نقد صوفیه از منظر شیخ کلینی رحمةاللهعلیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عالمان شیعه از دیرباز اقدام به مقابله و مبارزه با جریانهای انحرافی داشتهاند. شیخ کلینی یکی از محدّثین بزرگ شیعه بوده که با تألیف کتاب «الکافی» تلاشی ستودنی در استحکام مبانی اعتقادی شیعیان و مبارزه با جریانهای انحرافی بخصوص صوفیه داشته است؛ ایشان دو راویت در نقد سفیان ثوری نقل کرده که به صورت مختصر به بررسی آن پرداخته میشود.
شیخ کلینی در ضمن حدیثی از سُدیر صِیرفی، نظر امام محمدباقر علیهالسلام را در مورد سفیان ثوری این چنین نقل میکند که سفیان ثوری همچون ابوحنیفه از جمله افرادی میباشد که مردم را از راه خدا باز میدارد. سُدیر صِیرفی نقل میکند که: «از امام باقر علیهالسلام شنیدم در حالی که او وارد مسجدالحرام میشد و من خارج میشدم، دست مرا گرفت و برابر کعبه ایستاد و فرمود: ای سدیر، همانا به مردم دستور داده شده که بیایند به این سنگها طواف کنند و سپس نزد ما آیند و ولایت خود را به ما اعلام دارند و این است قول خداوند: «و به راستی من بسیار آمرزندهام برای کسی که باز گردد و بگرود و کار خوب کند و سپس رهبری شود» پس از آن اشاره به سینه خود کرد و گفت: به سوی ولایت ما هدایت شود. سپس فرمود: ای سدیر، من کسانی را که از دین خدا جلوگیری میکنند به تو نشان میدهم و نگاهی به ابی حنیفه و سفیان ثوری انداخت که در آن روز حلقههایی در میان مسجدالحرام تشکیل داده بودند و فرمود: آنانند که سد راه دین خدایند بی رهبری از طرف خدا و بیدلیل روشن بر پیشوائی و گفتار خود، اگر این خبیثها در خانه خود نشینند، مردم بگردند و کسی را نیابند که به آنها از طرف خدا و رسولش خبر دهد آن وقت نزد ما میآیند و از طرف خدا تبارکوتعالی و رسولش به آنها خبر میدهیم.»[1] طبق این روایت، امام باقر علیهالسلام سفیان ثوری را هم ردیف ابوحنیفه قرار داده و هر دو را از کسانی میداند که در مقابل اهلبیت علیهمالسلام کرسی علمی ایجاد کردهاند و اندیشههای نادرست خویش را به نام اسلام به دیگران منتقل میکنند و باعث شدهاند مردم به سراغ مفسران واقعی اسلام یعنی اهل بیت علیهمالسلام نروند.
شیخ کلینی درباب «دخول الصوفیه علی أبی عبدالله علیهالسلام و احتجاجهم علیه فیما ینهون الناس عنه من طلب الرزق» روایت طولانی و صحیح السندی [2] را در گفتگوی انتقادآمیز صوفیه با امام صادق علیهالسلام و پاسخها و رهنمونهای متقن امام خطاب به آنان نقل کرده است. شیخ کلینی برای نقد دیدگاه صوفیه، در مورد عدم تلاش و کوشش برای رزق و روزی این روایت را در باب «کتاب المعیشة» ذکر کرده و بعد از نقل این روایت، روایاتی را در ذیل عنوان «کتاب الزهد» جای داده، ترتیب این ابواب، گویی نقدی به تلقی غلط صوفیه از زهد است، به این خاطر این حدیث نقش اساسی در بازشناخت دیدگاه اهلبیت علیهمالسلام درباره تصوف دارد.
این عالم برجسته، با احاطه گسترهای که در دانشهای اسلامی داشته، با وجود اینکه در متن روایت نامی از صوفیه برده نشده و تنها از نام سفیان ثوری و گروهی زاهدنماها ذکری به میان آمده، عنوان صوفیه را برای این روایت برگزیده است؛ این انتخاب نام، دربردارنده پیامهایی بوده، طبق نظر ایشان، اوصاف ذکر شده برای اشخاصی که خدمت امام صادق علیهالسلام رسیدهاند، با صوفیه کاملاً انطباق دارد؛ دومین پیام این عملکرد شیخ کلینی، بیانگر شناخته شده بودن عنوان صوفیه در دوران شیخ کلینی (۳۲۹ه.ق) است. بنابراین شیخ کلینی با توجه به احاطه کامل به مبانی اعتقادی و عرفان شیعه، با ذکر روایاتی به نقد سران صوفیه همچون سفیان ثوری پرداخته و با این کار، ناسازگاری شیوه سلوکی صوفیه را با حضرات معصومین علیهمالسلام نشان داده است.
پینوشت:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۱؛ ص ۳۹۲.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالحدیث، قم، اول، ق ۱۴۲۹، ج ۹؛ ص ۵۰۹.
افزودن نظر جدید