[8]
از ظاهر این روایات بر مىآيد كه وقتی با ارواح مردگان سخن گفته میشود، آنها سخنان را درك میکنند و اگر اذن پروردگار بود، مىتوانستند پاسخ دهند و اين دليل روشنی بر وقوع ارتباط با ارواح است.
پینوشت:
[1]. أهوال القبور، ابنرجب حنبلی، ص80-89؛ الامالی، شیخ مفید، ص92و93.
[2]. سوره اعراف، آیه 79.
[3]. سوره اعراف، آیه 93.
[4]. سوره زخرف، آیه 45.
[5]. سوره صافات، آیات 79، 109، 120، 130 و 181.
[6]. صحیح بخاری، ج5، ص76.
[7]. الإحتجاج، طبرسی، ج1، ص164.
[8]. نهج البلاغه، حکمت 130.
افزودن نظر جدید